حسین عبدالبرزی ، کارشناس ارشد اقتصاد مسکن و ساختمان ، دیروز “مختصات رکود و رکود مسکن موجود” را مورد بررسی قرار داد ، در حالی که پیشنهادات مهمی برای بازیگران این بخش وجود دارد.
طبق اعلام اقتصاد جهانی ، متن کامل این تحلیل و بررسی بازار مسکن از زمان آغاز اشغال رژیم صهیونیستی از 9 ژوئن توضیح داده شده است. این مطالعه برای اولین بار علاقه مند به کاهش شدید فرآیندهای خرید خانه تحت نظارت بازار در هفته های اخیر با مشخص کردن “تفاوت بین تفاوت بین بازار سهام و رکود مسکن” و سپس گزارش بانک جهانی در مورد رفتار بازار مسکن در کشورهایی است که در خطرات سیاسی بالا شرکت می کنند. وی توضیح می دهد: “تاکتیک های بهینه برای سرمایه گذاران در بخش مسکن و ساختمان برای غلبه بر وضعیت فعلی.” امروزه ، متن حسین عبدالبرزی را در بازار مسکن بخوانید:
خانه هایی که منتظر اعتماد هستند: محل اقامت قربانی خطر سیاسی
روز شنبه ، 9 ژوئیه ، بازار پایتخت ایران یکی از روزهای پایین ترین روز -7 روز جنگ ایران -اسرائیل را زندگی می کرد. با وجود جو بسیار منفی ، شاخص عمومی حدود 2 درصد کاهش یافته است زیرا حجم معامله کم است. خریداران زیادی در بازار وجود نداشتند. بیشتر نمادها با فشار فروش روبرو بودند و فقط اثر انگشت سهام کوچک و پرخطر از نظر عاطفی در یک محدوده مثبت معامله می شد.
با این حال ، در این زمینه ، وضعیت بازار مسکن ، که دارای شاخص رسمی و روزانه مانند بازار سهام نیست ، پیچیده تر است. رکود در این بازار پس از آخرین جنگ تشدید نمی شود ، اما برای دو تا سه سال گذشته ، رکود به روشی پایدار و ساختاری ادامه یافت. رکود عمیق با احتمال کمتری از علامت خروجی. در این مقاله کوتاه ، ما بررسی می کنیم که چرا بازار مسکن نسبت به سایر بازارها با افزایش خطر سیاسی در یک کشور بدتر می شود.
مسکن کالایی با سرمایه گذاری طولانی مدت ، ماهیت نقدینگی کم است و به منابع مالی سنگین نیاز دارد. بنابراین ، از نظر ثبات سیاسی ، خانوارها و سرمایه گذاران تمایل خود را برای ورود به بازار از دست می دهند. قطع آینده ، ترس از تخریب دارایی ها ، امکان سرکوب قیمت یا عدم اطمینان در مورد ثبات اقتصادی ، کل علت مصرف و تقاضای سرمایه به طور همزمان کاهش می یابد. حتی کسانی که ترجیح می دهند منابع مالی خود را در موجودات سیال تر مانند طلا ، ارز یا املاک خارج از کشور نگه دارند.
در صورت افزایش خطر سیاسی ، یکی از دلایل اصلی شدت رکود مسکن ، تأمین مالی است. خرید پروژه های ساختمانی و واحدهای مسکن تا حد زیادی به تسهیلات بانکی بستگی دارد ، اما در سالهای اخیر دریافت وام های مؤثر برای خرید یا ساخت مسکن امکان پذیر نیست. سقف تسهیلات در قیمت مسکن بسیار پایین مانده و نرخ بهره و شرایط بازپرداخت ناپدید شد. در عدم اطمینان دو یا سه سال گذشته ، بانک ها تمایل خود را برای دادن وام های طولانی مدت از دست داده اند و منابع خود را به سمت دارایی های پرخطر تر سوق داده اند. بدیهی است که فوران جنگ 6 روزه موجود در واقع سطح تسهیلات را در این بخش به صفر می رساند.
در چنین مواردی ، سرمایه گذاران همچنین در آینده از ورود به پروژه های آینده خودداری می کنند. از دیدگاه نظری ، در یک مقاله کلاسیک ، برناکی (1983) نشان داد که عدم اطمینان و سرمایه گذاری های برگشت ناپذیر (پروژه های غیر ضروری یا غیر ضروری) متوقف شده است. از آنجا که تصمیم گیرندگان انتظار دارند آینده شفاف تر باشد. بانک جهانی همچنین گزارش داد که بازار مسکن در کشورهایی که خطرات سیاسی یا نهادی بالایی دارند عمیق تر و طولانی تر است. از آنجا که این بازار به دلیل ماهیت غیر اجتماعی و طولانی مدت ، آسیب های بیشتری به مناطق دیگر افزایش می دهد: “عدم اطمینان سیاسی و نهادی ، رکود بازار مسکن در کشورهای در حال توسعه است که سیستم مالی آسیب پذیر تر است و در کشورهایی با وضعیت شکننده ، حتی فعالیت های سیاسی حتی فعالیت های سیاسی ، حتی فعالیت های سیاسی ، حتی فعالیت های سیاسی ، حتی فعالیت های سیاسی ، حتی فعالیت های سیاسی ، حتی فعالیت های سیاسی حتی سیاسی هم سیاسی ، حتی فعالیت های سیاسی حتی سیاسی سیاسی نیز وجود دارد در ثبات سیاسی ممکن است بازار جدید مسکن ، بانک جهانی ، بانک جهانی ، آخرین مصرف کنندگان و آخرین مصرف کنندگان را افزایش دهد.
