به گزارش سایت جنایی، متهم از سال 1377 به قتل یک زن مجرد متهم شده است، اگرچه از ابتدا به قتل اعتراف نکرده و گفته است که فقط کار مقتول را انجام می دهد و به همین دلیل با مقتول در ارتباط بوده است، اما شواهدی از جمله مراجعه متهم به منزل یک زن مجرد و سابقه زنا باعث شد تا ماموران به این مرد مشکوک و وی را دستگیر کنند.
پاییز ۱۳۹۷ خبر ناپدید شدن زنی ۴۷ ساله به پلیس گزارش شد. دختر این زن به ماموران گفت: مادرم در خانه ای تنها زندگی می کرد و من و خواهرم گاهی به ملاقاتش می رفتیم. دو روز پیش هر وقت با او تماس گرفتیم تا امروز جواب نداد. وقتی به خانه اش رفتم، جسد خون آلودش را در حمام دیدم.
تیم جنایی با شنیدن این خبر تحقیقات را آغاز کردند و متوجه شدند مرد 45 ساله ای که در یک بنگاه معاملات ملکی کار می کرد مدتی است مقتول را می شناسد. بررسی ها نشان داد این مرد چند سال پیش به جرم قتل همسرش روانه زندان شد اما با رضایت خانواده مقتول آزاد شد.
این مرد با دستگیری منکر ارتباط با مقتول و دست داشتن در قتل شد اما پس از تکمیل تحقیقات کیفرخواستی برای وی تنظیم و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
در این جلسه دختر مقتول خواستار قصاص متهم شد. بعداً وکیل پدر و مادر دم به قضات گفت: همه شواهد نشان می دهد که متهم برای مقتول دردسر ایجاد کرده و حتی به دوستش گفته که از دردسر این مرد به ستوه آمده است. یکی از همسایه های مقتول نیز شب حادثه این مرد را در پارکینگ منزل مقتول دید که با هم درگیر شدند. این مرد کلید خانه مقتول را داشت و به همین دلیل هیچ نشانه ای از ورود اجباری به خانه مقتول وجود نداشت.
وکیل پدر و مادر دم ادامه داد: از سوی دیگر با بررسی سوابق این مرد مشاهده می شود که وی چند سال پیش به جرم قتل همسرش دستگیر شده و اعتراف کرده است که همسرش را خفه کرده و جسد او را به رودخانه انداخته است، اما چون جسد و آثار جنایت در این پرونده وجود نداشت و همه مدارک و مدارک علیه همسرش وجود داشت و همه مدارک و مدارک علیه همسرش وجود داشت از مجازات فرار کرد.
وقتی صحبت از دفاعیات متهم به میان آمد، گفت: مالک یک بنگاه معاملات ملکی هستم. مقتول به دنبال خانه ای می گشت و این به ما اجازه داد تا با هم آشنا شویم. او یک بار مرا به یک رستوران دعوت کرد و من رفتم، اما دیگر او را ندیدم.
در پایان جلسه با توجه به مدارک موجود در پرونده، قضات دادگاه با تشدید قرار بازداشت متهم، وی را برای تکمیل تحقیقات پرونده روانه زندان کردند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده مجدداً با متهم راهی دادگاه شد تا وی در حضور قضات دادگاه کیفری دهم استان تهران از خود دفاع کند اما در این جلسه متهم همچنان منکر قتل شد و گفت که بی گناه است. اما با توجه به شواهد موجود در پرونده، قضات او را به قصاص محکوم کردند. متهم به این تصمیم اعتراض کرد و مدعی شد که مرتکب قتل نشده است. پس از بررسی پرونده، قضات دیوان عالی کشور رای صادره را نقض کردند. از جمله دلایل شکستن پرونده، شاهدان عینی گفتند که مظنون با یک بشقاب غذا در پارکینگ دیده شده و قصد ورود به منزل مقتول را داشته است، اما بشقاب غذای کشف شده با توضیحات غذای موجود در دست متهم متفاوت است.
همچنین فردی به نام نیما که با مقتول در ارتباط بوده و مقتول آخرین پیام های خود را به وی داده است، به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفت. به این ترتیب حکم قصاص نقض و پرونده برای بررسی به دادگاه ارسال شد. در این جلسه که بار دیگر در دادگاه کیفری دهم استان تهران برگزار شد، ابتدا دو شاهد در جایگاه قرار گرفتند و صحبت کردند.
همسایه وی که مدعی بود متهم را دیده است، گفت: او را در پارکینگ دیدم. او بارها به خانه مقتول سر می زد اما ما حتی به دخترانش چیزی نگفتیم. اما ساعاتی قبل از پیدا شدن جسدم، متهم را در پارکینگ دیدم.
شاهد دیگری به نام نیما سپس در جایگاه قرار گرفت و گفت: قبول دارم که با مقتول در ارتباط بودم. او به من پیام داد و در مورد متهم صحبت کرد. بعد از آن به هیچ پیامی که برایش فرستادم پاسخ نداد.
نوبت به متهم که رسید یک بار دیگر اتهام را رد کرد و گفت: من مرتکب قتل نشدم و به دختران مقتول گفتم که خیلی ها به خانه مادرشان رفت و آمد کردند و اکثرشان کلید داشتند. من تنها کسی نبودم که چند بار به خانه مادرش رفتم.
زمانی که قاضی پرونده سوابق دستگیری متهم به قتل همسر را جویا شد، گفت: من همسر سابقم را نکشتم، جسد او در رودخانه پیدا شد و دستگیر شدم اما در آن قتل کاری انجام ندادم، سپس خانواده ام پذیرفتند و آزاد شدم.
در نهایت، هیئت منصفه به شور بازگشت تا یک بار دیگر تصمیم بگیرد.






ارسال پاسخ