در پایان سفر خود به ایران ، دو ماه پس از پایان جنگ شش روزه ، روزنامه نگاران روزنامه دارای مجوز ایالات متحده برای سفر به ایران ، گزارشی از روحیه و جو تهران.
براساس گزارش نیویورک تایمز ، روزنامه نگاران گفتند:
در محله ای از تهران ، یک استاد دانشگاه روحیه نامشخص و مرموز داشت. همسایگان گفتند که وی در حالی که آپارتمان خود را در مرکز تهران ، استاد دانشگاه ترک کرد ، از وی حمایت کرد. مردی با رشد کم با ریش خاکستری و ضخیم ؛ هیچ کس مطمئن نبود که چرا او به محافظت نیاز دارد. همه می دانستند که نباید بپرسند.
ظاهراً او هیچ ارتباطی با امیر علی خورومی ، جوانی که در همسایگی استاد دانشگاه زندگی می کرد ، نداشت. 5 -سال -سالد امیر علی ، که تحت تأثیر بازی های ویدئویی و فوتبال قرار گرفت ، گفت که او آرزو دارد که یک دروازه بان حرفه ای باشد. یادگیری یک همسایه قدیمی در خیابان دشوار بود که گاهی اوقات پدرش را مسخره می کرد.
بعداً ، در 6 ژوئن ، در ساعات اولیه حمله اسرائیل ، سرنوشت آنها به طور جداگانه در هم تنیده شد. یک بمب اسرائیل ، دانشمندان پیشرو هسته ای ایران که به عنوان یکی از استاد دکتر شناخته شده بودند. احمد رضا به خانه زلفاری رسید.
این انفجار نه تنها دانشمند و خانواده اش را به قتل رساند ، بلکه به ساختمانهای اطراف نیز گسترش یافت و به دیوار اصابت کرد تا اینکه تنگ امیر علی به اتاق خواب رسید و او را به قتل رساند.
برادر 6 ساله او ، امیر محمد ، تقریباً دو ماه پس از حمله به بقایای اتاق خواب ، یک ساعت ایستاده بود تا ناجی خرد شده امیر علی یک ساعت طول بکشد.
امیر محمد به مجسمه گرد و غبار عنکبوتی که از زباله ها برداشته شد ، اشاره کرد. وی گفت: “امیر علی زندگی را دوست داشت.” او برای مرگ چه کرد؟ ”
صدها نفر از غیرنظامیان ایرانی در تهران کشته شدند ، جایی که وی با یک شهر بزرگ با 5 میلیون نفر جمعیت به مدت 5 روز بمب ها و موشک های اسرائیل به تهران سقوط کرد.
هواپیماهای بمباران ایالات متحده امکانات اصلی هسته ای را در جنوب بمباران کردند. با این حال ، حملات در پایتخت ، که عمیق ترین شوک را در بین بسیاری از ایرانیان به ثبت رساند ، و نشان داد که رقابت قدیمی کشورشان با اسرائیل وارد مرحله جدید ، ناپایدار و خطرناک شده است.
اسرائیل سعی کرده است به برنامه هسته ای ایران آسیب برساند و رهبری خود را در منطقه تضعیف کند ، جایی که “نیروهای وکالت” ایران ، مانند حماس و حزب الله ، به طور جدی تضعیف شده است. جنگجو جت ها و هواپیماهای بدون سرنشین مراکز فرماندهی نظامی و اهداف دیگر را بمباران کردند و فرماندهی ارشد نظامی ایران و حداقل پنج دانشمند هسته ای را ترور کردند.
با این حال ، این بمب ها همچنین به یک زندان شلوغ ، یک ایستگاه تلویزیونی که این خبر را منتشر می کند ، و در نیمه شب ، خواب ، در خواب. حتی مسافران نیز ایمن نبودند: فیلم های ویدیویی نشان می دهد که بمب هایی که در ساعتهای شلوغ می افتند ، وسایل نقلیه مانند اسباب بازی را پرتاب می کنند. (میدان تاجریش)
به گفته وزارت بهداشت ایران ، دو غیرنظامی و حدود پنج پرسنل نظامی و هسته ای کشته شدند. فعالان حقوق بشر ، یک گروه مستقل از ایالات متحده ، کشته شدن دو سرباز و چهار غیرنظامی دیگر را که سرنوشت آنها هنوز مشخص نشده است ، تأیید کردند.
