مدل جدید بازدارندگی ایران

مدل جدید بازدارندگی ایران


سربالایی سینا توسی ، محقق ارشد شورای ملی ایرانیان ایالات متحده و تحلیلگر ارشد شورای آتلانتیک

در جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل ، هر دو کشور قیمت سنگینی را پرداخت کردند. اما در پایان ، پیام اصلی این درگیری واضح بود: سرانجام قمار بزرگ بنیامین نتانیاهو به پایان رسید. اگرچه اسرائیل حمله بی سابقه ای و کامل را آغاز کرد ، اما آخرین موفقیت این عملیات چیزی بیش از یک جنگ کوتاه و مخرب نبود. فقط جنگی که منجر به اهداف اعلام شده اسرائیل شد ، شکاف عمیقی بین آرمان های اولیه و واقعیت های میدان نبرد ایجاد کرد.

چرا اسرائیل همزمان مراکز نظامی و غیرنظامی را هدف قرار داد؟

این بحران با حمله برنامه ریزی شده و سازمان یافته اسرائیل آغاز شد. حمله با زنجیره ای از اطلاعات و عملیات مخفی سالها. اسرائیل از همه برای فلج کردن ایران از ساخت و استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در اعماق سرزمین ایران ، بمباران توسط نیروهای ویژه و ترور به فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان کلیدی استفاده کرد. بعداً ، موجی از تأثیرات هوای سنگین در برابر اهداف نظامی و تأسیسات حیاتی هسته ای مانند Natanz و Fordow آغاز شد. با این حال ، عملیات اسرائیل محدود به مراکز نظامی و هسته ای نبود. برعکس ، برای هدف قرار دادن زمینه های مدنی ، زندان ها ، دفاتر رسانه ای و حتی مأمورین اجرای قانون در دستور کار برای به دست آوردن بالاترین ناامنی و بی ثباتی در ایران.

بعد انسانی این جنگ تکان دهنده و فاجعه بود. حداقل دو شهروند ایرانی ، از جمله پنج زن ، سه کودک و کارمندان درمان ، کشته شدند. این 5 زخمی است ، از جمله پنج کارگر بهداشتی. بیمارستان ها ، آمبولانس ها و مراکز اورژانس بارها مورد حمله قرار گرفته است. از طرف دیگر ، حملات موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین ایران در اسرائیل حداقل دو کشته و بیش از 5 زخمی را به جا گذاشت. عواقب این حملات جابجایی بیش از 6000 اسرائیل و تخریب یا تخریب ده ها مسکن و ساختمان های عمومی است.

پس از کاهش جنگ ، ابعاد واقعی خسارت ایران در عدم اطمینان است. اکنون ، این مسئله ، که برای هواداران اسرائیل و آمریکایی به یک مشکل جدی تبدیل شده است ، نشان می دهد که برتری نظامی به تنهایی پیروزی استراتژیک را تضمین نمی کند. نتانیاهو ، که با امید به تغییر وعده نابودی برنامه های هسته ای و موشکی ایران ، با یک پاسخ سریع و هدفمند از تهران وارد کارزار شد. موشک های ایرانی مراکز مهم شهر و اهداف اصلی اسرائیل را هدف قرار دادند. معرفی اعتصابات جنگ و هوایی علیه امکانات هسته ای ایالات متحده و بحران را به مرحله جدیدی رساند. در مقابل ، ایران سطح درگیری را بالا برد و به پایگاه AL -abid در قطر حمله کرد و نیروهای اصلی ایالات متحده را در منطقه واشنگتن هدایت کرد. اگرچه حمله ایران قبلاً وارد و خسارت محدودی بود ، اما وی پیام قاطعانه ای را به همراه داشت: تهران می توانست میدان نبرد را فراتر از مرزهای خود گسترش دهد.

وسیله نقلیه جدید ایران ؛ سیاست عدم اطمینان هسته ای در پاسخ به حمله اسرائیل

تنها دوازده روز پس از شروع عملیات اسرائیل ، آتش بس شکننده و وحشیانه بر منطقه منطقه حاکم بود. آتش بس که به خاورمیانه گسترش می یابد. اگرچه اسرائیل موفق شد کودتای مهم تاکتیکی را در جنگ بسازد و به زیرساخت های علمی و شبکه فرماندهی ایران آسیب برساند ، اما معیار اصلی این جنگ تحقق اهداف استراتژیک بود. تخمین ها نشان می دهد که اهداف اصلی بنیامین نتانیاهو ، یعنی تضعیف قدرت بازدارندگی ایران و حمایت جدی از برنامه هسته ای تهران در عمل انجام نمی شود. بزرگترین شکست اسرائیل دقیقاً در همان منطقه هسته ای بود. هیچ سند محکمی وجود ندارد که ثابت کند انرژی هسته ای ایران به طور قابل توجهی رو به وخامت است. اگرچه ترامپ ادعا کرده است که ایران سالها در مورد تنش ایران ادعای می کند ، اما اولین ارزیابی از سازمان های اطلاعاتی ایالات متحده و اروپا تصویری متفاوت و حتی متناقض را ترسیم می کند.

