هفت ماه پس از بازگشت دونالد ترامپ در ژانویه ، چین بار دیگر نشان داد كه آمریكا قصد ندارد فشار خود را بر خریدهای نفتی از ایران و روسیه پس بگیرد. وزارت امور خارجه چین گفت: “هیچ فشاری برای تأمین انرژی ما از انرژی کشور وجود ندارد.” گفت علاوه بر دفاع از منافع اقتصادی پکن ، یک پیام واضح و نامشخص: دوره پذیرش یک جانبه به پایان رسیده است.
براساس بیانیه ای که توسط وزارت امور خارجه چین گفته شد ، سیاست انرژی این کشور مبتنی بر منافع ملی است و فشار خارجی نمی تواند آن را تغییر دهد. پکن بر دفاع از حاکمیت تأکید کرد و فشارهایی مانند “قلدری” را توصیف کرد. در همین زمان ، وزیر خزانه داری ایالات متحده ، اسکات بوسنت گفت که چین هنوز بر تصمیم استقلال واردات نفت در برابر پرداخت 100 درصدی تعرفه اصرار دارد. موضع چین در حقیقت واکنشی به تلاش دولت ترامپ در مورد تهران و روسیه پس از جنگ شش روزه ایالات متحده و اسرائیل علیه ایران است.
البته معادلات جنگ اوکراین نباید نادیده گرفته شود. دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریكا گفت: “استیو ویتكاف می تواند چهارشنبه یا پنجشنبه به روسیه برود.” ترامپ گفت: “اگر روسیه جنگ در اوکراین را متوقف نکند ، ما تحریم هایی را بر آن تحمیل خواهیم کرد.” گفت وی گفت: “به نظر می رسد روسیه قادر به جلوگیری از تحریم ها است.” در همین زمان ، نیروی دریایی روسی و چین یک تمرین برنامه ریزی شده را در دریای ژاپن ترتیب دادند.
وی گفت ، نیروی دریایی روسیه ، نیروی دریایی و دریای ژاپن چین در چارچوب آموزش های مشترک برنامه ریزی شده در چارچوب توپخانه و مانورهای ضد مازور. براساس گزارش های آژانس خبری از پیش برنامه ریزی شده و رویترز ، این تمرینات که بخشی از تعامل دریایی است ، تا سه شنبه ادامه خواهد یافت.
دو روز پس از آنكه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا اعلام كرد كه دیمیتری مدودف ، رئیس جمهور پیشین روسیه ، به وعده های قرار دادن دو زیردریایی هسته ای آمریكا به “مناطق مناسب” پاسخ داد. با این حال ، منابع روسی تأکید کردند که زمان این آموزش مشترک قبل از اظهارات ترامپ تعیین شده است.
در حالی که ایالات متحده سعی در محدود کردن درآمدهای نفتی ایران -روسیه برای محدود کردن توانایی های نظامی خود برای تضعیف توانایی های نظامی خود با صرفه جویی در برخی از آموزه های چاپ اول ترامپ دارد. چین ، بزرگترین وارد کننده نفت در جهان ، به ویژه از زمان تور جدید تحریم ها ، به هدف اصلی صادرات نفت ایران تبدیل شده است. در ازای نفت ، ایران عمدتاً یوان ، کالاها و خدمات فنی را دریافت می کند و این تمهیدات به رفع برخی از نیازهای ارز آنها کمک می کند.
چین در نقطه تقاطع نیاز ، تأثیر و رویارویی
از دیدگاه استراتژیک ، نگرش چین نسبت به فشار ایالات متحده به نفت از ایران به عنوان یک پاسخ کوتاه مدت پذیرفته نمی شود ، اما برخی از استراتژی بلند مدت پکن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد که یکی از آنها کلید “تضمین امنیت انرژی” است. از آنجا که چین با وارد کردن بیش از 5 میلیون بشکه در روز ، به منابع انرژی خارجی متکی است. در جهان که رقابت ژئوپلیتیکی وارد مرحله جدیدی می شود ، امنیت انرژی نه تنها یک اولویت اقتصادی است بلکه یکی از امنیت ملی پکن است. ایران به دلیل وابستگی غرب به غرب و تخفیف های جغرافیایی مورد نظر ، یک منبع قابل اعتماد برای چین است.
سوئیچ دیگری که باید در نظر گرفته شود ، محور “درگیری ژئوپلیتیکی با غرب” است. در این زمینه ، چین سعی دارد ساختار نظم جهانی را از تسلط غرب تثبیت کند و نقش مستقل خود را تقویت کند. ایستادگی در برابر تقاضای ایالات متحده برای کاهش واردات نفت از ایران بخشی از نمایش عملی است.
