محمد علی شاه ؛ صدمین سال مرگ پادشاه بی رحمانه و روسی

محمد علی شاه ؛ صدمین سال مرگ پادشاه بی رحمانه و روسی

محمد علی شاه ؛ صدمین سال مرگ پادشاه بی رحمانه

مهداد خادیر در ایران نوشت: 5 آوریل امروز ، صدمین سالگرد درگذشت محمد علی شاه قاجار در خارج از ایران (ایتالیا) برکنار و تبعید شد.

با کمال تعجب ، سه پادشاه بعدی مانند محمد علی شاه تبعید و در خارج از ایران دفن شدند: پسرش سلطان احمد میرزا یا احمد شاه ، رضا شاه و محمد ریز شاه. هر سه پادشاه تا آخر عمر بر تخت سلطنت نشسته بودند و قبل از مرگ آنها تبعید شدند و برکنار شدند و در میهن درگذشت.

باری تنها پنج سال پیش در 5 آوریل درگذشت ، پسرش احمد شاه قاجار به عنوان پادشاه ایران شناخته شد ، مانند رضا شاه ، که هنوز پسر و پادشاه او بود.

محمد علی شاه ، به عنوان توپ روسیه و از همه مهمتر به دلیل مجلس ملی ، اما نکات مهم دیگری در زندگی وی ، به موقع و مراقبت وجود دارد:

1. موفقیت انقلاب قانون اساسی قبل از جهان ، موفقیت زندگی ناصر و زندگی مردم و مردم مردم چیست ، اما آنها پادشاه را با تشکیل مجلس ملی سرنگون کردند و تبعید کردند.

2. ما به این نیاز داریم. ملا و ملا ، سید و سید باید از پادشاه و پادشاه پیروی کنند … یکی از اتهامات شیخ در دادگاه خود با پادشاه بود.

3. درست است که قلب محمد علی شاه در قانون اساسی نبود و توسط افکار شیخ فاضلله تراشیده شد ، اما قبل از ترور ناموفق مارس یک ساحل رودخانه وجود داشت و سپس بی ادب و سرکوب شد.

همه خاطرنشان می کنند که ماسی در 2 ژوئیه توپ را بست و به تبعید رای داد. زیرا او سعی کرد مهمترین موفقیت قانون اساسی را نابود کند.

به طور خاص ، کمتر ، برخی از مردم ، مهمترین موفقیت قانون اساسی محمد علی شاه ، از شش ماه گذشته چیزی بود تا اینکه او معتقد بود که وی به پارلمان مظنون است.

شاید اگر این ترور اتفاق نیفتد ، قابل توجه است که ذهنیت محمد علی شاه برای مشروطه گرایان منفی نخواهد بود و ما شاهد وقایع آینده نخواهیم بود. پس از اقدامات محمد علی شاه ، مشروطه گرایان تهران آزار و اذیت جدید و کوچک را فتح کردند و سرنگون شدند و رئیس شیخ فاضلله نوری را به اتهام با محمد علی شاه فرستادند.

داستان ترور به شرح زیر بود:

در تاریخ 8 مارس ، محمد علی شاه از Dushanbe Tapth جدا شد تا روحیه خود را تغییر دهد. طولی نکشید که ماشین به تهران آمد و محمد علی شاه تصمیم گرفت به جای ماشین سوار ماشین شود و جان خود را نجات داد. از آنجا که او فکر می کرد در حالی که حمل و نقل در ماشین بود در ماشین نشسته است.

حیدر خان ، معروف به حامی رادیکال قانون اساسی ، تصمیمی در مورد ترور یک قانون اساسی رادیکال به نام هایخ بوتوگلی نداشت.

قانون اساسی بارها نامه ای به او نوشتند و تهدید کردند که در پایان او را به قتل می رسانند ، اما او اهمیتی نمی داد. بعداً ، هایدارکان و دوستانش برای ترور آتاباک به پارلمان رفتند و پس از مکالمه ، وی را که توسط روحانیت ضد آنالیزال تشویق شده بود ، ترور کردند.

محمد علی شاه بعداً با مشروطه گرایان سازگار شد ، اما آنها به اندازه کافی نمی دانستند ، و حیدخان گفت که این واقعی نیست و آنها تصمیم گرفتند آن را حذف کنند. با این حال ، این ترور شکست خورد و نه تنها به نتیجه مطلوب رسید ، پس از آن پادشاه شمشیر خود را بست و خود هایداخان فرار کرد.

احمد کسراوی همچنین به هر دو جنبه در تاریخ قانون اساسی ایران اشاره می کند و می نویسد. سفارش ، بمبی در شاه شکست خورد و فقط زخمی شد.

درست است که قلب محمد علی شاه به دنبال قانون اساسی نبود و توسط افکار شیخ فاضلله تراشیده شد ، اما این خشن و متعاقباً سرکوب و سرکوب شده قبل از ترور ناموفق مارس بود. البته ، الی به خود هایدارخان نرسید و ده هزار تن برای سرش ایجاد نکرد ، و مشهورترین او روسی لیاخوف اقدامات خود را علیه قانون اساسی و ماژیس آغاز کرد: ماجلیس توپ و آغاز یک فضای کوچک نظارت و ناامیدی.

هایدارکان در خاطرات خود نوشت: “شاه و ستمگران فکر می کردند که پارلمان و از همه مهمتر ، اعضای مجلس شورای ملی و انقلاب ایران به پایان رسیدند و انقلاب ایران برای همیشه به پایان رسید.

سوال ، اما چرا او به آنچه او قبل از جنایت مصیبت کرده بود پاسخ نداد؟ محمد علی شاه ماسیسی را بست و آزار و اذیت کوچک را آغاز کرد و سپس ترور شد – گرچه ترور درست نبود – او می توانست توجیه کند ، اما او حتی از علوم نجف در تلگراف حمایت کرد در حالی که این ظن را به شیخ فاضلله نوری نزدیک کرد. ممکن است

1. در فشار انقلاب مشروطه و در خود محور بودن ، او در مورد مخالفت گذشته بحث کرد و داستان مادرش به عنوان هوجات آل اسلام ، یک روزنامه نگار و سیاستمدار ایرانی که یک شب و یک روزنامه بود ، نقل شد. پس از آن ، این پرونده به محمد علی شاه افتخار کرد!

وی هنگامی که دختر امیر کبیر ، مادر محمد علی شاه و احتمالاً به دلیل پدرش بود ، مشاهده شد ، اما او نتوانست در برابر قانون اساسی مقاومت کند. روس ها با انقلاب قانون اساسی مخالفت کردند و محمد علی شاه به وضوح برای روسیه ناامید شد و یکی از دلایلی که مردم از این پادشاه بی رحمانه متنفر بودند.

5. پس از جستجوی پناهندگی برای سفارت روسیه ، آل -دالله (همسر علی خان زاهیر الدالله) نوشت: “مرا به خاطر پناهندگی در سفارت وحشیانه سرزنش نکنید. من نمی ترسیدم. [مشروطه خواهان] من صلح کردم یا آمدم و همه را کشتم. باز هم ، برده های ایران ، این بندگان نمکی که به حرام ساخته شده اند مرا دوست ندارند. با یک کشور دشمن چه کاری می توانم انجام دهم؟! ”

1. Feyoon Adamit همچنین به عنوان ششمین سلطان قاجار شناخته می شود. میرزا Abutaleb Zanjani ، که مستعد شیخ فاض الله نوری است و شاید در مهمترین تفسیر خود ، یک سری از روحانیت مشروطه داشته باشد ، جواب را نوشت: آل -موتاهیرین یاله. “جواب آمد و شیخ اظهار داشت:” بنابراین ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) باید این کار را انجام دهد. اگرچه ابتدا کار دشوار است ، اما تسلط قطعی است. ”

7. عنوان پادشاه از او محروم شد و دو روز پس از محمد علی میرزا و پناهندگی ، روسها در اوکراین به شهر اودسا رفتند و آخرین تزار روسی در کاخ نیکولای دوم داده شد. Sanremo در شمال غربی ایتالیا گذراند و سرانجام در همان شهر به دلیل دیابت حاد و نارسایی کلیه در روز یکشنبه 19 آوریل که همزمان با ماه رمضان امسال بود ، درگذشت.

8. هنگامی که محمد علی شاه درگذشت ، پسرش احمد شاه هنوز پادشاه بود ، اما او در پاریس گذراند ، و دولت کشور رضاخان با سپه سپه – رایس اللازارا بود. احمد شاه در مراسم تشییع جنازه پدر شرکت کرد و انتقال بدن را به کربلا ترتیب داد تا در معبد امام حسین با مظفر الدین شاه دفن شود. چند ماه بعد ، البته ، خود احمد شاه منتقل شد و به سلطنت قاجر پایان داد.