همسرم بعد از دریافت جایزه نوبل من را از خواب بیدار نکرد!

همسرم بعد از دریافت جایزه نوبل من را از خواب بیدار نکرد!


جایزه نوبل – در مصاحبه ای با آدام اسمیت بنیاد نوبل ، درست پس از اعلام این جایزه ، ضبط شد ، برنده های دیگر وی ، جان کلارک و میشل دووورت ، درباره چهار سال پیش صحبت می کنند و چگونه باید تجربه دانشگاه را آموزش داد.

به گفته ایسنا ، کمیته نوبل امسال جایزه نوبل فیزیک را به جان کلارک ، میشل اچ. میشل H. Devoret و جان م. مارتینیس برای “تونل سازی مکانیکی کوانتومی در مقیاس ماکروسکوپی و کوانتوم انرژی در مدار الکتریکی اهدا کرد.” پس از مصاحبه با یکی از برندگان جایزه نوبل ، آدام اسمیت از کمیته نوبل ، جان م. مارتینز را می خوانیم.

زندگی من مارتینز: سلام ، این جان مارتینز است.

آدام اسمیت: سلام ، آدام اسمیت از وب سایت جایزه نوبل.

مارتینز: عالی ممنون خوشحالم که با شما صحبت کردم

اسمیت: این افتخار است که با شما صحبت کنید و به شما تبریک می گویم که جایزه نوبل را دریافت می کنید.

مارتینز: بله ، صادق بودن یک صبح جالب بود ، اما بله ، یک احساس عجیب. واقعاً عالی است

اسمیت: چگونه اخبار به شما رسید؟

مارتینز: داستان کمی خنده دار است. همسرم در حال خواندن کتاب تا سه شنبه بود. من زود خوابیدم و ناگهان شروع به دریافت تماس تلفنی کردم. او در اتاق دیگری بود. بنابراین او به تماس ها پاسخ داد و توسط رسانه ها سؤال شد. او متوجه شد که چیزی در جریان است ، اما شریک زندگی من بسیار مهربان بود ، بنابراین او چند ساعت مرا از خواب بیدار نکرد زیرا می دانست که من به خواب احتیاج دارم که واقعاً کار درستی را انجام داده است. بنابراین من ساعت 9:30 از خواب بیدار شدم و برخی از خبرنگاران برای مصاحبه با من به خانه من آمدند و از آن زمان تماس ها و ایمیل ها ادامه یافته است ، اما این یک تجربه واقعاً جالب بود.

اسمیت: عالی او در مواجهه با این خبر چقدر سرد و آرام است. مؤثر است

مارتینز: بله ، من موافقم. همسرم بسیار مهربان است و مرا تماشا می کند ، بنابراین او می دانست که چه چیزی برای من بهترین است. اما بله ، عالی است البته دیشب نخوابید.

اسمیت: اوه امیدوارم که این کتاب ارزشش را داشته باشد.

مارتینز: بله ، مشکلی نیست. او خوب است

اسمیت: هر برنده جدید نوبل به یک محافظ احتیاج دارد و مطمئناً آن را دارید.

مارتینز: این درست است. بله ، او همچنین مسئول دفتر مطبوعات من بود. این یک تجربه جالب بود. من از مصاحبه ها لذت بردم و ایمیل های زیادی دریافت کردم و بسیاری از افرادی که سالها ندیده بودم به دانشجویان سابقم تبریک می گویم. او بسیار خوب و مهربان بود.

اسمیت: این خیلی خوب است. آیا فرصتی برای فکر کردن در مورد معنای این جایزه داشته اید؟

مارتینز: می دانید ، نمی توانید امیدوار باشید که نوبل را برنده شوید. این موفقیت بسیار زیاد است. اما من واقعاً از این بابت سپاسگزارم. اما از طرف دیگر ، آنچه برای من هیجان انگیز است این است که احتمالاً هزاران دانشمند دیگر روی محاسبات کوانتومی و بیت های ابررسانا کار می کنند و برای درک همه این فیزیک زیبا روی مکانیک کوانتومی کار می کنند. جالب ترین بخش برای من این است که ما در واقع آزمایشاتی انجام می دهیم که منجر به علم زیادی می شود و این بهترین بخش است. بله ، خوب است که به خاطر آنچه در آن زمان انجام دادیم ، افتخار کنیم و تجربه کار با میشل دووورت و جان کلارک برای من بسیار جالب بود. داشتن یک تست و کار عالی با افراد بزرگ بسیار هیجان انگیز بود و من از آشنایی سپاسگزارم.

