انتقاد زیدآبادی از بیژن عبدالکریمی به سرعت تبدیل به دفاع از ظلم و دیکتاتوری شد.

انتقاد زیدآبادی از بیژن عبدالکریمی به سرعت تبدیل به دفاع از ظلم و دیکتاتوری شد.


احمد زیدآبادی روزنامه نگار در کانال تلگرامی خود نوشت: دکتر بیژن عبدالکریمی در گفت و گو با خبرنگار انصاف نیوز دموکراسی و نامناسب بودن آن برای ایران و خاورمیانه را محکوم کرد.

«من فکر می‌کنم تعبیری که روشنفکران ما از مقوله دموکراسی می‌کنند نابخشودنی است و این دموکراسی از اتاق‌های فکر ناتو و موساد به گوش روشنفکران و مردم ما رسیده است. چیزی شبیه آدامس و ذرت بوداده است، ربطی به واقعیت ندارد، غلغلک زبان دموکراسی است. و ما واقعیت دموکراسی را دیده ایم. سوریه. دموکراسی در خاورمیانه یک گفتمان است و این یک روشنفکر است که گفتمان را نمی شناسد و فکر می کند با من بحث تئوریک دارد. گفتمان دموکراسی در خاورمیانه زبانی است که هدف آن تضعیف قدرت ملی و اجرای پروژه های سیا و موساد در خاورمیانه است.

به عنوان یک قاعده، فردی که دموکراسی را رد می کند باید جایگزینی ارائه دهد. به گفته آقای عبدالکریمی، جایگزین دموکراسی چیست؟ نظام الیگارشی؟ قلدری؟ سلطنت مطلقه؟ اشرافیت؟ سیستم های به اصطلاح محبوب مانند چین و کره شمالی؟ نظام خلافت؟

هر نظام سیاسی منبعی از مشروعیت دارد. مشروعیت دموکراسی مبتنی بر رأی و نمایندگی مردم است. پس منشأ مشروعیت نظام آقای عبدالکریمی چیست؟ آیا این خواست خداست؟ نیروی نظامی؟ آیا قشر و گروه خاصی مانند روحانیون، روشنفکران یا هنرمندان است؟ طبقه اجتماعی مانند کارگران، سرمایه داران یا بوروکرات ها؟

آن وقت اگر نظام سیاسی مبتنی بر رای مردم نباشد با چه ابزاری استقرار و حفظ می شود؟ آیا راه حل دیگری جز نیرو و فشار وجود دارد؟ اگر مبتنی بر زور باشد، طبیعتاً قدرت قوی‌تر و سرکوبگرتر به قدرت می‌رسد. پس چرا کلاس ها و کلاس های دیگر باید این را رعایت کنند؟

متأسفانه دوست ما که فلسفه می خواند با انکار دموکراسی تنها دو راه به سوی کشور باز می کند. یا درهم شکستن یک قدرت قدرتمند برای بازگرداندن نظم و ثبات و سرکوب ژنرالی که آن را دوست ندارد، یا جنگ بی پایان قدرت بین قدرت های مختلف برای تسخیر دستگاه دولتی تا زمانی که همه به جز یکی نابود شوند!

در دنیای امروز و به ویژه در جامعه ما، پیوند گفتمان دموکراسی به ناتو، سیا و موساد به اعتبار دموکراسی لطمه نمی زند، اما به اعتبار ناتو، سیا و موساد لطمه می زند. آیا این چیزی است که دوست ما می خواهد؟ پس آیا پدران ما از زمان مشروطه مشروطه در پروژه های سیا، موساد و ناتو فعال بودند؟

من اگر جای آقای عبدالکریمی بودم در این مسیر بیشتر از این پیش نمی رفتم زیرا قدم بعدی در این مسیر دفاع از استبداد و مشروعیت بخشیدن به سرکوب آن است.