جواد توسی در روزنامه Etemad نوشت:
در حال حاضر ، در حال حاضر ، ما به روشی عصبانی و غیر تعادل ، یکدست نابرابر از هرگونه مهر و بشریت را پشت سر گذاشته ایم. با این حال ، من معتقدم که این کشور ، که یک جنگ شش ساله را تجربه کرده است ، برای تجدید نظر ، سرقت و تعریف خود در همه زمینه ها به این شوک تاریخی و آزمایش نیاز دارد.
در نبرد “بی بی سی” ، ما به خوبی می دانیم که حال و هوای مانند ترامپ ، که راه خود را از طریق روش های تاکتیکی خود تغییر داده است ، پیاده روی بر روی نسل کشی و پوپولیست نیست. با این دو شر مطلق ، آتش بس تجویز شده توسط آنها نمی تواند شکسته شود.
این یک وضعیت غیرقابل پیش بینی است و این هزینه دو روزه و پرهزینه (با تمام زباله ها و خسارات متحمل شده) ، با ارزش ترین و قابل اعتماد ترین به عنوان موجودات واقعی این ملک ، افرادی که هیچ عقیده و عقیده ای ندارند (البته مخالفت). یک دشمن بربر باشید.
در طی این دو روز تاریخی ، ما با حمایت عمومی رژیم نامشروع اسرائیل ، موقعیتی از طیف های مختلف جامعه را در برابر این شغل قابل مشاهده دیدیم. حتی شخصاً ، من معتقدم که خواستار بی رحمانه در خیابان های طیف منفعل و لوبیک (نسل های جوان در طبقه متوسط) است که نظارت بر وقایع این روز عجیب با قوانین خاص خود و Blawa در طبقه متوسط است). و برای ارزش گذاری خواسته های مشروع و مینیمالیستی در چارچوب حقوق شهروندی ، این دنیای سلطه در بازار سیاست نیست و نه دوستان وفادار و مخفی ، بلکه در این مکان تاریخی حمایت نظامی دفاعی است.
همان تجربه چهار روزه به ما نشان داد که دوستان معتبر ، که همیشه علاقه دارند ، رویکرد محافظه کارانه ای در مورد تهاجم های عمومی اسرائیل و ایالات متحده دارند و ترجیح می دهند کلاه های خود را محکم کنند. این ناامیدی از رفتار بیرونی و مقایسه بیشتر مردم کشور ما با نگرش میهن پرستانه کشور ما نباید ما را ملزم به تجدید نظر در سازندگان سیاست های داخلی و خارجی خود کند و دوست و دشمن واقعی را به درستی بشناسد؟ این جنگ نابرابر به دور از اصول و اصول بشریت (در مقایسه با جنگهای کلاسیک در میدان نبرد) ، ترور فرماندهان ، اساتید و نخبگان ارتش نیست.
ما علم خود را دیدیم ، این یک تجربه خوب برای ارزیابی ارزیابی جامع ما بود. اگر منصفانه و واقع بینانه باشیم ، نباید از بالا به این صبر و حوصله و میهن پرستانه نگاه کنیم و به جای تعاریف منفی و خشونت آمیز از قانون و دین ، می توانیم حداکثر و “آشتی ملی” را ترسیم کنیم و منابع اقتصادی و معیشت را بهبود بخشیم.
ما همچنین باید تفسیر کلمات و کاربرد آنها را مرور کنیم. در این حالت ، ما قادر نخواهیم بود با خبرنگاران رسانه ای جوان مانند الاهه محمد و نیلوفر حامی فرشته همکاری کنیم تا برای همکاری با دولت و جامعه دشمن در برابر امنیت کشور و بر خلاف توجه جدی و تخصص و نظر متخصص جمهوری اسلامی همکاری کنیم. ما رژیم پی در پی برای رژیم هژمونیک و جاسوسی مانند اسرائیل و ترور ناجوانمردانه از یک سری فرماندهان و اعضای خانواده را دیده ایم.
من نمونه ای از دم دستی را برای خواندن احادیث دقیق این معجزه می آورم. در روز اول جنگ ، جنی بزرگ توسط مادر و پدرش به شهادت رسید. دختر مظلوم محمد حسین باگری خبرنگار بود. حضور مؤثر فرهنگی در مرکز خانواده وی این حکم دائمی را برای دستیابی به لباس پدرش به روشی متفاوت انجام داد: “جامعه تحول را نمی توان با یک نسخه رفتار کرد.”
