آنها بیکار نخواهند ماند. آنها نه به امور دولتی علاقه داشتند و نه چشم اندازی برای استخدام داشتند. آنها نسلی با زبان و اینترنت بودند که می خواستند از پشت لپ تاپ به دنیا متصل شوند. اما در بحبوحه محدودیت های مالی و تحریم های مجدد، همان مرز مجازی نیز به روی آنها بسته شد. برخی از نسل Z که با کار آزاد بین المللی زندگی می کنند، امروز با ناامنی، سردرگمی و آینده ای مبهم روبرو هستند.
کار از هر کجا، امید از هیچ کجا؟
به گزارش اختازنیوز، در سالهای اخیر و بهویژه پس از بحران کرونا، هزاران ایرانی بهویژه نسل Z راه جدیدی برای امرار معاش پیدا کردهاند: کار با لپتاپ برای یک کارفرمای خارجی با درآمد ارزی. پلتفرم هایی مانند Upwork و Fiverr تا سال 2020 فرصتی بودند. جوانان خسته از حقوق کم و بی اعتمادی به بازار داخلی، تصمیم گرفتند خودشان مشتریان جهانی پیدا کنند.
علی، برنامه نویس 26 ساله تهرانی، توضیح می دهد که انتظار پروژه داخلی را نداشت و ترجیح داد برای یک استارتاپ در برلین کدنویسی کند تا ریال را به دلار تبدیل کند. برای بسیاری، این مسیر به معنای استقلال از ساختار رسمی، ساعات کاری و بی ثباتی کار سنتی است. اما امروز همان استقلال در دام محدودیت ها افتاده است.
بدون اینکه کسی صدای ما را بشنود ما را تحریم کردند
با ایجاد مکانیسم ماشه و تشدید محدودیت های مالی، فریلنسرهای ایرانی با موج جدیدی از مشکلات مواجه شدند. پلتفرم های بزرگ یکی یکی دسترسی کاربران ایرانی را محدود یا مسدود کردند. حتی اگر آی پی عوض شود در بسیاری از سرویس ها باز نمی شود.
طراح رابط کاربری زهرا میگوید برای تأیید حساب در برخی از پلتفرمها، باید پاسپورت و مدرک نشانی رسمی ارائه کرد. خطر رد شدن حساب با مدارک ایرانی و بسته شدن حساب با مدارک جعلی زیاد است. پس راه امن و پایداری وجود ندارد. بسیاری از مردم چندین بار افتتاح حساب را توصیف می کنند، اما چند هفته بعد به دلیل اطلاعات ضد تحریم، حساب بسته می شود.
پول هست اما کافی نیست
از دست دادن درآمد بدترین کابوس فریلنسرهای ایرانی است. به دلیل تحریم های بانکی، انتقال مستقیم وجه از کارفرمای خارجی به حساب داخلی امکان پذیر نیست. بسیاری باید به کارگزاران، صرافی ها یا کیف پول های ارزهای دیجیتال مراجعه کنند. این روش ها هم پرهزینه و هم پرخطر هستند.
لیلی، مترجم آزاد، تجربه می کند که بین سپرده کارفرما و رسید واقعی دو هفته می گذرد و درصد قابل توجهی از مبلغ کسر می شود. برخی باید از یک دوست یا آشنا در خارج از کشور کمک بگیرند. روشی پر از سوء تفاهم و خطر مسدود شدن. احساس مشترک آنها این است: پول روی کاغذ است، اما لمس کردن آن دشوار و نامشخص است.
ریسک های پنهان و هزینه های نادیده
مشکل فقط انتقال پول نیست. قطعی اینترنت و قطع برق، سرعت پایین آپلود و قطعی در سراسر کشور میتواند منجر به از دست رفتن تاریخ تحویل، کاهش رتبهبندی حساب کاربری و خاتمه همکاریهای بیشتر شود.
همانطور که فریلنسرها پیشنهاد می کنند، قطع برق در وسط آپلود فایل برای دور انداختن پروژه ای که چندین هفته طول کشید و به اعتبار حرفه ای آسیب می رساند کافی است. از سوی دیگر، بسیاری از همکاری ها قرارداد رسمی و قابل پیگیری ندارند. اگر کارفرما بگوید کیفیت خوب نیست و درصدی نمی دهد، تقریبا هیچ نهادی وجود ندارد که بتواند این حق را مطالبه کند. در چنین فضایی کلمه حرفه ای بودن زیر سایه ریسک های ساختاری از بین می رود. نه قرارداد، نه قانون، نه پیگرد قانونی.