سال گذشته به تهران مورد حمله قرار گرفت ، جایی که سال گذشته موشک های اسکود عراقی در محله های شلوغ قرار گرفتند و حداقل چهار غیرنظامی را به قتل رساندند. با این حال ، بسیاری از ساکنان تهران به من گفتند که این حملات نسبت به جنگ گذشته شدیدتر است و آتش بس زندگی در 6 ژوئن صورت گرفت.
“ما به آسمان نگاه کردیم” گفت: فیدون سولتانی ، یک استونمن ، مراسم یادبود سپاه نگهبانان انقلابی ایران را ترک کرد. هیچ کس معتقد نیست که تمام شده است. ”
یک روش جدید جنگ
این جنگ کوتاه اما خشن نشانه تغییر جدی لرزه ای بود که خاور میانه مدرن را تشکیل می داد.
اسرائیل و ایران سالها در جنگ سایه ای شرکت کرده اند. ایران با اسرائیل از طریق “معاون گروههای” منطقه ای جنگید. اسرائیل همچنین سعی کرد برنامه هسته ای ایران را با خرابکاری و ترور فلج کند. در خیابان های تهران ، موتورسواران بمب هایی را به دانشمندان هسته ای گره زدند یا آنها را به سمت صندلی های خود هدف قرار دادند. همسران و فرزندان به خیلی آسیب نرساندند.
در ماه ژوئن ، اسرائیل آموزه را به نفع اقدامات نظامی وحشیانه ای که منجر به کشته شدن صدها غیرنظامی شد ، ترک کرد. در بسیاری از حملات ، ساکنان بدشانس و خانه های آنها با یک دانشمند هسته ای یا یک ژنرال ارشد نیز کشته شدند. سایر حملات اسرائیل نیز اهداف مستقیم غیرنظامی را برای بی ثبات کردن دولت ایران هدف قرار داده است.
به گفته وزارت بهداشت ایران ، کشنده ترین حادثه باعث قتل چهار نفر از جمله زندانیان ، مددکاران اجتماعی و کودکان ، بمباران خانه خانه شد. مقامات اسرائیلی این حمله را با یک برچسب “نمادین” توجیه کردند. با این حال ، خواهر حقوق بشر و عفو بین الملل بین المللی احتمالاً جنایت جنگ خوانده می شد.
پس از جنگ ، رهبران ایران خود را پیروز توصیف کردند و سعی کردند غم و اندوه ملی را برای ایجاد یک فضای ناسیونالیستی تحت فشار قرار دهند. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی ابراهیم رضای ، “چه چیزی شما را نمی کشد شما را قوی تر می کند.”
تصاویر بزرگ و آگهی های ژنرال های کشته شده (شهید) و دانشمندان هسته ای در قاب های اصلی تهران نشان داده شدند. در مراسم بزرگداشت رسمی ، نمایش های ویدیوی مسجد موشک هایی را نشان می دهد که به سمت اسرائیل حرکت می کنند. در میدان فلسطین تهران ، شمارش معکوس دیجیتال به “حذف اسرائیل” – در شماره 2 – روزی که بازدید کردم – مانند سالها شجاع بود.
در دانشگاه تهران ، دانشجویان در یک سالن جمع شدند که یک روحانی نماینده رهبر ایران بود و گفت: “در آخرین روز جنگ آتش بس ، ایالات متحده و اسرائیل برای متوقف کردن جنگ تأسیس شدند.” “
فاطیما ، یک دانش آموز 5 ساله ، با دقت گوش کرد. وی گفت که جنگ یک تجربه وحشتناک است و به او گفت که چگونه با صعود بمب ها به خوابگاه های خود پناه برد. اما او به ایران گفت که آینده جنگ تصمیم گرفت آن را “حتی زندگی من” بنامد.
دیگران با ناامیدی دولت خود ، خشم خود را با اسرائیل تردید و متعادل کردند. پیش از این ، تحریم های خشونت آمیز ایالات متحده با هدف فشار ایران بر برنامه هسته ای آن ، اقتصاد ملی را فلج می کرد.
در تابستان امسال ، کمبود آب و برق مزمن در بدترین موج گرما در سالهای اخیر سختی آن را بدتر کرده است. اکنون ، از زمان جنگ ، دیگران حتی در خانه های خود احساس امنیت نکرده اند.
