چگونه نادر “پادشاه” شد!

چگونه نادر "پادشاه" شد!


کف این روایت از یک شب سرد در اردوگاه ازبک آغاز می شود. مکان نادر که برادر جوان و کوچکتر ابراهیم روی قبر مادرش قرار دارد. زنی که تحت اسارت درگذشت ، اما دعای او قلب نادر بود. یک خانواده فقیر ، اما نجیب ؛ یک پدر پدر -لاو ، پسر یک مرد جوان برای زنده نگه داشتن مادر و خانواده اش.

به گفته فارارو ، نادر با یک اراده منحصر به فرد و هوش نظامی بالا به میدان نبرد قدم گذاشت. پدر علی بیگ با حمایت ابیوارد بزرگ شد ، با دخترش ازدواج کرد و اولین پله های قدرت را بالا برد. پس از مرگ حاکم ، نادر قدرت منطقه را به دست گرفت.

در زمانی که افغانستان بر ایران حکومت می کرد و هیچ کس جرات ندارد با افغان ها ، کردها و قبایل افغار و مشهاد از پادشاه محمود سیستانی روبرو شود. این پیروزی چشم های طاهسمب دوم را به خود جلب کرد و نادر با نام مستعار “طاهما گولی خان” نامگذاری شد. بعداً با معرفی این مقام ، کل ارتش ایران شد.

هنگامی که پادشاه Tahmasb II جهل کشور را در معرض خطر قرار داد ، نادر او را با حمایت بزرگان رد کرد و وی معاون رئیس جمهور پادشاه عباس شد. سپس ، بدون جنگ ، او روسها را به عقب رانده و كرمنشا را از عثمانی ها برد.

سرانجام ، نادر در یک جامعه تاریخی در دشت مغان با حضور هزاران سالمند ، زمینه را برای مراسم رسمی تاج گذاری آماده کرد. وی با فروتنی و وفاداری محیط زیست ، سرانجام با رضایت و شناخت مشروعیت خود ، تاج سلطنتی ایران را ساخت.