“پل ترامپ” ؛ بازدارندگی به سبک ارمنی ، اشتیاق به سبک ایرانی!

"پل ترامپ" ؛ بازدارندگی به سبک ارمنی ، اشتیاق به سبک ایرانی!


فلاپی قاسم تاواکولی ؛ سرانجام ، پس از ماهها بازی گربه و گربه و رد شایعات ، ارمنستان و آذربایجان دوستی را در ایالات متحده اجاره دادند و راهرو معروف به “راهرو زنگرز” را تحت یک قرارداد 99 ساله اجاره دادند. با تشکر از این پیروزی ، الام علیف و نیکول پاشینیان نام راهرو Zangzur را به “مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین المللی” (TRIPP) تغییر دادند. الام علیف همچنین دونالد ترامپ را به دریافت جایزه صلح نوبل برای اثبات گرد و غبار و زندگی خود علیه رئیس جمهور ایالات متحده اعلام کرد! در زیر ، ما اکنون در تلاش هستیم تا پیشینه تاریخی این راهرو بحث برانگیز به نام “پل ترامپ” را بررسی کنیم و نگاهی تحلیلی به برندگان و بازنده های این رویداد مهم ژئوپلیتیکی داشته باشیم.

زنگزور ؛ سرزمینی که روس ها ایران را غصب کردند و ارمنی ها را به ایالات متحده اجاره دادند!

به گفته انتخابتو ، منطقه کوه Zangzour قسمت جنوبی استان ارمنستان Sioner است که تا دویست سال پیش متعلق به ایران است ، اما قاجار ، گلستان و ترکمنچایی در طی معاهدات تحمیل شده ترکمنچایی به روس ها داده شد. در سال 1917 ، پادشاهی روسیه تزار ، که تقریباً تمام مناطق شمالی و مرکزی آسیا را با نیروهای نظامی اشغال کرد ، بزرگترین کشور جهان را برای کمونیست های حزب بلشویک تأسیس کرد. با مهندسی ایدئولوژیک منشأ قومی مختلف در قفقاز جنوبی ، لنین و استالین ، از سال 1988 تا 2023 ، به یک ستون خام منجر شد که منجر به چندین جنگ خونین بین آذری و ارمنی ها شد. از ابتدا

در درگیری های خونین جنگ اول ، که قبل از فروپاشی شهرا آغاز شد و تا سال 1994 ادامه یافت ، ارمنستان دست بالایی را پیدا کرد و منجر به تأسیس جمهوری خودمختار غربغ در آذربایجان شد. سی سال بعد ، دولت آذربایجان قدرت اقتصادی را به دست آورد ، البته با منابع فوق العاده نفت و گاز دریای خزر ، یک قدرت نظامی بی سابقه یک قدرت نظامی بی سابقه به دست آورد ، و در نهایت در جنگ دوم و سوم 2020 و 2023 ، نه تنها آرمنی بلکه همچنین 120،000 ارمنی. یکی از مفاد توافق نامه آتش بس 2020 ، که آذربایجان موفق به تحمیل آن به ارمنستان شد ، ضرورت ارتباط زمینی بین جمهوری آذربایجان و نخشیوان بود که باکو آن را “کریدور زنگزور” خواند و تا چند روز پیش ، محدودیت هایی عملیاتی بود. سرانجام ، پس از مذاکرات مخفی و توافق نامه های دیپلمات ایالات متحده با مقامات باکو و ایروان ، ساخت و کنترل این راهرو استراتژیک حدود صد سال به ایالات متحده منتقل می شود. اکنون راهرو “پل ترامپ” نامیده می شود!

“پل ترامپ” ؛ ارتباط آسیایی به اروپا مشترک!

این راهرو یک جاده یا بزرگراه معمولی نیست ، بلکه بخش بزرگی از ارمنستان است که یک منطقه 260 کیلومتر مربع (43 کیلومتر طول و 6 کیلومتر عرض) است که به مدت 199 سال به ایالات متحده اجاره داده شده است. ارمنی ها ، که همیشه به نگرانی های امنیتی ایران پاسخ می دادند ، هرگز حاکمیت سرزمین خود را به آذربایجان نگذاشتند و سرانجام حق آمریکا را نادیده گرفتند! ما امیدواریم که گسترش محور Baku-Dankara را برای قیچی مرزهای جنوبی ایران راحت کند. قرارداد پل ترامپ برای ارمنی ها داستان آدم ربایی اسب او است و او تصمیم گرفت تا در سرقت بعدی با استادان سارقان به اشتراک بگذارد ، مشروط بر اینکه او بتواند هر از گاهی اسب خود را دوام آورد!

