قربانی به خواهرم تجاوز کرد، من او را کشتم

قربانی به خواهرم تجاوز کرد، من او را کشتم

با توجه به صحنه، ماموران کلانتری مطلع شدند که در سال 1395 در قهوه خانه ای بین سه برادر و جوانی به نام احسان درگیری رخ داده و یکی از برادران با شلیک گلوله احسان را کشته است.

بر اساس اطلاعات به دست آمده در جریان این حادثه 3 برادر به قهوه خانه رفته و دو نفر از آنها ورودی قهوه خانه را مسدود کرده اند. پس از ورود برادر سوم وی با اسلحه شکاری به سر مرد 35 ساله به نام احسان شلیک کرد و سپس از محل متواری شد.

دوستان مقتول عنوان کردند که در تحقیقات پلیس مدتی بین احسان و این سه برادر تنش و اختلاف وجود داشت. به گفته آنان، این مشاجرات به دلایل نامعلومی ادامه داشته و گاه به مشاجره های لفظی و رفتارهای خصمانه منجر شده است.

با پیگیری کارآگاهان پلیس آگاهی، پرونده و اقدامات اطلاعاتی، سرانجام سه سال بعد متهمان شناسایی و دستگیر شدند. این سه برادر پس از دستگیری برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شدند. در اولین جلسه متهم اصلی به دفاع پرداخت و گفت: در سال 1393 احسان به خواهر ما که متاهل و دارای یک دختر نوجوان بود، تجاوز کرد.

این اتفاق باعث رسوایی و آبروریزی در محل زندگی ما شد. شوهر خواهرم او را طلاق داد و دختر خواهرم به دلیل فشار روحی خودکشی کرد، خدا را شکر نجاتش دادیم. از آن روز به بعد احسان با این رفتار ما را تحقیر و مسخره کرد. این مسائل باعث شد که تصمیم بگیریم او را بکشیم.

وی روز حادثه را اینگونه توصیف کرد: مدتی او را زیر نظر داشتیم. روزی که او وارد قهوه خانه شد، دو برادرم در ورودی ایستادند و با چاقو از خروج مردم جلوگیری کردند. وارد قهوه خانه شدم و با تفنگ ساچمه ای به سرش شلیک کردم.

در پایان اولین جلسه قضات دادگاه کیفری برای متهم اصلی حکم قصاص صادر کردند. دو برادر دیگر به دلیل قدرت نمایی با سلاح سرد به زندان محکوم شدند. اما این پایان ماجرا نبود. متهم اصلی در دفاعیات خود همواره بر انگیزه افتخار خود و تجاوز به خواهر مقتول تاکید می کرد. این موضوع باعث شد پرونده برای رسیدگی مجدد به دیوان عالی کشور ارسال شود.

قضات دیوان عالی کشور با توجه به اتهام تجاوز به عنف و انگیزه انتقام جویی شرافتمندانه این تصمیم را نقض کردند. آنها دستور تحقیقات تکمیلی را با تمرکز بر ادعای متهم و تأیید صحت آن دادند.

اظهارات بستگان در دادگاه

در اعاده دادرسی خواهر و همسر سابق متهم نیز در دادگاه حاضر شدند. جالب اینجاست که اظهارات آنها ادعای متهم را تایید می کند. خواهر مقتول گفت: زن جوان گفت احسان به من حمله کرده است، به همین دلیل از احسان شکایت کردیم و با توجه به دلایل محکم، یک قدم فراتر رفتیم و حکم را اجرا کردیم. اما آنقدر ما را تهدید کرد که مجبور شدیم شکایت خود را پس بگیریم.

شوهر سابق این زن نیز با اظهارات مشابهی تایید کرد که این اتفاق باعث فروپاشی زندگی مشترک آنها شده است. در ادامه دختر این خانواده که در زمان وقوع حادثه نوجوان بوده به تشریح شرایط بحرانی و فشار روحی و روانی متحمل شده پس از حادثه پرداخت. پس از ارائه این اظهارات و سایر اسناد، دیوان عالی کشور با اکثریت آرا تصمیم گرفت به دلیل احتمال مهدورالدم بودن قربانی و لزوم بررسی دقیق اظهارات شاهد، پرونده مجدداً در دادگاه کیفری رسیدگی شود.

پس از تکمیل تحقیقات، بازپرس پرونده کیفرخواست جدیدی صادر کرد. بر این اساس، دادگاه باید در مورد امکان گنجاندن ماده دفاع از ناموس یا انتقام از حمله تصمیم گیری کند.

به این ترتیب پرونده به شعبه سوم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در این جلسه والدین دم بار دیگر خواستار قصاص شدند و گفتند که نمی بخشند. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: سوء قصد مقتول به خواهرم و سلب ناموس او باعث این قتل شده است. من بارها در این مورد صحبت کردم و گفتم با توجه به شرایطی که داریم چاره ای ندارم او معشوقه من بود و مجبور شدم او را بکشم. من با این باور که مهدورالدم است، قتل را انجام دادم.

بعداً وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و جزئیاتی را توضیح داد و خواستار برائت موکلش شد. به این ترتیب پس از دفاع متهم و وکیل مدافع، هیئت منصفه برای تصمیم گیری عجله داشتند.