فلاپی جبرین موضوعات بین المللی در شبکه الجزیره تحلیلگران سیاسی هستند.
انتخابتو گفت که از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی تا آغاز ماه ژوئن ، یکی از پیشرفته ترین صحنه های استراتژیک را ملاقات کرده است. این کشور نه تنها در غزه به پیروزی دست یافته بود. در مقابل ، امکان دستیابی به توافق وجود نداشت. ارتش صهیونیستی رفتار بسیار خسته و فرسوده و جامعه بین المللی را محکوم می کند. جبهه های رژیم صهیونیستی باز و پرهزینه است و حملات به مردم غزه و یمن حوثی ها ، صدای ضربات موشک ، فروپاشی اعتماد مردم و نخبگان سیاسی و نظامی همچنان تقسیم می شوند.
در مرکز این بن بست ، مباحث شجاع در امنیت و ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی بوجود می آید: زمان آن رسیده است که با غزه توافق زیادی کنیم. حتی اگر این امر به عنوان یک شکست به عموم ارائه شود؟ یا جنگ جدیدی برای بازسازی میز بازی و حذف رژیم صهیونیستی بدون محاصره استراتژیک.
حمله نظامی به ایران ؛ ابزار نتانیاهو توجه به نسل کشی در غزه
برای بنیامین نتانیاهو ، گزینه رنگ توافق شده بسیار جذاب نیست. زیرا در اصل ، این توافق نوید پایان زندگی سیاسی وی است. اما از نظر او ، غلظت تنش و درگیری با ایران یک برنده دوگانه است. از یک سو ، جنگ با ایران می تواند بین دیدگاه ها و توجه بحران های داخلی تمایز قائل شود و از طرف دیگر می تواند آمریکا را با ایران به جنگ کند. حتی وقتی صحبت می شود ، دونالد ترامپ ترجیح می دهد به سمت آرامش حرکت کند.
تصمیم دولت ترامپ برای حمله به ایران فقط یک ماجراجویی نظامی نبود. در مقابل ، این نتیجه انباشت محاسبات داخلی و منطقه ای بود که اکنون به قله رسیده است. فقط رژیم صهیونیستی نتوانست تأسیسات هسته ای ایران را از بین ببرد. از آنجا که امکانات فوردو در اعماق کوه ها دفن شده بود ، و Natanz بسیار قدرتمند و مقاوم بود و هر بمباران دور تقریباً ناکارآمد خواهد بود.
با این حال ، رژیم صهیونیستی ایجاد یک بحران بین المللی است که توانایی بحران را برای ادامه بیشتر ، مهارت های معادلات و بحران بین المللی که واشنگتن را به گوشه حلقه می آورد و مجبور به اقدام می کند ، به ارمغان می آورد و این استراتژی همیشه مؤثر و کارآمد به نظر می رسد. در اینجا ، پس از حمله ایالات متحده به ایالات متحده ، یک سؤال مهم پیش می آید: آیا این اقدام نظامی واقعاً برای پایان دادن به سیستم ایران طراحی شده است ، یا آیا واشنگتن از این حمله به عنوان یک اهرم برای باز کردن یک روش جامع تر برای توافق با تهران استفاده می کند؟ هنگام باز کردن اولین گزینه نتانیاهو ؛ اما در ذهن او ، دونالد می داند که ترامپ احتمالاً آماده نیست تا به یک جنگ کاملاً تحت پوشش و طولانی مدت برود.
اقدامات دقیق برای محدود کردن جزئیات حملات موشکی ایرانی رژیم صهیونیستی
در این کشور ، بنیامین نتانیاهو در سخنرانی های آتشین خود به سلاح معمول خود پناه می برد. وی گفت: “ما می توانیم همه امکانات ایرانی را هدف قرار دهیم.” “ما می خواهیم تهران را به زانو درآوردیم.” “ترور حسن نصرالله ستون فقرات مقاومت ایران را شکست” اما در پشت این عبارات مبارک ، یک واقعیت تلخ وجود دارد: هیچ یک از سناریوها بدون پشتیبانی آمریکایی نمی توانند موفق باشند. اگر می خواهید تأسیسات هسته ای را از بین ببرید ، به ما با هواپیماهای بمباران نیاز دارید و اگر نیاز به توافق دیپلماتیک دارید ، این امر تحت چتر واشنگتن امکان پذیر خواهد بود.
برای بزرگنمایی این حمله ، تعدادی از مقامات اسرائیلی و نویسنده به استعاره های تاریخی متوسل شدند: حمله به وارونگی هیروشیما از بندرگاه معکوس به هیروشیما و حتی امکانات هسته ای ایالات متحده به عنوان “ضربه ای برای تبدیل خاورمیانه”. با این حال ، به جای بازتاب قدرت ، این غوطه وری شکنندگی عمیق را نشان می دهد. واکنش ایران به تأخیر نیفتاد و نقاط حساس را هدف قرار داد. امنیت رژیم صهیونیستی و پاسخی که منجر به “ترس دیوانه” در محافل دولت می شود.
طی چند ساعت ، اقدامات سختگیرانه ای علیه رسانه های خارجی انجام شد ، به عنوان مثال ، تشنج تجهیزات و سؤال از خبرنگاران عرب ، سانسور نظامی ، محدودیت در جزئیات حملات و فیلم های منتشر شده توسط شهروندان در فضای سایبر. هدف از این اقدامات فقط محافظت از امنیت نبود. در عوض ، این است که این روایت “دست برتر” را نجات دهید. قبل از فروپاشی زنده.