در این مسابقات ایرانیان با دستان بسته می دوند
بازار جهانی برای فریلنسرها رقابتی است. فریلنسرها در کشورهایی با هزینه های زندگی پایین تر، نرخ های جذاب تری را بدون محدودیت ارائه می دهند.
اما جوانان ایرانی به دلیل محدودیت های داخلی مجبور به رقابت با اختلاف قیمت های جهانی و پرداخت هزینه های اضافی هستند. در نتیجه او نرخ را برای برنده شدن در پروژه کاهش می دهد و سود واقعی او پس از کارمزد و تبدیل ارز کمتر از حد انتظار است. سجاد طراح گرافیک می گوید که برای یک لوگوی 50 دلاری باید با فردی با حساب بانکی بین المللی، اینترنت پرسرعت و زیرساخت پایدار رقابت می کرد. اما او حتی مطمئن نیست که برق خانه و اینترنت پایدار را تضمین کند.
هزینه کارگزاری؛ پول در میانه راه ناپدید می شود
همزمان با رشد کار آزاد بین المللی، شرکت هایی که واسطه تبدیل درآمدهای ارزی به پول نقد هستند نیز در کشور رشد کردند. این شرکتها خدمات جذب سرمایه و تبدیل ارائه میکنند، اما بسیاری از فریلنسرها از کارمزدهای بالا و شفافیت پایین شکایت دارند. تجربه می گوید که برای هر تراکنش 8 تا 15 درصد کارمزد دریافت می شود. این بدان معناست که مقداری از پول قبل از رسیدن به حساب ناپدید می شود.
ویرایشگر ویدیو رها محاسبه می کند که او حدود 70 دلار هزینه پرداخت کرد تا 500 دلار را نقد کند و بخشی از کار یک هفته هدر رفت. برخی می گویند سختی مبادلات مشابه بانک های بین المللی شده است، اما هیچ پشتوانه قانونی مشخصی وجود ندارد. اگر در طول مسیر پول در جایی گم شود، پاسخ روشنی وجود ندارد.
عکس شغل آینده؟ پاسخ ها بین مهاجرت و بی تفاوتی در نوسان هستند
مجموعه محدودیت های فنی و مالی فشار جدیدی را بر روان نسل Z وارد کرده است. امروز مرد جوانی که قرار است نماد دنیای تجارت آینده باشد، هر بار که وارد سیستم می شود نگران فعال بودن یا نبودن حسابش است. لیلی می گوید نه شغل رسمی دارد و نه درآمد قابل اعتمادی. این وضعیت بیشتر روانی است تا اقتصادی. وقتی از آنها در مورد آینده سؤال می کنید، پاسخ ها بین مهاجرت و بی تفاوتی در نوسان است. این برنامه نویس 24 ساله می گوید کار در خارج از کشور باید راهی برای ماندن باشد نه ترک، اما حالا فکر می کند شاید راه دیگری نباشد.
فرسایش یک طبقه نوزاد
فریلنسرهای ایرانی بخشی از طبقه متوسط جدید ایجاد شده توسط اقتصاد دیجیتال بودند. طبقه ای که به ندرت در آمارهای رسمی دیده می شود اما با حضور پررنگ در زیر شهر و شبکه های اجتماعی آن. برآوردهای غیردولتی حاکی از آن است که بیش از 250000 فریلنسر فعال در کشور در سال 1402 به صورت آنلاین کار می کردند و حدود یک سوم آنها تجربه پروژه بین المللی داشتند. این در حالی است که امروزه به ویژه با ورود مکانیزم ماشه و تشدید محدودیت های مالی، دستیابی به درآمد و تبدیل آن به نقدینگی دشوارتر شده است.
نسلی که از بحران فرار کرد و وارد آن شد
برخی از نسل Z به امید جهانی شدن و اتصال دیجیتال بزرگ شدند، اما امروز در جایی ایستاده اند که نه جایگاه امنی در اقتصاد جهانی دارند و نه اقتصاد داخلی باثباتی. هویت تجاری وجود دارد اما پایدار نیست. کار هست اما امنیت وجود ندارد. از انجام یک پروژه بیرونی گرفته تا انتخاب ابزار، هر تصمیمی می تواند یک قدم به جلو یا یک قدم به عقب باشد.
این نسل هنوز میخواهد بماند و بسازد، اما با هر قطع اینترنت، هر محدودیت جدید و هر حساب مسدود شده، تعلیقها بیشتر از قبل میشود. نسلی که برای فرار از بحران به کار پناه بردند، حالا خود کار به بحران تبدیل شده است.
ارسال پاسخ