یک فیلم مهم نادیده گرفته شده است

اوموت ناجوان

“Khachikian ؛ یک مصاحبه” یک عنوان مستند است که برای مدتی به صورت آنلاین منتشر می شود.

طبق گفته های ایسنا ، آنچه در زیر می خوانید یادداشتی است که امید نجوان و تهیه کننده فیلم مستند “ساموئل خچیکیان مصاحبه” (در گروه تجربه هنر) و بعداً نمایش آنلاین.

رفته

صدا … گفتار … حرکت کنید!

“ساموئل خاچیکیان ؛ سخنرانی” بدون شک نتیجه سخنرانی با فیلم سازی ، یکی از مهمترین و برجسته ترین کارگردانان در تاریخ سینمای ایران است. وی به کنجکاوی من در مورد مدیر ارشد ، مدیر ، کارگردانان و راز اصرار وی در تاریخ سینمای ایران پاسخ داد ، که دعوت نویسنده را برای صحبت در ماه های تابستان پذیرفت.

از آنجا که اولین تظاهرات در مسابقه “پانزدهمین جشنواره فیلم” که در سایت هاشور نشان داده شده است ، این سؤال بارها و بارها مطرح شد که ایده ایجاد صدای گفتگوی مطبوعات به یک مستند چیست؟ و او برای تبدیل شدن به یک فیلم چه تغییراتی ایجاد کرد؟

سؤالاتی که احتمالاً به تولد یک اثر هنری در ذهن خالق اشاره دارد. در این فیلم ، اولین جرقه با ایده ای در مورد چگونگی پرش از محدودیت ها و موانع همراه بود و سپس طراحی فیلم به وجود آمد!

به طور خلاصه ، می توان گفت که تلاش برای اجرای چنین ایده ای نتیجه ناتوانی برنامه و تأمین مالی برای سالها پشیمانی و ساخت فیلم است. من سالها را برای ساختن مراکز “تلویزیون” ، “توسعه سینمای مستند و آزمایشی” و سایر مراکز مرتبط با فیلم مطرح کردم. سرانجام ، من مجبور شدم برای امرار معاش با فیلم ، برنامه ها و مجموعه ها سر و کار داشته باشم ، برخی از آنها با سلیقه من مطابقت ندارند. برنامه هایی که دیگران توانسته اند اتخاذ کنند.

من طرح ها و ایده های مختلفی را در این دوره تقریباً سی ساله به مراکز ارائه کردم (زندگی کمی نیست). با وجود تحسین و علاقه آنها ، برنامه هایی که آنها نتوانستند سد قطر را تصویب کنند. سرانجام ، آنچه همیشه ثبت می شد ، تأکید بر پاورقی ها بود که همه آنها رایج بود: “اولویت نیست!”

بنابراین ، هنگامی که ایده تبدیل محتویات نوار به تصاویر تاریخ سینمای ایران ، تصمیم گرفتم خودم را جمع کنم و به جای نشستن در پشت دروازه مدیران و گذراندن انتظار ناکام ، بودجه و امکانات خودم را تهیه کنم. خنک بودن ، درد بیکاری و احتمالاً انتظار زندگی را افزایش می دهد!

هدف من این بود که بدون بودجه قدردانی بنده ام ، به آنها (یعنی مدیران مربوطه) اثبات کنم. از این منظر ، “ساموئل خاچیکی …” ، با تمام نقاط ضعف و طرفهای قدرتمند ، یک دوره رشد شخصی برای خودم یا رفتار ذهنی به معنای روانشناسان بود. و هنگامی که این فیلم برای پیوستن و شرکت در پانزدهمین سینمای Hone در پاییز سال 2008 انتخاب شد ، من یک مرد غیرقابل توصیف و غیرقابل توصیف را احساس کردم که طرح های او همیشه توسط برگزار کننده جشنواره رد می شود ، اما این فیلم سرانجام در بخش رقابت همان موسسه نمایش داده شد! یک احساس شاد و یک موفقیت شاد که فیلم را در لیست نامزدها نادیده گرفت و لیست آخرین انتخابات نتوانست آن را تضعیف کند.

جشنواره ، بازخورد و ترتیب

بر اساس جشنواره فیلم و بازخوردی که از مخاطبان دریافت کردم ، تصمیم گرفتم سخنرانی زنده خاچیکی را در این فیلم گنجانده و راوی داستان شوم.

این نمونه ای از افتتاح پرانتز در چندین نقطه از فیلم بود. برای ایجاد یک مقدمه جدید ، بر جزئیات جدید و مهم تأکید کنید ، تصاویر نامرئی از حضور پر جنب و جوش Hachikian را اضافه کنید و در فیلم های خود بازی کنید که در تحقیقات جدید و بعدی می یابم.

از آنجا که این فیلم آخرین رده های گذشته را پشت سر گذاشته و به آخرین تکمیل نزدیک شده است ، من بهتر از گروه هنر و تجربه برای برقراری ارتباط با علاقه مندان به سینما بهتر فکر کردم؟ و … من شروع کردم. من نمی دانم که حتی فراتر از برآوردهای بدبینانه من بود و از پاییز تا تابستان مدت زمان زیادی طول کشید! سرانجام ، هیچ جلسه ای برگزار نشد. و از آنجا که حاکم مربوطه به مأموریت دیگری منتقل شد ، دشواری و دشواری در برگزاری جلسه بر روی شانه های شخص بعدی بود.

