از روزهای اول تشکیل بازارهای مالی ، دولت همواره مشارکت دولت در محافل اقتصادی را ذکر کرده است. آیا دولت باید در بازار سرمایه مداخله کند یا مکانیسم عرضه و تقاضا باید آزادانه کار کند؟ این بحث فکری نه تنها در جو آکادمیک ، بلکه در تصمیمات روزانه دولت ها نه تنها در جو دانشگاهی بوده است. مدافعان اقتصاد آزاد بر “دست نامرئی بازار” تأکید می کنند و معتقدند که تمام مداخلات دولت منجر به ناکارآمدی ، فساد و هدر رفتن منابع می شود.
به گفته اقتصاد جهانی ، هواداران این مداخله استدلال می کنند که دولت باید مستقیماً وارد بازار شود تا با بحران ها ، محافظت از امنیت ملی و حمایت از صنایع حیاتی ، وارد بازار شود. آخرین داستان مشارکت دولت ایالات متحده در اینتل ، نمونه مهمی از این درگیری قدیمی را برای عموم به همراه داشت. وال استریت ژورنال گزارش داد که دولت ایالات متحده با تبدیل آن به سهام اینتل به دلار تبدیل شده است. این جنبش بحث های زیادی را در سراسر جهان برانگیخته است و درسهای مهمی برای ایران دارد ، جایی که بازار سهام سالهاست که با مداخلات دولت سر و کار دارد.
اینتل و یک مداخله استراتژیک
گزارش وال استریت ژورنال اقدامی بی سابقه ای انجام داد. به جای پرداخت نقدی ، دولت آمریكا 1.5 میلیارد دلار كمك وعده داده شده اینتل را تغییر داده است. بنابراین ، دولت به بزرگترین سهامدار یکی از مهمترین شرکت های فناوری در جهان تبدیل می شود.
اگرچه ممکن است در اقتصاد ایالات متحده عجیب به نظر برسد ، اما هدف مداخله دولت به شرکت ممکن است برای منتقدین مناسب باشد. اینتل زمانی در صنعت نیمه هادی هدایت می شد ، اما در سالهای اخیر ، رقبای آسیایی پشت TSMC تایوان بودند.
این نگرانی های جدی در سطح امنیت ملی ایالات متحده بوده است. از آنجا که در دنیای امروز ، تراشه ها قلب اقتصاد دیجیتال و صنعت نظامی است و اعتماد به نفس در خارج از کشور یک شکنندگی استراتژیک است. با این سرمایه گذاری ، دولت ایالات متحده دو هدف را دنبال می کند: اول ، تزریق نقدینگی به اینتل برای بازیابی موقعیت رقابتی خود ، و دوم نظارت و هدایت سیاست های شرکت در قلمرو آمریکا. به عبارت دیگر ، این مداخله مطابق با یک استراتژی ملی بلند مدت انجام شده است ، نه برای کنترل کوتاه مدت قیمت ها و شاخص ها.
با این حال ، واکنش به تحولات اینتل متفاوت بود. بورس اوراق بهادار ایالات متحده از این خبر استقبال کرد. قیمت سهام اینتل از قیمت ها پرش کرد و سرمایه گذاران حاوی پیام پشتیبانی جدی دولت با قیمت بودند.
با این حال ، برخی از سیاستمداران مانند سناتور رند پاول این جنبش را “گامی به سوی سوسیالیسم” خواندند. همین واکنش ها نشان می دهد که ورود دولت به بازار حتی در کشوری با سنت دیرینه اقتصاد آزاد هنوز هم حساس است.
دیده می شود که مداخله ایالات متحده مبتنی بر یک چارچوب قانونی خاص و یک هدف شفاف است ، یعنی مبتنی بر حمایت از فناوری و امنیت ملی. به عبارت ساده تر ، مداخله هدفمند و محدود هر روز انجام می شد و با مدیریت لذت بخش جایگزین می شد.
مداخله دولتی به بازار سهام ایران
با این حال ، بازار سرمایه ایران چهره دیگری از مداخله دولت را نشان می دهد. اغلب شبیه به کنترل کوتاه مدت و اهداف سیاسی و به دور از مسیر پشتیبانی استراتژیک.
دولت قیمت های پایین تر از سطح واقعی ، از جمله تورم یا حمایت از مصرف کننده را تعیین می کند. نتیجه این تصمیم چیزی جز سودآوری شرکت ها ، شجاعت سرمایه گذار ، کاهش تولید و کاهش از دست دادن سهامداران نبود. در این موارد ، تجزیه و تحلیل واقعی جایگزین آینده و ناکارآمدی وسایل نقلیه برای تخمین بازار می شود.
