مونتاژ گرانتر است یا واردات خودرو؟

مونتاژ گرانتر است یا واردات خودرو؟


به نظر می رسد وعده های مکرر واردات خودرو برای افزایش رقابت در سال های اخیر حاکی از تمایل سیاست گذاران برای گشایش بازار و فشار برای کاهش انحصار است، اما واقعیت تصویر دیگری را نشان می دهد.

به گزارش دنیای اقتصاد، از آنجایی که تولید، مونتاژ و واردات مشترکاً در اختیار چند شرکت محدود است، سیاست گذاران خودرو همه این بخش ها را به چند شرکت واگذار کرده اند و یک دایره انحصاری ایجاد کرده اند که رقابت در آن معنایی ندارد.

در ظاهر، تقسیم پول بین واردات، تولید و مونتاژ خودرو به عنوان رقابت مطرح می‌شود، اما این بحث‌ها زمانی تماشایی‌تر می‌شود که همان شرکت‌ها در همه این حوزه‌ها فعالیت کنند. اعراب تصمیم نمی گیرند که پول محلی چگونه تخصیص داده شود و همان شرکت های محدودی که سال ها از رانت سود می برند، پول را می گیرند و به تولید، مونتاژ یا واردات اختصاص می دهند.

مشکل قیمت گذاری دستوری نیز بر پیچیدگی این چرخه می افزاید. قیمت خودروها را دولت تعیین می کند و شرکت ها باید آن را رعایت کنند. این سیاست ظاهراً طرفدار مصرف کننده است، اما در عمل با از بین رفتن فشار برای نوآوری و بهبود کیفیت، انحصار را تقویت می کند.

ظاهراً تصمیم برای تخصیص پول بین واردات، مونتاژ و تولید رقابتی است، اما همین بنگاه‌های محدود تعیین می‌کنند که چقدر پول به کدام بخش تخصیص می‌یابد.

با نگاهی به روند صنعت خودرو به نظر می رسد مسیر واقعی بر خلاف شعار «افزایش تولید داخلی» یا «ایجاد رقابت با واردات»، رفتن به سمت پروژه های مونتاژ است. پروژه هایی که قطعات نیمه تمام از چین وارد و در خطوط داخلی مونتاژ می شوند. این روند گسترده مجمع بازتابی از ترکیبی از سیاست، رانت و تصمیمات بی ثبات است.

از منظر سیاست گذاران، کنار هم قرار دادن نقطه تعادل بین سه هدف کاهش فشار ارز، حفظ چشم انداز تولید داخلی و تامین نیاز بازار، ظاهراً متناقض است، اما در عمل این تعادل منجر به تداوم وابستگی و تثبیت حلقه بسته تصمیم گیری شده است.

چین، شریک تجاری اصلی ایران، بازار خودرو را نیز در اختیار گرفته و برندهای درجه دوم و سوم خود را از خط مونتاژ به ایران وارد می کند. در نتیجه به جای انتقال فناوری یا تولید مشترک، تنها سهم بازار چین تقویت می شود.

از منظر اقتصادی، مونتاژ سود بیشتری نسبت به تولید داخلی دارد، زیرا سیاست قیمت گذاری اجباری، سود واقعی تولید را محدود می کند. برعکس، پروژه های مونتاژ با حاشیه سود بالا، ریسک کمتر و بازگشت سریع سرمایه انجام می شود.

علاوه بر این، واردات خودرو به دلیل توقف های مکرر در ثبت سفارش و تصمیم گیری های ناگهانی پرخطر است و مونتاژ آنها در داخل کنترل می شود و توسط دولت قابل کنترل است.

مونتاژ به شرکت ها اجازه می دهد تا از بحران اقتصادی جان سالم به در ببرند، اما قدرت بخش را برای ایجاد ارزش افزوده واقعی از بین می برد. واردات پرمخاطره، تولید زیان ده و مونتاژ رانتی مثلث اصلی رکود خلاقانه صنعت خودروسازی کشور را تشکیل داد.

به گفته یک مقام وزارت امنیت، هزینه مونتاژ خودرو تنها 7 درصد کمتر از واردات کامل است، بنابراین در این پروژه ها صرفه جویی واقعی نمی شود و تفاوت آن با واردات کامل، توجیهی برای حمایت گسترده از سیاست مونتاژ نیست.