روزنامه همه میهن در سرمقاله خود آورده است: مدت زیادی است که باران نباریده و دچار خشکسالی هستیم. برخی از مردم یادشان افتادند که برای باران دعا کنند زیرا پیش بینی هواشناسی بارش باران را محدود کرده بود.
اما بدتر از خشکسالی اقلیمی، خشکسالی سیاسی است و رفتار مورد بحث از همین خشکسالی ناشی می شود. در واقع اگر سیاست حول محور نشاط، طراوت و عقلانیت باشد; خشکسالی واقعی زندگی را سخت می کند، اما خطرات جبران ناپذیری را به همراه ندارد. برعکس، اگر خشکسالی سیاسی باشد، از ترس هوا به درستی استفاده نمی کنیم.
جامعه ما دچار خشکسالی سیاسی شده است. هیچ حرف، اندیشه، اندیشه و ذهنیت ارزشمند و قابل احترامی از آسمان سیاست ایران نمی افتد. سرزمین سیاست بایر است. یا کلمات توخالی و شلخته هستند یا کلمات تند، ناپسند، توهین آمیز و… فرقی نمی کند طرف کدام طرف باشد.
این در حالی است که آقای خاتمی هر از چند گاهی باران سیاسی محدودی دارد و این باران جذب نمی شود و در خاک خشک سیاست تبخیر می شود. این بارش ها محدود و تا حدودی عمومی هستند. اما کاچی چیزی نیست.
آقای خاتمی در سخنرانی اخیر خود در نشستی با اعضای انجمن اساتید دانشگاه های اسلامی، به تعدادی از مسائل که نشان دهنده رویکرد نسبتاً روشنی است، توجه کرد. مسائلی از قبیل نظم جهانی و وضعیت نسل کشی، جایگاه ایران، انتقادات به گذشته و هدف انقلاب، هدف و وظیفه دولت، روابط منطقه ای و لزوم توسعه روابط خارجی، خطوط قرمز واقعی دولت، لزوم داشتن اقتصاد قوی، دانشگاه ها و مأموریت ها و وظایف آنها، موضوع محدودیت در انتخاب رهبران و مشکلات موجود در انتخاب رهبران حکومتی، مشکلات مداخله جویانه دولت، مسائلی مانند نظم جهانی و وضعیت نسل کشی. دستگاه های امنیتی و نظامی در امور غیرمرتبط، احضار روشنفکران و رسانه ها و … سخنان و شعارهای غیرمسئولانه و پرهزینه برای کشور در مورد ساختار سیاسی، وضعیت اینترنت، نحوه تعامل با دولت و سایر موارد بیان می کند. همه اینها در قالبی منطقی و قابل فهم ارائه شد که مخاطب را یک گام به جلو در درک موضوعات می برد.
یکی از موضوعات مهمی که آقای خاتمی به آن اشاره کردند، روابط فعالان و دولت بود. وی گفت: تذکر پایانی به شما عزیزان و استقبال کنندگان از آمدن آقای رئیس جمهور، دولت باید مورد حمایت قرار گیرد؛ دولتی که با مشکلات و موانع فراوان تلاش می کند رضایت مردم را جلب کند و کشور را سربلند کند، اما از دولت محترم انتظار می رود با برنامه ریزی علمی و دقیق تر برای بازپس گیری حقوق و اختیارات خود تلاش بیشتری کند و بهتر و بیشتر از آنچه باید با انتقاد و احترام دوستان ابراز شود، انجام دهد. در درجه اول به طلبکاران، اما به مطالبات واقعی مردم و وعده های داده شده به مردم، به جای گلایه های بی مورد «باید به آن تکیه کرد و ثانیاً بررسی شود و راهکارهای مناسب ارائه شود».
هدف اصلی آن بیان چگونگی تعامل با دولت و شخص آقای مزیکیان است. آقای مزیکیان هیچ مشکلی ندارد و اطرافیانش با گوش ندادن به فرمایشات سعی دارند پول منتقدان را از بین ببرند و هر منتقدی را لکه دار کنند. بنابراین هر واکنشی که باشد باید به این ویژگی قدردانی کرد، انتقادات محترمانه بود و نباید تحقیر کرد و توهین کرد. نقد باید طوری نوشته شود که کسانی که نقد را می شنوند به عدالت منتقد هم غبطه بخورند.
از طرفی دولت و آقای مزیکیان هم وظیفه دارند نقد را جدی بگیرند. اگر آنها همچنان ادعا می کنند که حاضرند با هر کسی که می تواند کمک کند دست بدهند، چه کسی بهتر از منتقدان هدف قرار می گیرد؟ پاسخ دادن به انتقادات نیز ضروری است. نباید تصور کرد که مردم و نخبگان لزوما از اطلاعات و داده های تصمیم گیرندگان آگاه هستند. شما نمی توانید و نباید از مردم اطاعت محض بخواهید. جلب اعتماد مردم و نخبگان وظیفه دولت است.






ارسال پاسخ