هر چه فرصت های بیشتری به تهران بدهید، زندگی در آنجا سخت تر می شود

هر چه فرصت های بیشتری به تهران بدهید، زندگی در آنجا سخت تر می شود


فتح الله جوادی در این اطلاعیه نوشت: تهران به عنوان پایتخت کشور و به طور دقیق تر به عنوان پایتخت ایران بسیار مهم است. در حالی که تضعیف ایران و اقتدار آن خیانت است، تضعیف مرکز کشور و تضعیف اقتدار آن نیز اشتباه و ناعادلانه است. بنابراین باید مراقب بود.

شاید کسی به این نتیجه برسد که باید به این شهر فرصت های بیشتری داده شود. خانه های بیشتری در آنجا ساخت. همچنین برج ها، مراکز خرید، بیمارستان ها، مراکز تفریحی و فرصت های شغلی بیشتری را فراهم کرد. اگر برق مشکل دارد، تهران نباید تحت تاثیر این موضوع قرار بگیرد. اگر آب نباشد از خلیج فارس تا دریای عمان باید هزاران کیلومتر لوله کشی شود و آب کافی با دستگاه های تصفیه آب پرهزینه تامین شود، خلاصه آب در قلب شهر تهران و شهروندانش تکان نخورد…

اما برعکس، اینها تهران را به مکانی بهتر، مرفه تر و قابل زندگی تر تبدیل نمی کند. حداقل اگر نیت ما پیشرفت و شکوفایی همه ایرانیان باشد. زیرا هیچ درمانی برای درد وجود ندارد. نه حتی برای ایران، حتی برای تهران که همه ما می خواهیم در راه پیشرفت و ترقی قدم برداریم.

سال هاست که نمی توانیم به تاب آوری اقلیمی و ظرفیت پذیرش جمعیت که نکته مهم و اساسی است توجه کنیم و همین بی توجهی باعث شده مشکلات این کلانشهر و به تعبیری این ام القره را بیش از دیروز افزایش دهیم.

جالب است که هر آهنگی توسط مسئولان برای او پخش می شود، از انتقال سرمایه گرفته تا خطر تخلیه جمعیت. از پروژه های انتقال آب دریا گرفته تا طغیان همه آب ها و تامین ظرفیت های آبی اطراف با آب خود. همه ما می دانیم که تا زمانی که به توسعه جمعیت و ظرفیت پذیرش مهاجران ادامه دهیم، هم به شهر و هم به شهروندانش، به ایران و آینده ایران خیانت خواهیم کرد.

سال‌هاست که همه کارشناسان بارها هشدار داده‌اند که تهران تا مدت‌ها ظرفیت توسعه و پذیرش جمعیت بیشتر را ندارد، اما همچنان برای پذیرش جمعیت بیشتر، مجوز ساخت و ساز و پروژه‌های عمرانی و عمرانی بالا به آن داده می‌شود. ما همچنان به سرمایه گذاری های غیرمولد به جاذبه های سرمایه گذاری خود اضافه می کنیم.

ما همچنان بزرگ ترین فرصت را برای انباشت ثروت و اشتغال در آن ایجاد می کنیم و درهای هجرت و هجرت را باز گذاشته ایم، غافل از اینکه همه اینها به لذت زندگی و زندگی در این شهر، نفس کشیدن و زندگی برای زندگی و لذت های صبح و ظهر و عصر کمکی نمی کند.

تا زمانی که رگ حیات درآمد تهران در گرو رشد ساخت و ساز است و تا زمانی که این شهر بیشترین جذابیت را برای تولید ثروت و درآمد بیشتر داشته باشد، تا زمانی که بیشتر سرمایه و سرمایه گذاری در اینجا باقی بماند و تا زمانی که کل نظام تصمیم گیری منافع خود را تابع منافع شهر و زندگی خود در اینجا بداند و تا زمانی که توزیع صحیح فرصت ها و فرصت های شغلی و فرصت های شغلی و فرصت های شغلی و فرصت های شغلی و فرصت های شغلی و فرصت های شغلی و فرصت های شغلی توزیع صحیحی داشته باشد، مادامی که رگ حیات درآمد تهران در گرو است. ایران عزیز در دستور کار است، تهران در دستور کار نیست، تا زمانی که تهران به عنوان شهر آسایش و رفاه نباشد. زندگی آرامی خواهد بود و بسیاری از مشکلات آن حل نخواهد شد. ایرانیانی که در گوشه و کنار این جغرافیای باشکوه در طول چهار فصل زندگی می کنند، نمی توانند از رویای اجتناب ناپذیر مهاجرت برای زندگی بهتر و رفاه بگریزند.

همه می گوییم ایران فقط تهران نیست، عجیب است، صدای هر بحرانی در این کلان شهر، هر هوش و حسی را به خود جذب می کند، آیا صدای هر شهر و کشوری با همین پژواک شنیده می شود؟ برای نجات تهران و تهرانی ها به فکر ایجاد ظرفیت جمعیتی بیشتر، جاذبه های بیشتر، فرصت های سرمایه گذاری بهتر و جاذبه های دیگر برای پذیرش مهاجر نباشید.