تصاویر ماهواره ای که قبل از بمب گذاری ثبت شده است ، کامیون ها نشان دادند که مناطق اصلی ایران می توانند تجهیزات حساس را حمل کنند. تهران پیش از این اعلام کرده بود که یک مرکز غنی سازی جدید ، که بسیار قدرتمند و با دقت پنهان و از صدمات ظاهراً اخیر محافظت می کرد ، اعلام کرده بود. از همه مهمتر ، ذخایر اورانیوم ، که 2 ٪ ثروت و گریز از مرکز پیشرفته ایران هستند ، هنوز هم حفظ شده اند. کارشناسان نمی توانند میزان خسارت را در زیرساخت های هسته ای ایران به درستی ارزیابی کنند ، زیرا بدون بازرسی های جامع میدانی یا عملیات نظامی هشدار داده می شود. در صورت عدم وجود این نظرسنجی ها ، چشم انداز برنامه هسته ای ایران نسبت به همیشه عدم اطمینان تر است.

اکنون این فضای نامشخص به یک واقعیت مشخص تبدیل شده است. فقط دو روز پس از اعلام آتش بس ترامپ ، شورای مشورتی اسلامی قانونی را تسریع کرد که همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورد. “وقتی به امکانات هسته ای ما حمله می کنید ، ساکت ماندید و با عدم کفایت خود چراغ سبز نشان دادید.” اکنون می خواهید به حسابرسی برگردید تا ببینید کدام سایت به هدف آسیب دیده است؟ “بنابراین ، درک می شود که تهران آماده حفظ سیاست” عدم اطمینان هسته ای “خود است ، استراتژی که اسرائیل برای سالها دنبال کرده است: نه اطلاعات شفاف در مورد ظرفیت هسته ای خود ارائه نمی دهد ، و نه اجازه دسترسی به بازرسان را نمی دهد.

این رویداد را می توان به عنوان یک نقطه عطف تعیین کننده دانست که ایران و کل منطقه را به یک بخش جدید و بسیار پرخطر تر تبدیل می کند. این واقعیت که حملات ایران به مناطق هسته ای ، واشنگتن و تل آویو بر بازرسی های مداوم و تحریم ها اصرار داشتند ، اساس دیپلماسی را لرزاند. طنز تلخ این بحران این است که ما و اقدامات اسرائیل بیش از حرکات تهران هستیم ، ایده تبدیل ایران به یک انرژی هسته ای در ذهن جامعه بین المللی معمولی و حتی قابل قبول.

مرکز Waysman از پالایشگاه هایفا: پیام نقشه راه موشکی ایران چیست؟

اگرچه سرنوشت برنامه هسته ای ایران هنوز در صورت عدم اطمینان است ، اما قدرت موشکی به بی سابقه ترین روش نشان داده شده است. موشک های بالستیک ایرانی سیستم های دفاعی نظامی ، اسرائیل و ایالات متحده ، مراکز نظامی ، مناطق اطلاعاتی ، پالایشگاه ها و مراکز تحقیقاتی را هدف قرار دادند. اگرچه سانسور نظامی در اسرائیل از جزئیات جزئیات جزئیات جلوگیری می کند ، سابقه بیش از 6000 خسارت ، عمق خسارت و دامنه حملات.

ابعاد اقتصادی و مالی این جنگ نیز مهم بود. بسته شدن موقت فرودگاه گوریون ، رکود اقتصاد اسرائیل در بخش های مختلف اقتصاد و شتاب مراکز سرمایه فقط بخشی از نتایج اضطراری بحران بود. سیستم های دفاع موشکی پیشرفته مانند Arrow و Todd به شدت آسیب دیده بودند. تخمین ها نشان می دهد که اسرائیل بیش از 5 میلیون دلار برای استفاده از موشک های رهگیری سیستم تاد ما هزینه می کند.

استیو بن ، مشاور پیشین ترامپ ، به وضوح اظهار داشت كه آتش بس برای “نجات اسرائیل” لازم است زیرا وی تحت فشار شدید قرار داشت و ذخایر دفاعی وی به پایان رسید. ترامپ همچنین اذعان کرد که اسرائیل “سخت تر” است و گفت که در یک کنفرانس مطبوعاتی در آن روز ، چین نفت ایران را خریداری کرد و به ایران اجازه داد تا به روند بازسازی کمک کند.

حملات موشکی ایران با نمونه انجام شد و هدف قرار داد. اسرائیل پس از هدف قرار دادن پالایشگاه نفتی ایران در میدان گاز پارس جنوبی ایران با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین ، در پاسخ به تهران به پالایشگاه در حیفا حمله کرد. پس از بمباران فعالیت های هسته ای اسرائیل در فعالیت هسته ای ایران ، مرکز علوم ویسمان توسط موشک های ایرانی در نزدیکی تل آویو هدف قرار گرفت. این مجموعه کودتای متقابل با یک پیام باز: ایران می تواند به عمد و متقارن پاسخ دهد و استراتژی بازدارنده خود را تقویت کند. جالب اینجاست که پس از اولین تغییر کودتا ، هر دو طرف از حمله به زیرساخت های حیاتی انرژی خودداری کردند.