چنین مقاومت پکن را به عنوان یک نیروی مستقل و غیر موجود در غرب به غرب به غرب می آورد. از آنجا که خرید نفتی بحث برانگیز ایران بالا ، امکان پالایش آن و صادرات آن به محصولات آن به بازارهای جهانی حاشیه سود بسیار خوبی برای چین است ، می توان محور دیگری را تحت “منافع اقتصادی پنهان” مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. علاوه بر این ، پرداخت یوان به جای دلار به پروژه تجارت جهانی یوان کمک می کند و وابستگی به سیستم مالی دلار را کاهش می دهد.
آخرین محور همچنین می تواند به عنوان “غرب و خاورمیانه و مدیریت استرس” مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اگرچه تعهد ، چین از ایران علیه غرب حمایت کرد ، در عمل ، وی سعی کرد بین کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی اسرائیل و منافع خود تعادل برقرار کند. سیاست بیانیه چین در ریاض و همچنین در تهران نگران نیست. از آنجا که چین معمولاً از درگیری مستقیم جلوگیری می کرد ، و حمایت از آن تا حد زیادی غیر ضروری و غیرقابل انکار است. در نتیجه ، کاری که چین علیه ایران انجام می دهد وفاداری سیاسی نیست بلکه از نظر منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی است.
روسیه و چین پس از جنگ 6 روزه تا چه حد با ایران دور خواهند ماند؟
جنگ دو روزه آمریكا -اسرائیل علیه كشور ما نه تنها ساختار امنیتی خاورمیانه را دگرگون كرد ، بلكه به نقطه عطفی در روابط ایران با نیروهای شرقی تبدیل شده است. علیرغم شعارها و عبارات ، روسیه و چین ترجیح می دهند از درگیری مستقیم با ایالات متحده جلوگیری کنند. آنها حملات را محکوم کردند و از حمایت از حمایت عمومی یا نظامی خودداری کردند.
این نشانگر محدودیت حمایت شرکای استراتژیک ایران است. اگرچه ایران قراردادهای طولانی مدت را با هر دو کشور امضا کرده است ، اما این توافق نامه ها نمادین تر و تاکتیکی تر از استراتژیک بودن هستند. روسیه و چین درگیر پروژه های بزرگتر و گران تر مانند جنگ اوکراین و کنترل اقتصادی ایالات متحده هستند و قصد ندارند درگیری دیگری با فرسایش با واشنگتن در خاورمیانه وارد شوند.
البته ، در ویدئویی که توسط معاون سیاسی IRGC منتشر شده است ، فرمانده Yadollah Javani توضیح داد که چرا همکاری معاون سیاسی سپاه با چین -روسیه در جنگ 6 روزه با ایران این سؤال را مطرح کرد ، اما پاسخ در سه نکته اساسی بود:
این توافق نامه ها شامل تعهد به ورود نظامی در صورت جنگ ، بلکه همکاری اقتصادی ، امنیت و فروش تجهیزات نظامی است. وی تأکید کرد که چنین توافق نامه ای مشابه برخی از اتحادهای رسمی دفاعی بین ایران و دو کشور وجود ندارد. نکته دوم این بود که در طول جنگ شش روزه ، ایران خواستار کمک نظامی از هیچ کشوری ، حتی متحدین منطقه ای نبود. به همین دلیل ، چین -روسیا وارد جنگ نشد ، نه بدون طرد ، بلکه به دلیل عدم تقاضای رسمی تهران. ثالثاً ، به ویژه در زمینه سیاسی و دیپلماتیک ، به ویژه در زمینه های سیاسی و دیپلماتیک روسیه ، اقدامات موثری برای بهره مندی از ایران انجام می دهد. فرمانده جوان توجه خود را به نقش ولادیمیر پوتین در حمایت از موضع جمهوری اسلامی در جامعه جهانی جلب کرد و این اقدامات به عنوان نشانه دوستی سیاسی در نظر گرفته شد.
روسیه ؛ آیا این یک مزیت قابل اعتماد است یا یک متحد قابل اعتماد؟
بر خلاف سیاست دیپلماتیک چینی ، روسیه تمایل دارد که در دیپلماسی منطقه ای واسطه شود. نقش آن نه تنها قابلیت اطمینان بین المللی را به همراه دارد ، بلکه اهرمی برای چانه زنی با غرب در مورد موضوعات مهمتر مانند اوکراین نیز فراهم می کند. به همین دلیل ، مسکو علی رغم همکاری های نظامی و فناوری با ایران (از جمله منطقه هسته ای) از ورود به جنگ شش روزه خودداری کرد. در عوض ، روسیه برای ادامه کمک های غیرمستقیم مانند انتقال موشک و فناوری هواپیماهای بدون سرنشین ، همکاری در تمرینات دریایی و پشتیبانی در مجامع بین المللی اقدام کرد.
