چاه احمدی نژاد/ سنگی بود که تا به امروز اقتصاد و سیاست را به دست گرفته است.

چاه احمدی نژاد/ سنگی بود که تا به امروز اقتصاد و سیاست را به دست گرفته است.


در سرمقاله امروز ، روزنامه آناواتان ریشه تحریم ها و وضعیت فعلی را دارد.

توجه داشته باشید: در پنج سال گذشته ، دولت دوپارچه (احمدی نژاد و رجی ، 5 سال) و دو دولت نزدیک به اصلاح طلبان (روحانی و پزشکان پزشکی). علاوه بر این ، پنج سال پیش ، یک دولت اساسی (2 سال احمدی نژاد) و یک اصلاح طلب (2 سال خاتامی) و یک دولت معتدل (هاشمی به مدت 5 سال) مسئولیت امور دولتی را بر عهده داشت.

برای همه ، همه مجامع با اکثریت اصولگرایان بودند و این حکم کمتر تصویب می کرد و اصولگرایان را پیاده می کرد. مأموران قوه قضاییه ، امنیت و اجرای قانون نیز به آنها نزدیک بودند. از همه مهمتر ، این شورای گاردین بود که کاملاً علیه اصلاحات طبقه بندی شد.

در دوره اول ، ما تمایل آهسته و حتی مهم در رشد اقتصادی و بهبود زندگی مردم را مشاهده می کنیم. رتبه ایران در این دوره از دو کشور اصلی منطقه ، Türkiye و عربستان سعودی فراتر می رود.

علاوه بر این ، حداقل افزایش دستمزد بیشتر از رشد عمومی اقتصاد است. این روند همچنین در دوره اصلاحات از اهمیت بیشتری برخوردار است. این رشد با تمایل کمتری در دوره اول احمدی نژاد ادامه می یابد. با این حال ، از سال 2 ، دو چیز مهم وجود داشته است که روند اقتصادی را در ایران کاملاً تغییر داده است. اولین اعتراض بود.

ما اکنون نمی خواهیم مقصر باشیم. اما مهم نیست که چه چیزی ، این یک آسیب بزرگ به کشور بود و جامعه را به یک خلاء جبران ناپذیر وارد کرد. دوم ، تصمیمات گرفته شد و سپس تحریم های شورای امنیت آغاز شد. جوانه این تصمیمات در سیاست خارجی غیرمسئولانه دوره اول احمدی نژاد بسته شد. با این حال ، از سال 2 تشدید شده و سرانجام در سال 2 وارد مرحله بسیار مهمی شد.

این سنگ بود که احمدی نژاد آن را به داخل چاه انداخت و چاه را با توافق براجام در کلاس ششم ترک کرد. با این حال ، دو سال پس از بازگشت ترامپ با ضربه کوچکی از ترامپ ، آنها از چاه دور نشدند ، و ایران در سنگی که در دوره احمدی نژاد به چاه پرتاب شده بود ، گنجانده شد.

گفته شد که این تحریم ها مبتنی بر کاغذ بوده و حتی از این تحریم ها استقبال می کنند. تاکنون یک مطالعه جدی برای حل مشکلات ناشی از اعتراضات و باطل انجام نشده است. به عنوان نمادی از این اعتراضات ، همچنان نمادی از این اعتراضات است. متأسفانه ، در این میان ، از همه مهمتر ، ما وقایع دیگری را که به حافظه می رسند ، دیده ایم که سالگرد آغاز است.

قدرت تهیه و برابری “حداقل دستمزد کارگران” در برابر چهار کالا و اقدامات مهم از جمله طلا ، پول ، ماشین و مسکن به شدت کاهش یافته است.

این کاهش در پنج سال گذشته گرایش مداوم داشته است و برخلاف بیست سال ، همیشه دو سال استثناء شده است. در حقیقت ، این تحریم های کوتاه مدت همزمان با لغو نسبی است. البته می توان گفت که مقایسه و اقدامات با این چهار کالا صحیح نیست. با این حال ، مقایسه با شاخص تورم نشان می دهد که حداقل دستمزد حتی با قیمت ثابت در پنج سال گذشته کاهش یافته است. در حقیقت ، طبقات ضعیف در پایان این دوره از آغاز این اقتصادی و معیشت بدتر شده اند.

نکته مهم این است که تحریم های ایالات متحده قبل از 1 و 2 هستند. با این حال ، شورای امنیت با تحریم متفاوت بود. اگرچه ابعاد آنها بسیار پایین تر از تحریم های ایالات متحده است ، اما تأثیر بسیار منفی بر الزامات آنها و اثرات قانونی و قانونی دارند. به عبارت دیگر ، گزارش هایی که می خواهند القا کنند که اگر اکنون Snapback اعمال شود ، تأثیر زیادی در اثرات تحریم ها نمی افزاید. کاملا اشتباه زیرا آنها به ابعاد سیاسی و حقوقی تحریم های شورای امنیت سازمان ملل توجه نمی کنند.

متأسفانه ، سیستم سیاسی ما با متهم کردن و متهم کردن آنها سعی در حل این دو موضوع اصلی برای دیگران ندارد و حتی شواهدی را که نشان می دهد مانند انتخابات سال گذشته است ، بدتر می کند.

گرایش آینده چیزی جز ادامه 5 سال گذشته نخواهد بود. اگر بدتر نباشد تنها راه برای تحولات مثبت در هر دو عامل گفته می شود. 1 و 2 و غیره عبور بخشی از قوانین قانونی برای تحمیل تحریم ها است. راه دیگری وجود ندارد.