با این حال ، تأثیر این جنگ محدود به میدان نبرد نیست. ایران همچنین نتایج عمیق اجتماعی و سیاسی دارد. برخلاف پیش بینی برخی از تحلیلگران در مورد فروپاشی ساختار قدرت ، این بحران باعث تقویت حس بی سابقه میهن پرستی شد.

زمان آغاز این جنگ نیز دو برابر تأثیر هماهنگی و همبستگی ملی ایران داشت. جنگ درست در میان مذاکرات هسته ای بین دولت تهران و ترامپ به سمت راست می سوزد. بسیاری از مردم در ایران به ویژه پس از پیروزی مسعود مدی ، رویکرد اصلاح طلب دارند ، به این امید که این کشور به سمت پیشرفت های اقتصادی و تنش ها حرکت کند. با این حال ، به جای صلح و توافق ، ایران ناگهان با موجی از بمباران روبرو شد ، مردم منتظر سازش بودند.

در چنین فضایی ، لایه های مختلف جامعه ایران از هنرمندان و ورزشکاران گرفته تا نسل مذهبی ، سکولار و حتی نسل جدید جوانان برای حمایت از یکدیگر آمدند. خانواده ها خانه های خود را به مجروحان باز کردند. کشته شدن کودکان ، کادرها و غیرنظامیان در حملات نابینایان اسرائیل این عقیده را تقویت می کند که هدف اصلی جنگ بین مردم آزاد کردن ایرانیان نیست ، بلکه حتی تضعیف و حتی نابودی کشورهای آنها است.

عدم اطمینان استراتژیک ؛ چرا ایالات متحده و ایران به مدیریت بحران روی آوردند؟

این جنگ همچنین به یک افسانه طولانی مدت در محافل سیاسی واشنگتن پایان داد. این ایده که جمهوری اسلامی با کودتای خارجی دیگری ناپدید می شود ، مورد بحث قرار گرفت. نتانیاهو برای از بین بردن تهدید ایران از معادلات استراتژیک منطقه وارد جنگ شد ، اما نه تنها شکنندگی اسرائیل را فاش کرد ، بلکه نه تنها احساس میهن پرستی ایران را تقویت کرد ، بلکه نتوانست ظرفیت نظامی یا هسته ای ایران را از بین ببرد.

تضاد این بحران این است که جنگ می تواند موقعیت ایران را در سطح منطقه ای و صحنه دیپلماسی جهانی تقویت کند. دونالد ترامپ و استیو ویتکاف ، در حالی که ایران همچنان اصرار دارد که غنی سازی اورانیوم کاملاً متوقف شود ، تهران در حال فکر کردن به حق یافتن و غیر معمول است. عباس اراكچی ، وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت كه كشور وی هرگز از حق غنی سازی خارج نخواهد شد. در همین حال ، ترامپ اعلام کرد که او آماده کاهش تحریم ها و حتی سازماندهی فروش نفت ایران به چین است. حرکتی که آن را به عنوان نشانه “پیشرفت بزرگ” برای کاهش بحران منطقه ای توصیف می کند.

این سیگنال های متناقض به یک واقعیت عمیق تر اشاره دارند: هم اکنون واشنگتن و هم تهران بر اختلافات هسته ای متمرکز شده اند ، اما کنترل و مدیریت بحران. براساس شبکه CNN ، حتی در اواسط جنگ ، مذاکرات مخفی بین دو کشور برگزار شد. سخنان مبنی بر اینکه ایالات متحده 5 میلیارد دلار سرمایه گذاری برای تهیه یک برنامه هسته ای غیرنظامی به ایران ارائه می دهد و وضعیت اصلی متوقف کردن غنی سازی اورانیوم را تعیین می کند. بسته پیشنهادی همچنین شامل کاهش تحریم ها و رهایی دارایی های پیشگیری شده ایران بود. اگرچه مقامات آمریكا همچنان به عنوان یك خط قرمز به عنوان یك خط قرمز متوقف می شوند ، اما جهت گیری روشنی برای توافق جدید نشان می دهد كه مدیریت بحران تقریباً برای هر دو طرف اولویت داشته است.

در حقیقت ، به نظر می رسد که دو طرف نوعی “عدم قطعیت استراتژیک را پذیرفته اند ؛ به عبارت دیگر ، واشنگتن دیگر اصرار بر از بین بردن زیرساخت های هسته ای ایران را ندارد و این رو به دنبال جهت گیری از تنش با ابزارهای دیپلماسی و بسته های تشویقی اقتصادی است. می تواند در کوتاه مدت به کنترل بحران کمک کند ، اما مشکل اساسی هسته ای حل نشده است.