هنگامی که احمد حیاتیزاده در 6 ژوئن از تخت سلطنت خود بیرون رانده شد ، می ترسید که زمین شناسان مدتها پیش برای تهران پیش بینی کنند. در حقیقت ، او یک دانشمند هسته ای است که در خیابان زندگی می کند. این بمبی بود که زولفیقاری را هدف قرار می داد.
آقای Hayatizadeh ، یک تاجر بازنشسته اکنون ، شب خوابیدن سخت است. “اگر من در اینجا امن نیستم ، پس کجا می توانم بروم؟”
احساسات پیچیده در مورد جنگ و آمریکا
در اواخر ماه ژوئیه ، یک شب ، هزاران خانواده در گوشه ای از بهشت زهرا برای بزرگداشت مرگ جنگ جمع شدند که 7 روز پیش نقطه عطف مهمی در فرهنگ ایران بود.
صدها مقبره تازه پوشیده از گلبرگهای گل رز ، قطعه اختصاص داده شده به شهدای جنگ آخر را پر کردند. زنان سیاه پوست به مقبره های مرمر خود تکیه می دادند و نمازهای زمزمه می کردند. مردان آهسته روی سینه او خرد شدند و اشک خود را پنهان کردند.
مرد جوانی با صدای حیرت انگیز ، عزاداری ، عکس هایی از مردگان و سربازان ارتش ، بازرگانان ، دانشجویان و داوطلبان هلال احمر را در اختیار دارد – در این آهنگ آواز می خواند. کوچکترین قربانی رایان قسمیان یک نوزاد دفن شده به همراه مادرش بود.
این مراسم ایرانیان را برای چند ساعت جمع کرد. غم و اندوه با عصبانیت مخلوط شد.
لیلا آلیزاده ، که در نزدیکی امکانات غنی سازی اورانیوم زیرزمینی در فوردو کشته شد ، گفت: “آنها فکر می کنند می توانند ما را تضعیف کنند.”
حدیث پازوکی ، مدیر کل چهره مد ، روی قبر پدرش نشسته بود ، که توسط یکی از بمب هایی که زندان خانه را شلیک کرد ، کشته شد. خانم پازوکی افزود: “او هرگز در یک راهپیمایی سیاسی در زندگی خود شرکت نکرد ، ددی با اشک خود به من گفت. چه کاری با اسرائیل یا ایالات متحده انجام داده است؟ خانم پازوکی افزود که این جنگ احساسات پیچیده ای را برانگیخته است.” او گفت: “جوانان ایرانی رویای آمریکایی را تحسین می کنند.” اما به گفته وی ، این اشتباه از مرگ پدرش است:
وی گفت: “وی گفت:” هیچ مادر خردمند اجازه نخواهد داد كه فرزندان در كشور بمانند. ” وی افزود: ایرانیان بیشترین “صلح و آزادی” را می خواهند.
این امید که برخی از رهبران اسرائیلی منجر به شورش محبوب جنگ شوند ، بسیار بی اساس بود.
ایرانیان به جای شورش علیه رهبران خود ، متحد شدند و با ظاهری آهسته به زندگی عادی بازگشتند. در طول جنگ ، کسانی که از تهران و شهرهای بزرگ جدا شدند ، عمدتاً بازگشتند. رستوران های لوکس در مناطق ثروتمند شمال تهران در آخر هفته ها مشغول کار هستند. ترافیک معروف شهر دوباره آغاز شد.
در عین حال ، احساس آسیب پذیری در شهر جریان می یابد. فضای هوایی اسرائیل و گلوله های ایران و تهران در فضای هوایی بسیاری از ساکنان بی سر و صدا نگران است.
با این حال ، یک حس تغییر وجود دارد که در آن جنگ چیزی را در ایران تغییر می دهد و کشور را به روشی غیرقابل پیش بینی منتقل می کند.
لحظه ای برای ورود به این جنگ. اعضای بسیج دانشجویی او را در کنار ویرانه های خانه زولفیقاری جمع کرد.
زنان لاله – در حالی که گل ملی ایران – که در پرتوهای چراغ برق نقاشی شده بود ، مردان پرچم هایی را به سمت آوار انداختند و از انتقام خواستند. یک دانشجوی حقوقی گفت: “ما جنگ می خواهیم.”
در کنار آن ، نقاشی های دیواری جدید روی یک تکه بتن شکسته می درخشد. نوشته شده بر روی شعار: “شما شروع کردید. ما تمام خواهیم کرد.”
ارسال پاسخ