فلاپی سیاست اسرائیل برای دمشق ، حمایت غیر منتظره ترامپ از احمد الشاریا و لغو برخی از تحریم های سوریه با مشکلات جدی روبرو شد. اسرائیل که نگران تقویت یک دولت جهادی تحت تأثیر سوریه و تورکی است ، حملات گسترده ای را آغاز کرد ، اما اکنون نشانه هایی از تعدیل در رویکرد تل آویو وجود دارد. در همین حال ، سیاست جدید ایالات متحده با هدف تعریف مجدد نقش خود در مهندسی نظم خاورمیانه و مدرن است.
به گفته فارارو ، ایالات متحده همیشه نزدیکترین و قدرتمندترین حامی اسرائیل در نظر گرفته شده است. با این حال ، حمایت ناگهانی دونالد ترامپ از احمد الکاریا نه تنها یک پنجره غیر منتظره برای بقای رهبر جدید سوریه باز کرد ، بلکه شدت دولت جدید دمشق برای تضعیف دولت جدید دمشق برای جلوگیری از بی ثباتی دولت طرفدار اسرائیل و جلوگیری از ظهور همسایه نیز بود.
داروهای سوریه بهانه ای برای گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه است؟
والنسی ، محقق ارشد موسسه تحقیقات امنیت ملی اسرائیل ، هنوز شک های جدی دارد. “می گوید.” در طی چهار ماه گذشته ، بیشتر حملات هوایی اسرائیل در سوریه مخالف سلاح های استراتژیک باقی مانده از ارتش سابق سوریه است. “
مقامات ارشد اسرائیلی دلایل مختلفی را برای حمله به سوریه در اظهارات عمومی مطرح کردند. یکی از این دلایل پیوندهای قومی و مذهبی با اقلیت مذهبی دراز در سوریه است. گروهی به دنبال شاخه ای از اسلام. تقریباً 5000 دروزی در اسرائیل زندگی می کنند ، در ارتش خدمت می کنند و در عرصه سیاسی فعال هستند. وی گفت که ارتش اسرائیل ماه گذشته گفت: “Drze در اسرائیل ، با تعهد عمیق به برادران و خواهران ما” به حمایت از جوامع Drze در سوریه ادامه خواهد داد. دروزی سوریه منطقه استراتژیک سوئد را در جنوب غربی کشور در نزدیکی مرز اسرائیل کنترل می کند ، اما تهدیدی از اسرائیل نیست.
در اواخر ماه آوریل ، اسرائیل به سرعت پیشنهاد حمایت از جامعه Draze را داد ، زیرا درگیری های شدید فرقه ای بین شبه نظامیان Drze و واحدهای جدید دولت سوریه آغاز شد. رهبران اسرائیلی گفتند که حمله هوایی در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری سوریه واضح بود و به احمد الشره هشدار داد که بلافاصله حملات به درازی را متوقف کند. با این حال ، انگیزه های واقعی صدها اعتصاب هوایی اسرائیل در منطقه سوریه بسیار فراتر از حمایت از اقلیت Draze است.
ترس اسرائیل از احمد الکاریا ؛ سایه یک کشور جهادی در سوریه
اسرائیل اندکی پس از سقوط بشار الصاد ، حملات گسترده ای را آغاز کرد. به گفته منابع نظامی ، فقط یک هفته پس از سقوط اسد ، اسرائیل بیش از پنج حمله به اهداف مختلف در سوریه انجام داد. شعبه زیتون ترامپ برای احمد آلیشاریا استراتژی اسرائیل را در سوریه پیچیده و نمونه جدیدی از نحوه تغییر سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه است. “یاکوف آمیدار ، مشاور سابق امنیت ملی نتانیاهو و عضو دانشکده امنیت یهودیان صهیونیستی می گوید:” نسخه دیگری از حوثی ها ، که ما در سوریه نمی خواهیم. “
بسیاری از بستگان نزدیک بنیامین نتانیاهو معتقدند که دولت جدید سوریه دیر یا اواخر دولت رادیکال ، اسلامی و ضد اسرائیل خواهد بود. گاداگون سحر ، وزیر امور خارجه اسرائیل ، در ماه مارس اظهار داشت كه ایده عمل در ایجاد یك وضعیت معقول و معتدل سوریه “مسخره” است. “آل -شانیا و محیط اطراف آن هنوز یک جهادگرایی هستند ، حتی اگر جهادی و برخی از رهبران لباس های رسمی لباس پوشیده اند.”