در فضای داخلی ، بیش از 6000 درخواست جبران خسارت در قسمت داخلی ثبت شده است. در همین زمان ، گزارش های رسانه ای عبری از مهاجرت اجباری بیش از 6000 اسرائیل در مناطق آسیب دیده خبر دادند. رزرو گردشگری داخلی 5 ٪ کاهش یافته و فرودگاه این کشور کاملاً بسته شده است. البته ، اگر این وقایع تاکنون اعتراض گسترده ای نداشته باشند. بنابراین ، بنیامین نتانیاهو در بیست سال گذشته با موفقیت جنگ را به یک مسئله وجودی تبدیل کرده است. البته اگر جنگ طولانی تر باشد یا حملات اسرائیل نتواند قوانین بازی را تغییر دهد ، این ممکن است شکننده نباشد.
تخریب زیرساخت های حاکمیت و فروپاشی بازدارندگی. هدف اصلی نتانیاهو در حمله به ایران
تضاد داستان این است که واکنش ایران محدود است. او تعریف جنگ را در ذهن رژیم صهیونیستی تغییر داد. این تجزیه و تحلیل در موسسه تحقیقات امنیت ملی منتشر شد ، که می گوید تهران واکنش پذیر است. واکنش استعداد ایران واقعاً بدون آنکه آن را به یک جنگ کامل سوق دهد. در مقابل ، برخی از محافل امنیتی صهیونیستی معتقدند که تنها پاسخ نشان می دهد که رژیم از خطوط قرمز ایران فراتر می رود. موضوعی که می تواند درب را برای تشدید درگیری باز کند.
نکته قابل توجه این است که این اختلاف محدود به سطح مؤسسات تحقیقاتی نیست ، بلکه به نخبگان سیاسی نیز نیست. در حالی که نتانیاهو “دستاوردهای بزرگ” خود را تشویق می کرد ، تعدادی از نخبگان واقع گرایانه هشدار دادند که این یک ماجراجویی است که استراتژی روشنی ندارد. برخی دیگر ابراز نگرانی های خود را مبنی بر اینکه نتانیاهو می تواند کشور را به یک درگیری بی پایان سوق دهد تا بقای سیاسی را حفظ کند.
از دیدگاه رژیم صهیونیستی ، ایران نه تنها کشوری است که می خواهد به سلاح های هسته ای برسد. در مقابل ، یک فرمانده و ستون مرکزی که از یمن به غزه امتداد دارد و عراق و لبنان را پوشش می دهد. با این حال ، رژیم صهیونیستی قرار گرفتن در معرض ایران را کاملاً متفاوت از حزب الله یا حماس تعریف می کند: گروه های مقاومت دانش و ماهیت تاکتیکی دارند و تمرکز آن فروپاشی ترور و ساختارهای فرماندهان است.
اما این یک جنگ نمادین و استراتژیک برای ایران است. همانطور که یک تحلیلگر در روزنامه اسرائیل هیوم نوشت و زیرساخت های حاکمیت ، فروپاشی بازدارندگی و تبدیل جمهوری اسلام را به “آسمان آسیب پذیر” از بین برد. هدف رژیم صهیونیستی نه تنها بازدارندگی بلکه نابودی کاملاً تصویر ایران است. پرتگاه فرسایش را بدون نیاز به یک حرفه یا پرخاشگری پیچیده تر بکشید و از داخل فروپاشید.
امروز ، رژیم صهیونیستی نه تنها با یک لحن واحد است. در مقابل ، او در مقابل آینه ای ایستاده است که می تواند شکنندگی عمیقی داشته باشد. هیچ یک از اهداف آنها در غزه حاصل نشده است. در فضای داخلی ، با یک استهلاک کامل روبرو می شود که هویت آن را دوباره تعریف می کند. در عرصه بین المللی ، روز به روز مشروعیت خود را از دست می دهد. و حتی در ایالات متحده آمریکا ، نزدیکترین متحدین می خواهند تنش را کاهش دهند. در میان این فرسایش جامع ، حمله به ایران مانند آخرین بازیکن برای بازپس گیری صحنه پرتاب شد. با این حال ، این ممکن است آخرین جهش در فضا باشد. زیرا بدون توافق نامه ای که به جنگ غزه پایان داد یا توافق نامه ای که برنامه هسته ای ایران را به پایان می رساند. رژیم صهیونیستی تمام برگهای خاورمیانه را می سوزاند و اکنون هیچ اهرمی و برگ وجود ندارد.
خطر واقعی در اندازه و دامنه این حمله نیست. در مقابل ، این امر در عدم وجود استراتژی برای خلاص شدن از شر بحران نهفته است. بحران نه تنها در تهران یا غزه است. در مقابل ، این ناشی از ناتوانی رژیم صهیونیستی برای تبدیل “افزایش قدرت” به یک موفقیت سیاسی و پایدار است. در چنین مقطعی ، هر نمای باز فرصتی جدید نیست ، بلکه یک بار مضاعف است. و هر موشکی شلیک شده ، رژیم صهیونیستی ممکن است به لحظه تقابل نزدیک شود ، تقابل. این می تواند به یک شکست تبدیل شود که به نظر می رسد “گام پیش از استحکام” است. به ویژه ، جنگ ها بی هدف ، بی سابقه و ناآگاهانه شروع می شوند. شاید به همین دلیل است که رژیم صهیونیستی اکنون شکننده تر از همیشه است.
ارسال پاسخ