به گزارش خبرگزاری انتخابتو، پس از نمایش این فیلم 120 دقیقه ای، نشست ارزیابی با حضور کورش جاهد (منتقد و مترجم سینما) برگزار شد. اجرای این برنامه بر عهده شهرام اشرف ابیانه بود.
«جوخه» داستان مرد جوانی است که در طول جنگ ویتنام دچار مشکلات روحی می شود و وحشت جنگ را به خود جذب می کند…
شهرام اشرف ابیانه در این نشست گفت: شاهد فیلمی نفس گیر بودیم که با وجود اینکه چندین بار آن را تماشا کرده ام همچنان توجه من را به خود جلب می کند. الیور استون با ساخت این فیلم بیشتر به عنوان کارگردان مطرح می شود. البته قبل از این کار به عنوان فیلمنامه نویس شناخته می شد و در کارهای مهمی شرکت داشت.
کورش جاهد در این دیدار گفت: در دوران دانشجویی یکی از دوستانم برای اینکه گرفتار نشوم یک فیلم VHS به من داد. VHS در آن زمان جرم بود. من اون فیلم یکی از کارهای استون رو دیدم و خیلی خوشم اومد. بنابراین من آن فیلم را بارها و بارها تماشا کردم. سپس شروع به پیگیری کارهای استون کردم. در واقع با توجه به حال و هوای سنی ام، فیلم های او را خیلی دوست داشتم و دوست داشتم. ما به ندرت می بینیم که در ایران درباره استون صحبت شود زیرا برخی فکر می کنند کمی مشکوک است. چون توانست فیلم هایی مثل JFK بسازد. اما آنچه در مورد فیلم جوخه می توان گفت برای نسل جوان مشکل دارد. در واقع این موضوع از جنگ ویتنام شروع می شود و در ارتباط با آن بحث خواهد شد. استون در جنگ ویتنام نیز حضور داشت و بسیار تحت تأثیر آن قرار گرفت.
وی ادامه داد: در ابتدای فیلم جمله ای درباره جهنم گفته می شود، می گویند جهنم به معنای نبود ذهن است. این بدان معناست که شما نمی دانید چرا دارید کاری انجام می دهید. این موضوع برای جوانانی که در جنگ ویتنام بودند اما نمی دانستند برای چه می جنگند سرمشقی شده است. یک جمله دیگر در فیلم وجود دارد: جوان! زندگی کن تا جوان باشی سپس نشان داده می شود که بسیاری از جوانان در جنگ ویتنام کشته شده اند و ما این را می بینیم.
این منتقد سینما همچنین خاطرنشان کرد: جنگ ویتنام تغییرات زیادی را در آمریکا ایجاد کرد. در همین راستا فیلم های زیادی درباره این جنگ ساخته شده است. علاوه بر این، موسیقی راک و اعتراضی پس از این رویداد ظهور کرد. جامعه به طور کلی تغییر کرده است و این تغییر ناشی از جنگ ویتنام و مسائل مربوط به جنگ سرد بین ایالات متحده و به طور کلی اتحاد جماهیر شوروی است. البته روشنفکران آمریکایی مدام به این موضوع اعتراض می کردند و می پرسیدند که چرا باید از این سر دنیا برویم و بجنگیم؟ در واقع، شاید به همین دلیل است که آمریکا دیگر نمی تواند به راحتی آن روزها در برابر چنین جنگ هایی تسلیم شود.
جاهد در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: استون که از جنگ ویتنام بازگشته در مدرسه فیلم نیویورک مشغول تحصیل در رشته سینما است. بعداً این آموزش را با تجربه خود در ویتنام ترکیب کرده و شروع به ساخت فیلم می کند. در آن زمان افراد بسیار کمی بودند که حاضر به سرمایه گذاری روی آثار واقع گرایانه بودند. در واقع او در حین خلق آثارش با سختی ها و دردسرهای زیادی مواجه شد.
وی همچنین با اشاره به انتقاد برخی از منتقدان ایرانی که استون را به عنوان فیلمساز منتقد همسو با دولت معرفی می کردند، توضیح داد: ما از دید خودمان به مسائل خارجی ها نگاه می کنیم و گاهی قضاوت درستی نداریم. به هر حال الیور استون آمریکایی است و انتقاد او با ما متفاوت است. او جنگ را نقد می کند و این را در آثارش نشان داده است. به دلیل ممنوعیت فیلم های خارجی، عادت های غلطی در تماشای فیلم پیدا کرده ایم. مثلا فقط زیرنویس را می خوانیم تا داستان کار را بفهمیم. اگر تصاویر هم مهم هستند. در این فیلم شاهد یک گوزن هستیم. چرا آهوها در فیلم انتخاب شدند؟ گوزن نماد الهه آرتمیس است که در اساطیر یونان باستان به الهه شکار معروف است. انسان نیز درنده است. گاو نماد مردسالاری نیز در اثر دیده می شود. هر یک از نمادهای نمایش داده شده در فیلم معنای خاص خود را دارد. در نهایت بر اساس این گفته ها باید بگویم که مهم نیست آقای استون کیست و چگونه این داستان را در فیلم روایت می کند، خود فیلم مستقلاً قابل تحلیل و تفسیر است.
۲۴۴۵۷
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