بیشتر شرکتهای بزرگترین سهام ایران متعلق به موسسات دولت یا نیمه متری هستند. از بانکها گرفته تا صندوق های بازنشستگی بزرگ و دارایی های بزرگ ، همه آنها مستقیم یا غیرمستقیم به موسسات مربوط به دولت تعلق دارند. این ساختار معمولاً انتصابات اداری را بر اساس روابط سیاسی انجام می داد.
برخی از سیاست گذاران نیز ناکارآمدی خود را نشان دادند. تصمیماتی مانند نرخ بهره بانکی ، سیاست ارز و تزریق نقدینگی به طور مستقیم بر چشم انداز بازار سهام تأثیر می گذارد. در بسیاری از موارد ، دولت این سیاست ها را با دید کوتاه مدت اتخاذ می کند و کسری بودجه یا شاخص ها را متعادل می کند.
بنابراین ، یک فضای قابل پیش بینی و پایدار برای سرمایه گذاران ایجاد نشده است. به طور کلی ، مداخلات دولت در ایران بیشتر به مداخله روزانه دامنه موقتی صفوف شباهت دارد. به جای حمایت از تولید ، مداخله ای که منطقه بازار را خطرناک و غیرقابل پیش بینی می کند.
درس اینتل برای بورس اوراق بهادار
مقایسه دو تجربه ایالات متحده و ایران تصویری واضح از تفاوت مهم بین دو نوع مداخله ارائه می دهد. در ایالات متحده ، مداخله اینتل مبتنی بر یک هدف حقوقی و استراتژیک روشن بود. با این حال ، تصمیمات ناگهانی و غیر منتظره در ایران متداول است. این بی ثباتی سرمایه گذاران را به جای تجزیه و تحلیل دلالان و فعالیت های کوتاه مدت و از بین بردن پیش بینی های آنها هدایت می کند.
بازار ایالات متحده در پاسخ به حمایت دولت از اینتل رشد کرد زیرا این شفافیت و هدف بود. اما در ایران ، سرمایه گذاران به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست داده اند ، زیرا مانند سالهای اخیر ، سود شرکت بیشتر از عملکرد واقعی به اراده مقامات وابسته است. این امر منجر به برداشت سرمایه از بازار سهام و به بازارهای موازی مانند ارز و مسکن شده است. در یک بازار سالم ، سرمایه به سمت شرکت هایی با صنعت بالا پیشرفت می کند.
با این حال ، منابع موجود در بورس اوراق بهادار ایران با دسترسی به اجاره دولت به شرکت هایی می رود. این گرایش نه تنها کارآیی اقتصاد را کاهش می دهد بلکه انگیزه سرمایه گذاری در بخش خصوصی واقعی را نیز تضعیف می کند. دولت از مردم دعوت کرد تا پنج سال پیش در بورس سهام شرکت کنند و از طرف دیگر با تصمیمات ناگهانی ، ارزش دارایی را کاهش می دهد. این تناقض ، بازار سهام را به یک بازار شکننده و استرس زا تبدیل کرده است.
داستان اینتل نشان داد که مداخله دولت به طور طبیعی منفی یا مثبت است. برعکس ، کیفیت ، شفافیت و هدفی که تعیین می کند چنین عملی منجر به تقویت یا تضعیف اقتصاد خواهد شد. در بازار ایران ، تا زمانی که مداخلات در یک دیدگاه کوتاه مدت و سیاسی صورت می گیرد ، منابع بازار سرمایه نمی تواند ظرفیت بازار بدهی را تجهیز و تخصیص و به حداکثر برساند. دولت باید نقش دولت را تعریف کند. از تصمیمات مدیریت روزانه و گرامر دور شوید و به سمت سیاست های کلان و پشتیبانی استراتژیک حرکت کنید.
درست همانطور که دولت ایالات متحده از اینتل برای محافظت از امنیت ملی پشتیبانی می کند ، ایران می تواند از این مدل یاد بگیرد: قیمت های پشتیبانی هدفمند برای صنایع استراتژیک می توانند کسری بودجه را جایگزین یا پر کنند. فقط در این صورت بازار سهام ایران می تواند از یک بازار پرخطر به یک بازار تولیدی و جذاب برای سرمایه گذاری های طولانی مدت تبدیل شود. یک موتور توسعه پایدار از اقتصاد کشور به جای بازی کوتاه مدت.
ارسال پاسخ