برخی از محافل داخلی اسرائیل ادامه عملیات گسترده نظامی را در دراز مدت در نظر نمی گیرند. مدیر سابق اطلاعات اسرائیل هیمن و مؤسسه ملی تحقیقات امنیت ملی هشدار می دهند که این حملات پتانسیل گسترش افراط گرایی اسرائیل را دارند. “من فکر می کنم این حملات به جای ارزیابی استراتژیک به یک عادت عجولانه تبدیل شده است.” وقت آن است که همه این کارها را مرور کنیم. “
در این میان ، کارشناسان نظامی معتقدند که یکی از اصلی ترین نیروهای محرک این عملیات ، تلاش برای متحد کردن کنترل نتانیاهو در جنوب غربی سوریه اسرائیل در جنوب غربی سوریه است. اسرائیل در طول جنگ از سوریه توقیف شد و بعداً به قلمرو آن پیوست.
به گفته مقامات و تحلیلگران سابق نظامی ، یکی دیگر از هدف های اسرائیلی در سوریه ، شامل نفوذ Türkiye در کشور است. روابط اسرائیل سالهاست که همیشه بسیار زیاد بوده است. رئیس جمهور Türkiye Recep Tayyip Erdoğan به سرعت سعی در تقویت نفوذ نظامی و سیاسی در سوریه داشت و خود را متحد نزدیک دولت جدید توصیف کرد. یاکوف ، مشاور سابق امنیت ملی اسرائیل ، آمیدور هشدار می دهد: “اگر ترکها بخواهند سوریه را به یک پایگاه نظامی تبدیل کنند و به رژیم فعلی کمک کنند تا ظرفیت هایی را که می تواند علیه اسرائیل استفاده کند ، ایجاد کند ، احتمالاً درگیری خواهد بود.”
نقشه جدید سوریه و نقشه جدید ایالات متحده برای خاورمیانه
در یکی از بی سابقه ترین چرخش های دیپلماتیک در سالهای اخیر ، دولت دونالد ترامپ ناگهان تصمیم به لغو بیشتر تحریم های سنگین علیه سوریه گرفت. نه تنها روابط دقیق واشنگتن -داماسکو ، بلکه پیام واضحی از حمایت کاخ سفید از تحکیم قدرت رئیس جمهور جدید احمد الشاریا رئیس جمهور جدید سوریه است. به گفته منابع آگاه ، جنبش ترامپ فراتر از توافق تاکتیکی بخشی از یک استراتژی بزرگتر است که می خواهد از ظرفیت های “سوریه مدرن” استفاده کند و نقش ژئوپلیتیک ایالات متحده را در خاورمیانه سازماندهی کند. منطقه ای که ایالات متحده در آن به عنوان بازیگر مداخله گر بیشتر از یک واسطه مؤثر و مولد شناخته می شود.
در زمینه تحولات جدید سیاست دمشق ایالات متحده ، شکاف پنهان اما عمیق بین استراتژی واشنگتن و مواضع اسرائیل وجود دارد. شکافی که به یکی از نامشخص ترین و شاید حساس ترین نقاط سیاست ایالات متحده علیه سوریه تبدیل شده است. در حالی که دولت ترامپ بخشی از تحریم ها و حمایت ضمنی از دولت احمد الشاریا را که می خواست نقش خود را در مرحله سوریه تعریف کند ، لغو کرد ، این رویکرد به وضوح با دیدگاه سنتی اسرائیل باز شد. این دیدگاهی است که دولت جدید دمشق را یک تهدید استراتژیک می داند و اصرار دارد که از تجزیه سوریه در قالب الگوهای فدرالیستی و جدایی طلبانه استفاده کند.
با این حال ، داستان در این مرحله به پایان نمی رسد. واشنگتن هنوز نمی تواند از منافع استراتژیک اسرائیل بی خبر باشد. در محافل دیپلماتیک ایالات متحده ، “سوریه جدید” اکنون به عنوان پتانسیل هایی برای شروع تدریجی روند عادی سازی دمشق و تل آویو مطرح شده است. اگرچه هنوز در دسترس نیست ، سناریویی که از تابلوهای سنتی دیپلماسی ایالات متحده حذف شده است و در گفتمان ژئوپلیتیکی واشنگتن به یک بحث عمومی تبدیل شده است.