وقتی این روزها گذشته را مرور کردم ، فکر می کنم ، شاید اگر این جلسه زودتر برگزار شد و فکر می کردم بار دیگر اسکن شده است ، احتمالاً توضیحات و روایت بهتری از داستان فیلم خواهد بود. با این حال ، در تاریخ 28 اکتبر ، من باید خوشحال و سپاسگزارم که برای بازی در “ساموئل خاچیکییان …” انتخاب شدم … نزدیکترین تاریخ به روز ملی سینمای ایران.

در فشردگی برنامه های جشن سالانه ، می توان گفت که تلاش برای ترویج و نظارت بر یک فیلم کاملاً مستقل برای هر کسی و هر سازمان اولویت ندارد و برنامه های مختلفی وجود دارد که توسط دولت و اتحادیه های کارگری برگزار می شود. برنامه هایی مانند کتاب ، درس و نمایش های رنگارنگ فیلم های مختلف.

یکی از آن روزها ، یکی از دوستان فیلمساز که برای تماشای فیلم دعوت شده بود ، “خوشبختانه فیلم های مستند گسترده هستند … و من قصد دارم فیلم دیگری را تماشا کنم!”

سرانجام ، من متوجه شدم که دعوت ها و دعوت نامه های ارسال شده به افراد مختلف با تبلیغات کم رنگ و کم رنگ برای دیدن صندلی های اتاق نشیمن خالی که من بسیار زیاد بود ، مؤثر و مؤثر نبودند. البته ، هنگامی که مجبور شدم خودم را با اتوبوس و مترو به فیلم برسانم ، به من دادم که یک فیلم مستند را در گرداب ترافیک و در خانه تماشا کنم تا در چالش -town غرق شوم.

به طور خلاصه ، تخمین ها برای احتمال استقبال از این فیلم صحیح نبودند. هفته اول توسط برخی از پیام های استاد برای افتتاح فیلم و لبه ها منتشر شد ، اما در آغاز هفته دوم ، وقایع سیاسی/ نظامی خاورمیانه و از همه مهمتر ، سید حسن نصرالله از شهادت خارج شد. سوگواری عمومی پنج روزه اعلام شد و سینماها بسته شدند.

بررسی این فیلم ، که در ابتدا قرار بود در 9 اکتبر ساخته شود ، به هفدهمین روز این ماه منتقل شد. و به این ترتیب که این فیلم که فقط بر اساس جیب های خالی ساخته شده بود ، در پایان هفته چهارم به بایگانی فیلم های کم ارزش منتقل شد و پرونده را برای همیشه بست!

این تجربه فراموش نشدنی صرفه جویی در 2 بلیط در 2 جلسه و حدود چهار و نیم میلیون فروش تومن در سیستم SEMFA بود. و البته ، تقصیر من برای تکیه بر وعده های کاملاً شفاهی مدیران مربوطه! تهیه فیلم (تولید پرونده برای DCP) کلمات از جمله پرداخت برای پشتیبانی از تبلیغات ، و غیره و … و نیمی و نیمی از این چارچوب با عشق به سینما و تماشاگران نشان داده شد.

آن روز ، من فکر می کردم بهتر است آن روز به سیستم ها و سیستم عامل های فیلم برویم ، بنابراین مخاطب می تواند آن را راحت تر ببیند ، اما اکنون ماه ها از تجربه نمایش در هاشور وجود داشت ، فقط بخشی از شعر فرخزاد وجود داشت. “سبز” در پایان شعر طولانی “نگاه کنید … شما هرگز نرفتید … رفتید!”

آخرین ایستگاه ؛ هزر

امروزه «ساموئل خچیکیان ؛ مکالمه »به آخرین ایستگاه رسید. “هاشر” یا غربالگری آنلاین به عنوان صاحبان سایت دوست دارند بدانند: پلت فرم فیلم کوتاه تخصصی ، مستند ، هنری و تجربی.

با این حال ، به روشی قابل پیش بینی ، مدیران تلویزیون نمی خواهند چنین مستندهایی را بخرند و نمایش دهند ، سیستم عامل های محبوب ترجیح می دهند فیلم ها و سریال های تولیدی خود را به مخاطبان ارائه دهند ، البته تکرار و توزیع فیلم های DVD برای مدت طولانی به پایان رسیده است. این جاده در مورد مستندهایی که “تماشاگران خصوصی” روی پیشانی خود هستند ، دشوارتر و صخره ای است.

در چنین وضعیت غم انگیز ، ضبط کمترین بازدیدها در طول نمایش سه ماهه بیشتر شبیه به پایان یک میدان فانتزی است. درست مثل وقتی که تاریکی تاریک نمایش را رها می کنید و در هوای معطر و معطر از سینما بیرون می آیید … دقیقاً مثل وقتی که یک شرکت را در زیر آسفالت خیابان خریداری می کنید … مثل او ، بسیار دردناک!

۲۴۲۲۴۲

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین