آیا قمار بزرگ ترامپ در سوریه سرنوشت خاورمیانه را تغییر خواهد داد؟

پسر بارل


پسر بارلبعدی- زوئی بارل، تحلیلگر ارشد هاآرتص در امور خاورمیانه

به گزارش روزنامه هاآرتص؛ رئیس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، این روزها بیش از هر زمان دیگری قمارباز است و تمام ثروت خود را روی یک شرط بندی سنگین شرط بندی کرده است. نمونه بارز احمد الشرع است، رهبري كه نه تنها قدرت را در سوريه حفظ كرده، بلكه نشانه هايي از گسترش نفوذ خود در خاورميانه را نيز نشان مي دهد. اما برخلاف یک قمارباز ناامید در یک کازینو پر از شکست، ترامپ به دنبال شانس نیست. او قبلاً تاس خود را ریخته است و اکنون در تلاش است تا زمین بازی را به نفع خود تغییر دهد.

احمد الشرع در واشنگتن؛ از لیست تروریستی تا متحد آمریکا

روز دوشنبه، دونالد ترامپ برای سومین بار با احمد الشرع دیدار کرد. او اولین رئیس جمهور سوریه است که پا به کاخ سفید گذاشته است. هر دو به خوبی می دانند که سرنوشت آنها چنان به هم گره خورده است که پیروزی یکی به معنای بقای دیگری است. برای ترامپ، موفقیت الشریعه ممکن است مهمترین دستاورد دیپلماتیک و استراتژیک ریاست جمهوری او باشد. به گفته شریعت، مشروعیت و قدرت دولت سوریه تا زمانی که حمایت مستمر واشنگتن نباشد، طولانی نخواهد بود.

اکنون سؤال این است که “موفقیت” دقیقاً به چه معناست و چگونه می توان از آن استفاده کرد؟ احمد الشارا هوشمندانه جایزه جذابی را در مقابل ترامپ قرار داد: پیوستن سوریه به ائتلاف بین المللی که در سال 2014 برای مبارزه با داعش تشکیل شد. این امر نه تنها دمشق را در زمره کشورهای نزدیک به غرب به ویژه آمریکا قرار می دهد، بلکه آن را از حوزه نفوذ روسیه نیز خارج می کند.

احمد الشورا قول داده است که اقداماتی را برای کاهش نفوذ ایران در منطقه، ایجاد ترتیبات امنیتی با اسرائیل و حتی پیوستن به توافقنامه ابراهیم در آینده انجام دهد. از سوی دیگر، ترامپ نیز امتیازات مهمی به شریک جدید خود داد. اولین نشانه این مشارکت در ماه مه در ریاض رخ داد. اینجاست که این دو مرد به گرمی و هیجان در مقابل دوربین ها دست می دهند و ترامپ از «این جوان خوش تیپ با پیشینه قوی» تمجید می کند. در آن لحظه او به شریعت مشروعیتی داد که مدتها در پی آن بود. بلافاصله پس از آن، نام الشرع از لیست تروریستی بین المللی حذف شد. لیستی که زمانی برای دستگیری او ده میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. علاوه بر این، دونالد ترامپ به طور موقت تحریم های آمریکا علیه سوریه را به حالت تعلیق درآورد.

سوریه جدید؛ پروژه مشترک ترامپ، ریاض و آنکارا

اما احمد الشارا در دفتر بیضی کاخ سفید تنها نبود. این نشان دهنده ائتلاف قدرتمندی از حامیان است که تأثیر آنها بر ترامپ غیرقابل انکار است و نقش مهمی در به قدرت رسیدن او ایفا کرده است. در مرکز این حلقه، عربستان سعودی و حاکم واقعی آن، محمد بن سلمان قرار دارد. او نامی است که اکنون پس از هفت سال غیبت آماده بازگشت به کاخ سفید است. بن سلمان عامل اصلی تصمیم ترامپ برای به رسمیت شناختن شریعت بود. علاوه بر ریاض، امارات، قطر و ترکیه نیز برای حمایت از این ائتلاف صف آرایی کرده اند.

بلافاصله پس از تغییر قدرت، ترکیه سوریه را به یک کشور مشتری تبدیل کرد و پاداش سیاسی سال‌ها حمایت مالی، سیاسی و نظامی از گروه اسلام‌گرای حیات تحریر الشام را دریافت کرد. اکنون هر یک از این کشورها و همه آنها با هم نه تنها به عنوان حامیان اقتصادی و امنیتی دولت جدید دمشق عمل می کنند، بلکه نقش ضامن اصلی موفقیت قمار پرخطر ترامپ را نیز ایفا می کنند. بارزترین چیز این است که اسرائیل در این ائتلاف حضور ندارد. این کشوری است که نمی توان نقش آن را در سرنگونی بشار اسد نادیده گرفت.

به دنبال این تحولات، احمد الشرع تقریباً بدون اینکه با مقاومت جدی مواجه شود، توانست ادلب را ترک کرده و به کاخ ریاست جمهوری در دمشق برسد. اکنون، چه در واشنگتن و چه در پایتخت های منطقه، اسرائیل مانع اصلی بر سر راه تثبیت نظم جدید در سوریه می باشد. با این حال، رفع موانع بر سر راه شبکه حمایتی گسترده ای که در کمتر از یک سال ایجاد کرده، برای این سیاستمدار شرعی آسان نخواهد بود. اینها همان موانعی است که می تواند اجرای تعهدات رئیس جمهور ترامپ را در قبال مردم سوریه و حامیان منطقه ای اش دشوار کند.

ارتش جدید دمشق؛ ستون ناپایدار ائتلاف ضد داعش

مشارکت سوریه در ائتلاف ضد داعش مستلزم داشتن ارتشی حرفه ای، منسجم و مجهز است. با این حال، ارتش “جدید” این کشور هنوز در مراحل اولیه تشکیل است. بر اساس تقسیم وظایف بین حامیان خارجی، ترکیه مسئولیت آموزش نیروها را بر عهده دارد، عربستان سعودی و قطر بازسازی نظامی را تامین مالی می کنند و آمریکا طبق توافق فعلی اطلاعات و تسلیحات را در اختیار دمشق قرار می دهد.

نیروهای سوریه و آمریکا تا به امروز پنج عملیات مشترک علیه داعش انجام داده اند و به موفقیت های چشمگیری دست یافته اند. با این حال، برای اینکه ارتش سوریه به تنهایی بار این جنگ را به دوش بکشد، زمان، مدیریت مؤثر، آموزش سربازان جدید برای جلوگیری از نفوذ عناصر افراطی و کنترل شبه‌نظامیانی که هنوز به طور مستقل عمل می‌کنند، حیاتی است. دو ترور نافرجام به احمد الشورا و گزارش‌ها از فعال شدن مجدد هسته‌های خفته داعش نشان می‌دهد که اگر این جبهه به سرعت تحت کنترل قرار نگیرد، می‌تواند بار دیگر به تهدیدی بزرگ برای دمشق و حامیان آن تبدیل شود.

کردها بیم آن دارند که واگذاری مسئولیت مبارزه با داعش به دولت دمشق موقعیت و نقش سیاسی و نظامی آنها را تضعیف کند. با وجود اینکه اصولاً با پیوستن به ارتش سوریه موافقت می کنند، اما این پذیرش به صورت انفرادی انجام نمی شود، بلکه با وحدت و به شرطی که کنترل مناطق کردنشین را به خود بسپارند.

در همین حال، ترامپ و فرستاده ویژه او تام باراک در تلاش هستند تا احمد الشارا را متقاعد کنند که راه حلی معتدل برای مشکلات کردها بپذیرد، اما تاکنون هیچ فرمول مشخصی در این زمینه به دست نیامده است. از سوی دیگر، مذاکرات با اسرائیل در مورد ترتیبات امنیتی هنوز به نتیجه نرسیده است. با وجود گفتگوهای مستقیم و تمایل ترامپ برای اعلام توافق همزمان با صفر الشریعه، برخی از جزئیات کلیدی حل نشده باقی مانده است.