خانوارهایی که می خواهند به دلیل عدم اطمینان در مورد آینده معیشت ، شغل و تورم ، تصمیمات خانه را به تعویق بیندازند. در همین زمان ، سرمایه گذاران که در سالهای اخیر در بازار بوده اند ، انگیزه های خود را از قبیل محافظت از ارزش پول یا انگیزه اجاره و افزایش قیمت ، احتمال سرکوب قیمت ها ، مالیات های جدید یا محدودیت های مالکیت از دست می دهند. در نتیجه ، بازار با کاهش شدید تقاضا روبرو است. تقاضا که ظاهراً ظاهراً است ، اما به دلیل عدم اطمینان اقدامی نمی کند. این “درخواست تعلیق” یکی از علائم رکود در بازارهای پرخاشگرانه و عملیات قفل و استاتیک در طول چرخه تولید و تأمین است.
کاهش بازار مسکن اغلب با رکود کوتاه مدت در بازارهای مالی مانند بورس سهام متفاوت است. با تغییر سیاست پولی تا حدی ، با تنظیم انتظارات یا موج نقدینگی جدید ، می توان بازار سهام را تعمیر کرد ، اما رکود مسکن معمولاً مزمن و فرسایش مزمن است. بر خلاف بازار سرمایه ای که هر روز داده ها و قیمت ها در آن ثبت می شود ، هیچ اطلاعات رسمی و مدرن در بازار مسکن وجود ندارد ، و بنابراین عمق رکود گاهی اوقات از منظر سیاست گذاران پنهان می شود. با این حال ، در عمل ، این رکود تأثیر خود را در ساخت ، اشتغال ، نقدینگی خانگی و حتی صنایع مرتبط با امید برای آینده نشان می دهد.
نمونه های جهانی زیادی وجود دارد که خطر سیاسی بازار مسکن به طور موقت پایه گذاری شده است ، اما بازار پس از بازگشت نسبی ثبات ، بازسازی می شود. در مصر ، قیمت مسکن در قاهره پس از انقلاب به شدت سقوط کرد ، اما بازار پس از بازسازی ثبات سیاسی برای چندین سال دوباره توسعه یافت. در ونزوئلا ، کاهش قیمت مسکن در دوره تورم و سقوط دولت های محلی کاملاً از بازار معلولیت می کند ، اما در مناطقی که ثبات نسبی مهاجران آغاز شد. در اوکراین ، بازار املاک و مستغلات پس از اشغال کریمه در 2 سقوط کرد ، اما با بازسازی اقتصادی ، برخی از آنها دوباره با جنگ احیا شدند. پس از بحران ناموفق کودتای و پول در Türkiye ، بازار مسکن مدتی سقوط کرد ، اما دولت روند قیمت خود را با امکانات مالی و تورم بالا برگرداند. اگرچه این مثالها برای شوک های سیاسی مضر هستند ، اما بازار مسکن در معرض پویایی کلان اقتصادی ، رشد جمعیت و انتظارات جامعه است.
تجربه تاریخی ایران در سالهای پس از انقلاب و آغاز جنگ تحمیل ، نمونه بارز تأثیر موقتی افزایش خطر سیاسی در بازار مسکن است. در این مرحله ، قیمت مسکن شوکه شد. بسیاری از دارایی ها از ارزش سقوط کردند و معاملات متوقف شد. با این حال ، با وجود مصادره املاک ، مهاجرت و جنگ در محیط امنیتی ، بازار مسکن به مدت دو تا سه سال به تعادل بازگردد و قیمت ها فقط بازیابی شده اند ، بلکه در طول تورم عمومی نیز رشد می کنند. لازم به ذکر است که این دوره از نظر تورم عمومی و عمق بازارهای مالی قابل مقایسه نیست. با این حال ، ماهیت ملک به عنوان یک پناهگاه سرمایه قدرت خود را برای این وقایع نشان داد.
مطالعه ای در مورد تجربیات ایران در سالهای اخیر نشان می دهد که منشأ رکود بخش مسکن نه تنها در متغیرهای اقتصادی مانند نرخ بهره یا هزینه های ساخت و ساز بلکه در سطح بالاتری بسته به خطر عمومی کشور است. تا زمانی که ظاهر تاریک عدم قطعیت های سیاسی ، نگرانی های امنیتی و تعامل بین المللی منطقه تصمیم گیری تصمیم گیری را نشان می دهد ، هیچ بسته پشتیبانی یا تسهیلات منجر به رفاه پایدار در بازار مسکن نمی شود. بازگرداندن زندگی در این بازار به چیزی فراتر از اعتبار و مشوق های مالی نیاز دارد. نیاز به کاهش خطر سیاسی (کشور) دارد. محصولی که در حال حاضر در دسترس نیست.
سرمایه گذاران مدنی در شرایط فعلی باید به تحقق بازار نگاه کنند. فروش این ملک به شدت دشوار شده است ، کاهش قابل توجهی در حجم معامله وجود دارد و کاهش سنگین برای نقدینگی تضمین نمی شود. این رکود روانی و تجاری ممکن است ماهها و حتی یک سال طول بکشد ، اما این نباید با کاهش دائمی در ارزش دارایی اشتباه گرفته شود.
سرمایه گذاری در مسکن به طور طبیعی طولانی مدت و تصمیمات عاطفی در بازار است که اغلب باعث خسارات جبران ناپذیری می شود. وجوه مسکن که هنوز در ایران محدود هستند باید با همان منطق مدیریت شوند. صاحبان واحدهای این صندوق ها باید ساختار سرمایه گذاری را طولانی تر از فروش فروش شتاب تنظیم کنند.
ارسال پاسخ