وزیر بهداشت بمباران میدان تاجریش و شرایط دشوار کمک را توصیف می کند

وزیر بهداشت بمباران میدان تاجریش و شرایط دشوار کمک را توصیف می کند


“نگاه کن ، سپس مدل کار با این جنگ شش روزه کاملاً متفاوت بود.” این جنگ بین رزمندگان و سربازان بود. بعضی اوقات بمب گذاری های شهری یکسان بودند ، اما الگوی جنگ یکسان بود و زخمی ها عمدتاً شلیک می شدند ، ترک می شدند و گلوله می کردند. در اینجا جنگ شهری است. به عبارت دیگر ، اوضاع عمدتاً برای غیرنظامیان ، کودکان ، کودکان و خانواده ها در خانه های آنها بود. این دیگر یک مدل پرتو نبود ، یک مدل خرد و زباله بود که ما آن را خرد کردن می نامیم.

به گفته مهر ؛ ادامه: “ما اصطلاحی به نام” Meskazalti Injeri “داریم ، که به معنای صدمات جمعی ناگهانی است. در این شرایط ، بسیاری از آنها مجروح و علمی هستند و مدیریت کتاب متفاوت است. آسیب و طبقه بندی بیش از حد وجود دارد ، زیرا شما باید به امکانات محدود اولویت دهید.

در یکی از این رویدادها ، وزیر بهداشت گفت: “به عنوان مثال ، حدود 2 نفر در میدان تاجریش وجود داشتند و من مجروح شدم. من نزدیک زمین بودم و به بیمارستان زنگ زدم تا کمک کنم.

یک ساعت بعد ، نه ، همه چیز انجام شد و همان زخمی ها ، به همان روش انتقال ، توضیح داد که همین کار. آمبولانس نتوانست به این دلیل که آسفالت بریده شد ، آب برداشته شد و مسیر بسته شد و همکاران ، پرستاران و ناجیان ما وارد آب شدند تا مجروحان را برداشته و آنها را به بیمارستان بیاورند. این مسیر حدود 3 متر طی شده است. دو ساعت بعد ، تحقیقات کامل واقعاً انجام شد.

“این بسیار مهم بود که سربازان شهر را ترک نکنند. حقیقت این است که بمباران و جنگ یک چیز ترسناک است. اگر می گویم که هیچ ترسی ندارم ، فکر می کنم عالی است. اما واکنش او چیست ، چقدر او می تواند خود و محیط اطراف خود را مدیریت کند.

این نیاز به تجربه و آمادگی ذهنی دارد ، من نمی گویم که هیچ کس نمی ترسد یا همه مانده اند ، اما چیزی باقی نمانده است. داوطلبان وارد شدند و بسیاری از آنها بیشتر از وظایف خود بودند. من همچنین بارها دیدم ، وقتی برای خدا به بیمارستان رفتم ، دیدم که نیروهای پزشکی داوطلب هستند.

به عنوان مثال ، وزیر بهداشت گفت که من به بیمارستان Talghani رفتم. یکی از پرستاران آنجا به من گفت ، “آقای دکتر ، من برای ایران اینجا هستم.” این روح و فداکاری واقعاً ارزشمند است.

وزیر بهداشت در مورد چگونگی مدیریت بحران بزرگ جمعیت در شمال کشور گفت: “گیلان ، مازندران ، اردبیل و قزویندن حدود سه تا چهار میلیون نفر با یک یا دو روز روبرو شدند.” علاوه بر نیازهای درمانی ، این جابجایی با حجم بالا نیازهای دیگری نیز داشت. به عنوان مثال ، کودکان به دیالیز شیر خشک و دیالیز نیاز داشتند.

شاید روزی در این زمینه بمانیم ، اما یک پزشک مشکلی نداشت. مشکل اصلی پزشکی و تجهیزات بود. برای بیماران دیالیز ، هر حالت به اندازه خود است و دستگاه دیالیز دارد. هنگامی که بیمار به طور ناگهانی اضافه شد ، دستگاه و دارو باید منتقل شوند. از روز دوم ، ما در هماهنگی دانشگاه ها ، استان ها و مواد غذایی و داروسازی مشکلی نداشته ایم.

وی گفت: “پزشکان نیازی به حرکت ندارند.” ما استان های مشخص داریم. اگر از اینجا خارج شوم و به بیمارستان دیگری بروم ، تیم جراحی برای آشنایی با دستیار ، بیهوشی و امکانات وقت می گذارد. بنابراین هر ایالت کار خود را با تیم خود انجام می دهد.

وزیر بهداشت با پاسخ به سؤالی در مورد تأمین مواد مخدر ، گفت: “طی دو یا سه روز اول ، بی بی سی و برخی از رسانه ها به دلیل جمعیتی و بسته شدن برخی از داروخانه ها سعی در ایجاد این مشکل داشتند. با این حال ، داروخانه های انتخاب شده در هر شهر تصمیم گرفتند تا 4 ساعت کار کنند.

پس از شروع بحران ، وزیر بهداشت توضیح داد که چگونه اولین هیئت دولتی تأسیس شد ، “اولین کابینه در روز جمعه تأسیس شد ، اخبار اولیه از ساعت 9:30 برای اولین هماهنگی غیررسمی و گاه اشتباه بود و هنوز هیچ اطلاعات مشخصی در مورد شهید و خسارت وجود نداشت.

تصمیم گرفته شد چهار گروه کاری را تشکیل دهیم: کارگروه اجتماعی ، کارگروه اقتصادی و سایر گروه های کاری لازم. یکی از خواسته های من این بود که اختیارات ویژه وزارتخانه ها را در نظر بگیریم ، زیرا ما نتوانستیم از نظر جنگ با محدودیت های عادی اداری و اقتصادی سریع حرکت کنیم.

این اختیارات ، افزایش پرداخت ها و مشوق های سربازان ، حمل و نقل سریع پرسنل ، بلافاصله تهیه تجهیزات و ژنراتور برای بیمارستان های اعلام شده.

در این موارد ، ما نتوانستیم از روشهای معمولی مانند فرآیندهای مناقصه و اداری طولانی استفاده کنیم. در آن روزها ، ساختمان دولت امنیت و آسیب پذیر بود ، اما دولت درصد خطر این پیام را که دولت در کار است و تجارت کشور تحت کنترل است ، پذیرفت.