احمد الشورا در تله بازسازی؛ از پیروزی نظامی تا بحران مشروعیت اقتصادی

به گزارش خبرگزاری رویترز، آمریکا قصد دارد یک پایگاه نظامی در نزدیکی دمشق ایجاد کند تا بر اجرای این توافق نظارت کند که بر اساس آن منطقه غیرنظامی در جنوب پایتخت و در امتداد مرزهای غربی و جنوبی سوریه ایجاد می شود.

دمشق گزارش ایجاد پایگاه آمریکایی را تکذیب کرده است، اما حتی اگر چنین طرحی درست باشد، سؤالات اساسی بی پاسخ می ماند: حدود اختیارات این پایگاه چه خواهد بود؟ حدود دقیق منطقه مدنی چگونه تعریف می شود؟ آیا نیروهای پلیس سوریه اجازه حضور و فعالیت در آنجا را خواهند داشت؟ سرنوشت سلاح های جامعه دروزی در منطقه سویدا چه خواهد شد؟ و بالاخره آیا اسرائیل می تواند رابطه مستقیم خود را با این جامعه حفظ کند یا خیر؟

در حالی که تصمیم گیری در مورد مسائل امنیتی مستلزم هماهنگی میان دونالد ترامپ و احمد الشورا است، چالش اصلی پیش رو در حوزه غیرنظامی بسیار پیچیده تر به نظر می رسد. بازسازی سوریه به منابعی بسیار فراتر از تعهدات فعلی حامیان منطقه ای آن نیاز دارد. الشریعه تاکنون وعده هایی به ارزش 28 میلیارد دلار از عربستان سعودی، قطر و ترکیه دریافت کرده است، اما بانک جهانی هزینه واقعی بازسازی این کشور را بیش از 300 میلیارد دلار برآورد می کند.

فراتر از کمک های بشردوستانه فوری و پرداخت حقوق نیروهای نظامی، انتقال سرمایه های کلان تنها در صورت لغو تحریم های آمریکا امکان پذیر خواهد بود. به ویژه تحریم های اعمال شده بر اساس «قانون سزار» که در سال 2019 تصویب شد و هرگونه کمک و سرمایه گذاری در سوریه را ممنوع می کند. سنای آمریکا قبلاً به لغو این قانون رای داده است، اما تصویب نهایی آن در مجلس نمایندگان هنوز در انتظار بررسی است و انتظار می‌رود حتی با مخالفت برخی از اعضای حزب جمهوری‌خواه مواجه شود.

تا زمانی که تحریم ها برداشته نشود، هیچ سرمایه گذار یا کشوری حاضر به باز کردن خزانه خود نخواهد بود. در همین حال، واقعیت‌های اقتصادی سوریه تاریک‌تر از همیشه است: بیش از نیمی از جمعیت زیر خط فقر زندگی می‌کنند، رشد اقتصادی امسال تنها حدود 1 درصد پیش‌بینی می‌شود، خدمات عمومی در آستانه سقوط هستند و بسیاری از کارخانه‌ها همچنان بسته هستند.

حذف تحریم ها گامی حیاتی برای شروع روند بهبود اقتصادی است، اما به تنهایی کافی نخواهد بود. دولت دمشق باید تعدادی اصلاحات اساسی را در دستور کار خود قرار دهد: تنظیم سیستم بانکی، ایجاد بسترهای مناسب برای جذب سرمایه گذاری خارجی، مبارزه با فساد و پولشویی، و توسعه چارچوب های شفاف برای اعطای قراردادهای بازسازی. احمد الشورا تاکنون نشان داده است که می تواند مخالفان خود را در میدان نبرد شکست دهد، اما ممکن است به زودی متوجه شود که پیروزی در جنگ بر سر «پول، اعتماد و مشروعیت» بسیار دشوارتر از سرنگونی بشار اسد است.