آیا مجموعه ای از سازمان های رسانه ای مانند الاهه محمد و نیلوفر هادی ، که همان مأموریت و مأموریت فرهنگی را داشتند ، واقعاً در گردن کسانی بودند که ماهیت بد خود را در این جنگ نشان می دادند؟ آیا برخی از نسل های جوان (به جای سرزنش و منزوی کردن آنها) وجود ندارد تا دشمنان مظلوم و مظلوم ما و تصویرگران و راویان دشمن سرکوبگر و ستمگر را به یک نیروهای رسانه ای فعال ، فعال و دلسوز تبدیل کنیم (به جای سرزنش و جداسازی آنها)؟
با زاویه ای دیگر ، این جنگ ترسو ، که توسط نیروی تهاجمی با اعراب (فلسطین ، مصر ، لبنان و غیره) از جنگهای قبلی اسرائیل چشمگیرتر بود ، چهره واقعی مخالفت های خارجی را پر از شبکه های خسته و ماهواره ای کرد. آنها فقط ظاهر خود را ایرانی و می دانستند که میهن پرستان در وجودشان را می شناسند. در این فضای مسموم و حالت تهوع رسانه ها در خارج از کشور ، جامعه مورد استقبال قلب شاهزاده لووس و ناناری قرار گرفت ، ناجی این سرزمین و نعمت “جمهوری پس از اسلامی” نیز قرص ها را به رسمیت می شناخت.
شاهزاده همچنان به حمایت از حمله بی بی سی به منطقه ایران و جنون قتل های نظامی و غیرنظامی و زنان ، کودکان و نوجوانان ادامه می دهد و با این حس غنی میهن پرستانه میهن پرستانه ، او مردم را فرا می خواند تا به خیابان بیایند و تجارت را تکمیل کنند.
این شاهزاده حریف برای یک شب خانوادگی برای خواندن دهان در دنیای مست است. آیا آخرین کنفرانس مطبوعاتی شاهزاده در پاریس و آتش بس او و عموی او واقعاً خشم کودکانه خود را مسخره می کند؟ آیا موجودی نارنجی است که در اینجا خیلی خوب نیست و آیا فریادهای آشفته است؟
با این حال ، مهمترین درسی که از این جنگ شش روزه آموخته ایم ، میزان ظرفیت نظامی و سلاح ما در برابر تهاجمی یک کشور کوچک است که توسط سیستم نظامی گرایانه آمریکا تغذیه می شود. مانور نظامی نوعی عملیات جنگ فرضی و آموزشی است. در این درگیری نابرابر ، ما فرضیه ها را پشت سر گذاشتیم و با یک واقعیت برهنه به عنوان “جنگ مدرن” (با تمام قوانین و نشانه های غیر انسانی و وحشیانه) و یک فضای امن برای ضعف فضای هوایی و وزارت دفاع و نقص امنیتی و فرماندهان ما روبرو شدیم. با این تجربه دردناک و آگاهی دیرهنگام ، بهتر نیست که حتی شعارهای ما را تجدید نظر کنیم. اول ، بیایید این سوراخ ها را پر کنیم و نقاط ضعف خود را در اسرع وقت اصلاح کنیم تا بورس تحصیلی در جنگ برجسته تری به نمایش بگذارد و به نمایش بگذارد؟ بله ، هر مرد آزاد جنگ و جنگ را تأیید نمی کند و آن را به عنوان یک نسخه شفابخش نمی بیند.
با این حال ، علاوه بر این جنگ و هر اصول سنتی ، این یک “موفقیت اجباری” برای ما (با تمام کارهای مخرب و فاجعه) ، واقع گرایی و جامعه شناسی در همه زمینه های نظامی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی ، دیپلماتیک و روابط بود. و چه مقاومت جمعی در برابر تهاجم های خارجی).
*این عنوان عنوان کتاب جان رید (ده روز که جهان را موج می زد) وام گرفته است ، تحلیلی از روند روسیه برای ایجاد انقلاب اکتبر.
ارسال پاسخ