خیانت واشنگتن به تل آویو: سوریه مدرن در Türkiye و عربستان سعودی
تقسیم استراتژیک بین ایالات متحده و اسرائیل علیه سوریه بسیار عمیق تر از اختلافات مربوط به دولت احمد آلیشاریا است. در حقیقت ، این پارگی ناشی از اختلاف اساسی در تنظیم بازیگران منطقه است. کاخ سفید در تلاش است تا با افزایش نقش Türkiye و عربستان سوریه ، تعادل جدیدی را در ساختار قدرت سوریه ایجاد کند. این رویکرد که یک دارایی جسورانه تر در Türkiye از تل آویو است ، تهدیدی جدی برای منافع ژئوپلیتیکی اسرائیل در شمال و غرب سوریه است. این نوع تجزیه بین دو متحد بلند در تاریخ سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه بی نظیر است. با این حال ، اگر لایه های اساسی محاسبات تیم ترامپ را تحلیل کنیم ، ابعاد این رویکرد واضح تر خواهد بود. انگیزه اصلی کاخ سفید را می توان در چهار محور کلیدی خلاصه کرد:
اول ، واشنگتن تحولات فعلی سوریه را فرصتی بی نظیر برای ایجاد یک چرخش استراتژیک می داند ، یعنی تحول سوریه از یک دشمن منطقه ای به یک متحد بالقوه در سیستم امنیت خاورمیانه. تحقق چنین سناریویی نه تنها موقعیت ژئوپلیتیکی ایالات متحده در منطقه را تقویت می کند ، بلکه تأثیر واشنگتن را بر لبنان و عراق گسترش می دهد.
در مرحله دوم ، تمایل دولت ترامپ برای تأکید بر نقش Türkiye و عربستان سعودی در معادلات جدید سوریه ، بازتابی از استراتژی برای کاهش مستقیم هزینه های ایالات متحده و انتقال مسئولیت به متحدین منطقه است. این سیاست نه تنها برای عقب نشینی تدریجی جنگهای فرسایش منطقه ای ایالات متحده از باتلاق بلکه برای نوعی مهندسی نظم مدرن خاورمیانه است. سوریه دیگر نقش یک میهمان ناخوانده را ایفا نمی کند ، اما واشنگتن به یکی از متفقین تبدیل شده است.
انگیزه سوم واشنگتن ترس از بازگشت به بی ثباتی سوریه است. ایستگاه های لرزان پس از سقوط بشار آل -ساد در معرض هزینه ای چشمگیر قرار می گیرند و اکنون دوباره در معرض فروپاشی قرار می گیرند. کاخ سفید معتقد است که تعامل با دولت احمد الشارا می تواند دیواری را در برابر کابوس های قدیمی ، از جمله شعله های داعش و جنگ داخلی ، ادامه حضور نظامی ایالات متحده و تقویت مجدد روسیه در معادلات سوریه بسازد.
سرانجام ، این یک چشم انداز از راه دور از عادی سازی دمشق و تل آویو ، چهارم و شاید جاه طلب ترین محرک سیاست ترامپ است. هدف در مرکز پروژه بزرگتر برای معماری جدید صلح در خاورمیانه. از دیدگاه کاخ سفید ، ممکن است یک توافق تاریخی برای آوردن سوریه به خط متفقین آغاز شود. توافق نامه ای که فقط به یک تصمیم امنیتی منطقه ای منجر شده است ، موفقیت استراتژیک دائمی را برای اسرائیل به همراه داشته است.
چرخش تل آویو ؛ سیاست جدید نسبت به اسرائیل و سوریه
اگرچه به نظر می رسد تفاوت های عمیق بین آینده دمشق بین سیاست های واشنگتن و تل آویو از همیشه بازتر است ، اما نشانه هایی از تعدیل تدریجی رویکرد اسرائیل به معادلات سوریه وجود دارد. در حقیقت ، به نظر می رسد اسرائیل گرچه مردد و تمایلی نیست ، اما به ناچار با واقعیت های سیاست ترامپ سازگار است. سه علائم مهم این چرخش به شرح زیر است:
الف) کاهش مشخص در عملیات نظامی اسرائیل در هفته ها و ماه های گذشته ، به ویژه در قلمرو سوریه ، به ویژه پس از فروپاشی رژیم بشار الصاد ، در مقایسه با دوره استرس.
(ب) تغییر لحن نور مواضع رسمی اسرائیل به سمت دولت احمد الشاریا ، بلکه با تماس های دیپلماتیک غیرمستقیم بین دو طرف.
ج) برای کنترل تنش های دوگانه و گفتگو با ژانر به منظور کنترل درک تاکتیکی برای مدیریت وضعیت در شمال سوریه.
علیرغم نشانه های مقررات آشکار در سیاست اسرائیل ، آینده تل آویو برای دمشق هنوز مربوط به عدم قطعیت های جدی است و ادغام این رویکرد جدید به تعدادی از عوامل اساسی بستگی دارد. مهمترین آنها عمق و کیفیت تحول در واشنگتن و دمشق خواهد بود. دولت ترامپ نه تنها به احمد الشاریا فرصتی برای ارزیابی عملکرد دولت داد ، بلکه این فرصت را نیز داد تا امکان روابط جدید با دمشق را ارزیابی کند.
ارسال پاسخ