بازدارندگی ارمنی!

دولتمردان ارمنی که جمهوری آذربایجان را در طول جنگ 44 روزه 2020 چشیدند ، می دانند که آنها طرفدار زمان نیستند و باید در اسرع وقت راه حل را برای اختلافات مرزی با آذربایجان در نظر بگیرند. پس از جنگ دوم ، او می دانست که تعادل نیروهای سنتی بین منطقه و جمهوری جهان ، ارمنستان و جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان به دلایل مختلف قطع شده است:

اول ، به دلیل دسترسی به منابع غنی نفت و گاز در دریای خزر ، آذربایجان درآمد اقتصادی زیادی دارد که می تواند در صنایع نظامی و نظامی سرمایه گذاری کند ، در حالی که ارمنستان فاقد منابع انرژی طبیعی است و به غیر از صنعت آب و تولید کشاورزی درآمد خاصی ندارد. ثانیاً ، “متحد استراتژیک” در سیستم بین المللی ارمنستان وجود ندارد ، و آذربایجان پشتیبانی کاملی از اتحادیه ترکیه و کشورهای ترکی آسیای میانه می دهد.

علاوه بر اهدای وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین و فناوری پیشرفته نظامی ، ترکیه ، که یکی از قدرتمندترین ارتش های ناتو را در طول جنگ سال 2020 در اختیار داشت ، مبنایی را برای شبه نظامیان تکفیری سوریه فراهم کرد تا از منطقه به جمهوری آذربایجان منتقل شود و علیه ارمنستان در میدان نبرد بجنگد. در مقابل ، ارمنستان تنها امید برای حمایت روسیه بود ، که پوتین سرنوشت ارمنی ها را بدون ناامیدی ناامید کرد. روسیه بارها نشان داده است که متفقین در زمان بحران قابل اعتماد نیستند.

سرانجام ، سومین عامل که تعادل قدرت را به از دست دادن ارمنستان تغییر داد ، احزاب سیاسی ضعیف ، فاسد و جدایی طلب بود و سعی در بهره‌مندی از شرایط جنگ برای کاهش محبوبیت رقبای داخلی در احزاب سیاسی رقیب ، افکار عمومی و رأی دهندگان داشت. نه وجود داشت. یک قانون بی رحمانه در سیستم بین المللی این است که کشورهای دموکراتیک نمی توانند در محیط های غیر دموکراتیک زیاد باشند و سرنوشت از آنها انتظار دارد. سرنوشت کشورهایی مانند اوکراین ، ارمنستان و جورجیا نمونه های دردناکی از این آزار و اذیت بین المللی دردناک است.

در این شرایط ، ارمنی ها می دانستند که توسعه Aliyev محدود به کاپیتان غربراگن نخواهد بود و این جنگ در آینده امواج دیگری خواهد داشت و کل استان جنوبی احتمالاً سیونیک را از دست نمی دهد. “نیروی سوم” ، که می تواند محور آذربایجان-ترکیش و ناجی ارمنستان را متعادل کند ، سرانجام نیکول پاشینیان را به آمریکا برد. برنده کوتاه مدت این توافق نامه بدون شک جمهوری آذربایجان است ، اگر از دیدگاه بزرگ و استراتژیک به این موضوع نگاه کنیم ، ارمنستان بیشتر از آذربایجان سود خواهد برد.

ساخت این راهرو ضمانت وجود این دولت ضعیف در برابر محاصره دولت دو ایالتی آذربایجان و Türkiye به جای مزایای اقتصادی برای ارمنستان است. ارمنستان اکنون بقای خود را در سایه یک تهدید جدی تضمین کرده است! اتحاد و ائتلاف با قدرتهای فوق العاده منطقه ای یک عامل مهم برای قدرت های کوچک و ضعیف در طول تاریخ سیستم بین المللی بوده است. بله ، باید اعتراف کنیم که ارمنی ها عقلانیت و دیپلماسی را در محیط آنارشیک می دانند ، اگرچه “جنگ” نیست.