اسمیت: وقتی امروز با جان کلارک صحبت کردم ، او گفت چقدر عالی است. او گفت شما و میشل چقدر درخشان هستید و چگونه بر یکدیگر تأثیر می گذارید. واقعاً یک لحظه خاص بود.

مارتینز: بله قطعاً. همه ما با ایده های مختلفی روبرو شدیم و واقعاً فیزیک این سیستم حتی به عنوان یک آزمایش مایکروویو درک نشده بود. ما مجبور بودیم اساسی ترین مفاهیم را بفهمیم و پالایش کنیم. کار با جان و میشل به سرعت آویزان از آنچه باید انجام شود و وسیله نقلیه مناسب. جان یک رهبر عالی بود و من هر روز با میشل کار می کردم. این تجربه بسیار مؤثر بود. این واقعاً یک تجربه عالی بود. کار با این افراد در ابتدای کار من برای من بسیار ارزشمند بود و خوشبختانه من در طول شغل خود تجربیات مشابهی داشتم ، اما همیشه می خواستم ببینم آیا روحی که دیدم در آنجا می تواند تکثیر شود و سعی در انجام این کار در طول حرفه خود داشته باشم.

اسمیت: بله ، خوب است بدانید که هدف شما چیست. عالی همانطور که گفتید ، در پنج سال گذشته ، این مسئله بیشتر از یک سوال عملی به یک سوال ذهنی تبدیل شده است.

مارتینز: این درست است.

اسمیت: اکنون می دانم که شما قصد دارید اولین رایانه کوانتومی عملی جهان را با مشارکت شرکت جدید خود بسازید.

مارتینز: این درست است.

اسمیت: این هنوز یک چالش بزرگ است. به نظر شما بزرگترین چالش چیست؟

مارتینز: مشکلات زیادی وجود دارد و این مشکل است. نظر من بعد از ترک Google و راه اندازی شرکت خودم این است که ساختن یک رایانه کوانتومی کمی سخت تر از آن چیزی است که دانشمندان به دلیل مهندسی سیستم فکر می کردند. ساختن یک کامپیوتر قدرتمند دشوار است. ما به طور خاص در تولید بیت های کوانتومی و بهتر از وضعیت فعلی متمرکز شده ایم. من از حضور در دانشگاه و حتی کار در Google لذت بردم ، اما اکنون واقعاً از فکر کردن در مورد کارهایی که باید انجام دهیم و افرادی که باید با آنها کار کنیم لذت می برم تا همه قطعات را در کنار هم قرار دهیم و یک کامپیوتر کوانتومی را از نظر اقتصادی و مقرون به صرفه بسازیم. درست مانند آزمایشگاه جان کلارک در چهل سال پیش ، در برکلی ، این مسئله است که افراد مناسب را با مهارت های مناسب در زمان مناسب بدست آوریم.

اسمیت: این درست است. افراد مناسب ، بله. این درست است افراد مناسب در زمان مناسب و اکنون و اکنون مردم در زمان مناسب هستند ، اما شرکت ها و فناوری ها نیز اهمیت دارند. همچنین کار با افراد مختلف با مهارت های مختلف بسیار مهم است.

مارتینز: بله ، جالب به نظر می رسد و همه چیز در مورد کنجکاوی ذهنی است و بسیار سرگرم کننده است.

اسمیت: من دوست دارم با شما صحبت کنم و طولانی تر صحبت کنم ، اما می دانم که بسیاری از مردم منتظر صحبت با شما هستند. بنابراین او واقعاً خوشحال بود و من برای این روز فوق العاده برای او آرزوی موفقیت می کنم.

مارتینز: بله ، بله ، عالی. ممنون

اسمیت: ما به زودی صحبت خواهیم کرد.

مارتینز: خوشحالم که با شما صحبت می کنم.

اسمیت: متشکرم ، خداحافظ

مارتینز: خداحافظ