آخرین دیدار علی لارژانی با ولادیمیر پوتین نشانه هماهنگی بیشتر در پرونده هسته ای است. به نظر می رسد که روسیه نقش مواد سوخت و فناوری و همچنین “واسطه خنثی” را در مذاکرات بین المللی ایفا می کند. با این حال ، دیدگاه های مهم در مورد وابستگی شدید به مسکو در ایران وجود دارد. بسیاری بر این باورند که روسیه بیش از یک متحد واقعی در برابر غرب از ایران به عنوان ابزاری چانه زنی استفاده می کند.
چینی طعمه
باید پذیرفت که چین علی رغم ظاهر محتاطانه ، رویکرد سودآور نسبت به روابط خود با ایران دارد. توافق شش ساله بین تهران و پکن هنوز از بسیاری جهات اجرا نشده است. پکن بیشترین ظرفیت خود را صرف روابط با کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی کرد و در عمل این پروژه ایران را در اولویت دوم قرار داد. با این حال ، در مناطقی که دارای مزایای اقتصادی مستقیم برای پکن هستند – مانند واردات نفت یا صادرات تجهیزات الکترونیکی و نظامی – چین همچنان با ایران همکاری می کند. با این حال ، این اقدامات در سایه انجام می شود و کاملاً انکار می شود ، به طوری که رابطه چین با سایر بازیگران منطقه آسیب نمی بیند.
پکن همچنین از موقعیت ایران برای افزایش نقش خود در سیستم همه کاره استفاده می کند. حمایت چین از ایران در سازمان ملل یکی از ابزارهای مخالفت ساختاری با سیستم جهانی آمریکا است. با این حال ، این پشتیبانی مشروط و بررسی شده است.
خطاهای جدید ژئوپلیتیکی ؛ از هشدار گرفته تا دیوارهای شرقی و غربی
یکی از پیامدهای سیاسی معادلات تهاجمی در هفت ماه گذشته پس از بازگشت ترامپ به کاخ سفید ، و تأثیر جنگ شش روزه ، تهدیدات فعال سازی “مکانیسم تحریک” اروپا و بازگشت تصمیمات تحریم شورای امنیت را تشدید می کند. این تهدیدها بار دیگر آینده اخوان را به همراه آورد و با ایران “تعامل یا رویارویی” مخالفت کرد. در این شرایط ، نقش چین و روسیه در شورای امنیت به طور فزاینده ای بیشتر و بیشتر شده است. اگرچه فعال سازی مکانیسم ماشه فراتر از قدرت پکن و مسکو است ، تهران انتظار دارد دو قدرت از وتوهای خود برای جلوگیری از چاپ موازی غربی استفاده کند.
ظاهراً مسکو و پکن چنین وعده هایی را داده اند ، اما تجربه نشان داده است که منافع طولانی مدت دو کشور همیشه اولویت دارد. البته ناظران معتقدند که نقطه جدیدی از تعادل شکل می گیرد. زیرا غرب ، به ویژه ایالات متحده و اروپا ، در تلاشند تا حداکثر مکانیسم فشار علیه ایران را بازسازی کنند. روسیه و چین ترجیح می دهند از شرایط موجود به عنوان تضاد با واشنگتن استفاده کنند تا از فروپاشی کامل نفوذ غربی یا آشفتگی منطقه ای جلوگیری کنند.
ایران در بازی بزرگ شطرنج
در حالی که تهران سعی داشت از تضادهای بین شرق و غرب بهره مند شود ، حقیقت این است که سیاست های پکن و مسکو بر اساس حمایت غیرقانونی از ایران ترتیب داده نشده است. منافع ملی ، اولویت های منطقه ای و استراتژی های جهانی این دو قدرت نقش تعیین کننده ای در حمایت از آنها از تهران دارند. اگرچه چین و روسیه به ایران به عنوان وزنی در برابر ایالات متحده نگاه می کنند ، هر دو ترجیح می دهند به اندازه کافی سنگین باشند تا این توازن “وزن” را مختل کنند یا به اندازه کافی سبک باشند تا عملکرد خود را از دست بدهند. آنها می خواهند ایران مانند یک فندق باشد ، نه یک شریک برابر.
در چنین مواردی ، ایران باید سیاست خارجی خود را بر اساس “درک واقع گرایانه از اهداف نیروهای شرقی” تنظیم کند نه بر اساس امید به حمایت نمادین. تجربه جنگ 6 روزه روشن کرده است که تعیین کننده در لحظه های بحرانی عبارات نیست ، بلکه منافع بتن و مشخص قدرتهای بزرگ است.
ارسال پاسخ