راز که مثل همیشه به عنوان یک کلاه باقی مانده است. اینرسی ایرانی -استایل!

قرارداد پل ترامپ و تقسیم جاده های ترانزیت بین بازیگران رقیب در غیاب ایران ، به یادگار پیمان اداره دریای خزر بین روسیه و بقیه کشورهای همسایه ایران در سال 2001 می پردازد! هنگامی که آقای خاتامی رئیس جمهور شد و روسیه ، قزاقستان و آذربایجان 64 درصد از دریای خزر را تقسیم کردند. در آن زمان ، ملت ایران به طور ناگهانی به کفر افتاد و با فشار افکار عمومی ، دولتهای خاتامی و محمود احمدی نژاد ، خارزی رفت و اعتماد کرد و سرانجام مقامات سیاست خارجی “هزاره سوم” (احمدین نژاد) گفتند. این هنوز تعدادی است که نمی تواند برای عموم هضم شود ، اما اوضاع اینگونه نیست.

به طور خلاصه ، دریای خزر و جمهوری آذربایجان در شمال غربی ایران در آن زمان آغاز شد ، زیرا وزارت امور خارجه در برابر زیاده خواهی همسایگان شمالی ساکت ماند و پرشور شد. امروز ، فاجعه ای که به ایران آمد ، بسیار مورد غفلت واقع شده است زیرا رژیم قانونی دریای خزر و غفلت پزشکان به پزشکان در مورد حذف ناعادلانه منابع انرژی ارزشمند این دریا.

هنگامی که مقامات ما نگران این بودند که اعتراضات آنها منجر به مبارک پوتین شود ، خانواده Aliyaf با کمک شرکت های نفتی غربی شروع به تولید نفت و گاز از ساحل خزر کردند و امروز به مدت بیست سال به یک بازیگر مؤثر و توسعه یافته در قفقاز جنوبی تبدیل شده است.

هر دوی این توافق نامه ها (به عنوان مثال توافق نامه اداره دریای خزر و توافق نامه ترامپ پول) در غیاب ایران امضا شدند و این اشتیاق و کلاه در فضای باز ایالات متحده و نسل های آینده این سرزمین بارها امضا شد. متأسفانه ، این قراردادها ، مانند آذربایجان و ارمنستان ، متأسفانه تصمیم ژئوپلیتیکی ایران را در غیاب کشور ما تصمیم می گیرند ، به طور کلی توافق های استعماری بین انگلیس و روسیه را در اوایل قرن نوزدهم و 20 به امضا می رساند که در غیاب ایران امضا شده است!

مقامات وزارت امور خارجه ما تنها 1500 کیلومتر در جهان دارند ، جایی که یک زمین ضعیف و کاملاً محدود در این زمینه ، مانند ارمنستان بدون اتصال به آب آزاد بین المللی ، مرزهای زمین تنها 4 کشور است و با تکیه بر یک انتقال استراتژیک بین شرق و غرب. آیا ارتباط جغرافیایی بین چهار گوشه جهان نقش مهمی در ترانزیت بین المللی ندارد؟!

سرنوشت راهرو آراس چه خواهد بود؟ سرنوشت بازارهای مرزی در شمال غربی ایران چه خواهد بود؟ آیا وزارت امور خارجه در مورد قدم بعدی در الهام علیف فکر کرده است؟ ماهیت دولت های دیکتاتوری پس از هر پیروزی نظامی و دستاوردهای اقتصادی یا سیاسی هنوز هم می خواهند گسترش بیشتری داشته باشند!

علیرغم تمایل جمهوری آذربایجان و روسیه به قفقاز جنوبی به قفقاز جنوبی ، که امروز ارمنستان را شکست داده است ، هرگز به سمت قدیمی و نقش محلی خود باز نخواهد گشت! حالا با جنون عظمت علیف و اردوغان چه کار می کنید؟ با این اظهارات ، پل ترامپ آغاز یک بحران ژئوپلیتیکی عمیق در شمال غربی ایران خواهد بود.