لیوان دودی؛ گادپوری، پورمحمدی و دانشجویی در حال شعار دادن

لیوان دودی؛ گادپوری، پورمحمدی و دانشجویی در حال شعار دادن






شماره 46



لیوان دودی؛ گادپوری، پورمحمدی و دانشجویی در حال شعار دادن


خدا مرا ببخش، پدربزرگم راننده کامیون بود و مادربزرگش پنج فرزند بزرگ کرده است. پنج تایشان فقط یک دختر و چهار تا پسر، اما هر پنج نفر بد بودند، پدرم از چهار تای دیگر بدتر بود! بنابراین طبیعی بود که عزیز برای پرورش این گروه خشن از ترکیبی از قدرت قهری، عشق مادری و زبان تند فارسی استفاده کند.



فردا – محسن صالحی خواه; رحمت خدا بر همه شما و آنانی که مانند ما بنده ی سرزمین هستند، آنانی که در قبر هستند، آنانی که صورت خود را خاک می پوشانند و سر در تاریکی فرو می برند. مادربزرگم که ما او را عزیز می نامیم، فارسی را زیاد استفاده می کرد. در مواقع لزوم حرفش را خیلی کوتاه و مختصر به گوش مخاطب می رساند و البته گوش شنونده هم قرمز می شد. به عنوان مثال، تنها کاری که باید می کردید این بود که هر چه می پوشیدید بپوشید و چیزی را پنهان نکنید، تا مهمانی با ضرب المثل آشنا شود: “برای چه ارزش دارد…”

البته نباید از حقوق تجاوز کرد. خدا مرا ببخش، پدربزرگم راننده کامیون بود و مادربزرگش پنج فرزند بزرگ کرده است. پنج تایشان فقط یک دختر و چهار تا پسر، اما هر پنج نفر بد بودند، پدرم از چهار تای دیگر بدتر بود! بنابراین طبیعی بود که عزیز برای پرورش این گروه خشن از ترکیبی از قدرت قهری، عشق مادری و زبان تند فارسی استفاده کند. خلاصه قابل پخش ترین مقدمه ادبی سنت خدا بیامرز در امور تاکتیکی و استراتژیک این جمله بود: «آخر روزگار شگفت انگیز است!!»

داستان؛ صبح دوشنبه 26 آبان در این تهران زیبا، آبدار، مطبوع، آرام و تمیز چگونه به یاد معشوقم افتادم؟ داستان به 16 آذر و اتفاقات روز دانشجو برمی گردد. در خبرها دیدم که دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در حال خروج مصطفی پورمحمدی از سالن در حال آزار و اذیت و دعوا هستند. عالی! قسم می خورم که قلب و شجاعت بالایی داری. شما خیلی مشتاق هستید که بپرسید. از وقتی یادمان می آید از پورمحمدی می ترسیم! با قد فعلا دو متری 200 کیلو و 15 سانتی متری که پشت سیستم می نشینم دستانم یخ می زند!

همین پارسال در میزگردهای انتخابات چهاردهم، پورمحمدی به عنوان یکی از خبرگان (؟!) مقابل شهاب اسفندیاری نشست و لحظه ای از ماتریس خارج شد. برگرد به دوران قدیم او به زمانی بازگشت که در توییتر به او گودپوری نمی گفتند. او ناگهان گفت: شما علیه نظام امنیتی کشور کیفرخواست صادر کرده اید. اینجا بود که اسفندیاری از خودش ترسید و ظاهرش باشکوه شد. چون می دانست پورمحمدی گدپوری نیست که همیشه در اینستاگرام از او مم می سازد. ویراستاران با ذوق باید کلیپی با این سوال بسازند که بابا می گوید با کی قرار می گذاری؟ و در جواب باید از زبان پورمحمدی بگویند: علما، دانشمندان، فرهنگیان، هنرمندان، اصناف، بازاریان، صنعتگران و پیله گران! پورمحمدی سال هاست که پورمحمدی است و خلاصه این نام وزن دارد. حالا شما قضاوت کنید؛ این دانشجوی دانشگاه آزاد با تحقیر پورمحمدی از کرسنت، زنگنه و پورمحمدی پرسید که دبیر کل جامعه روحانیت مبارز و رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به وی گفت: اینها شعار است! آیا این نشانه آخرالزمان نیست؟