ویدئوی مجتبی شکوری که به تازگی پس از حضور در برنامه کتاب باز با اجرای سروش صحت به شهرت رسید، در فضای مجازی دست به دست شد.
بهترین: ویدئوی مجتبی شکوری که اخیرا با حضور در برنامه کتاب باز با اجرای سروش صحت به شهرت رسید، دست به دست شد. فردی که پیش از این خود را جزو رتبه های برتر 48 کنکور معرفی کرده بود، اکنون با انتشار ویدئویی با اعتراف به سهمیه افتادن خود از دروغی که به مردم گفته است عذرخواهی کرده است.
کتاب باز یکی از برنامه های نسبتا پرمخاطب سیما برای یک دهه بود که تعطیلی آن با موجی از استقبال مردم همراه بود و هر از چند گاهی ویدئوهایش در فضای مجازی دست به دست می شد. اما حالا اعتراف غیرمنتظره مجتبی شکوری هجمه ای را علیه خودش، سروش صحت و تیم تهیه کنندگان برنامه ایجاد کرده است. برخی فکر می کنند سروش صحت نمی دانست که این فرد را روی برنامه گذاشته است؟ البته برخی از صداقت شکوری تمجید کردند، اما به نظر نمی رسد این موضوع خشم مردم را کاهش دهد.
نکته ای که اکنون در نظرات کاربران بیشتر به چشم می خورد احساس خیانتی است که از این رفتار دوگانه آقای شکوری دریافت کردند. به نظر میرسد که اکنون بهویژه سلیقه طرفداران سرسخت او به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. به نظر می رسد وقت آن رسیده است که آن عبارات زیبا و پادکست های انگیزشی را به باد پرتاب کنید و آنها را فراموش کنید.
واکنش کاربران چه بود؟
از این پس واکنش مردم را دنبال خواهیم کرد. همه کسانی که از اول صحبت از خیانت کردند و برای چنین افرادی ارزشی قائل نبودند، نظرات خود را بیان کردند:
نیلوفر از تمجید هموطنانش گلایه کرد: مجتبی شکوری در ویدئویی که منتشر کرد گفت که رتبه 48 کنکور و سهمیه است و مردم برای رشادت ها و رشادت های او نظر گذاشته و به خیریه رفته اند. یکی نوشت: “Müctebi Can! کاش تمام سهمیه های دنیا را داشتی.” ای ایرانی بس کن!
رویا مانند نیلوفر آبی است: نمیفهمم چرا اینقدر طرفدار آکلیلی هستی؟ گفتن این حرف شهامت می خواهد، درست است، ممنون که جسارت دارید، اما این از زشتی خیانت کم نمی کند! خیلی ها هستند که بیماران زیادی را درمان می کنند و با قبول سهمیه روحیه مردم را بهبود می بخشند، پس چی؟! او فقط مشهور است، مهم نیست که همه او را بشناسند.
بابک هم گلایه می کند: در کنار شما در اولین برنامه اش با خنده ای خنده دار می گوید: معدل دبیرستانم 15 بود، بعد کنکور 42 شدم و رفتم سراغ شریف: دانش آموزی که تلاش کرد اما نشد. خودش را مقصر می داند چون من مشکلی دارم که هیچ جا حل نمی شود، پس مجتبی چطور می توانست این کار را بکند؟» آن وقت آن دانشجوی بدبخت صد جلسه درمانی می خواهد و طرفدارانش می گویند که آن آقا دروغ گفته و اعتراف کرده که الان سهمیه دارد. در عوض او با پادکست های خود جان ما را نجات داد!
حمید تصمیم گرفت قضاوت نکند: هیچ وقت این بنده خدا را جدی نگرفتم. اصلاً آدم جدی به نظر نمی رسید. شاید 3 دقیقه گوش نکردم ببینم چی میگه. پس نمیتونم نظر بدم اما اگر روی فلانی تاثیر مثبت بگذارد بخیل نیستیم (من با اصل سهمیه بندی و تبعیض و … موافق نیستم).
ثریا، کاظم عصبانی شد: سهمیه اسم بعد از درد و تبعیضی که به ناحق احساس کردم و در دیگران دیدم به ذهنم خطور کرد، دوستم و پدر خواهرش گفتند: من اجازه نمی دهم از سهمیه هیات علمی استفاده کنید. و هر دو خیلی بی ادب کنکوری هستن و تا اینجای کار هستن و البته بعضیا هم همینطور آقای شکوری.. خدای نکرده!
حسرت بزرگ مجتبی شکوری: چه شب هایی با پادکست مجتبی شکوری به امید فردای بهتر زندگی کردم! متاسفم اما هرکس از سهمیه استفاده کند برای همیشه لغو می شود! سهمیه کنکور بزرگترین خیانت به کسانی است که روزها کار می کنند و در نهایت یک آدم بی ارزش ناگهان جای آنها را می گیرد.
هانیه به نکته ای نیز اشاره می کند: از هر دو منظر توجه را به خود جلب کرد. هم با دروغ رتبه بندی سهمیه ای اش، هم با این اعتراف دروغین و هم صداقت ساختگی اش. چقدر آسان است که بر مردم ما تأثیر بگذاریم.
سامی: حزب در مواقع نیاز از سهمیه و رتبه خود استفاده کرده است، حالا خرس از پل عبور کرده و برای مرحله صداقت شناخته شده است، این واقعاً بازی است.
بنفشه کمی نرم است: اینکه آمد و اعتراف کرد که دروغ گفته، مجازاتی ندارد، اما نباید او را مقصر دانست.
مهتاب یک حقیقت شخصی را بیان کرد: برای من ثابت شده که ما ایرانی ها در ساختن بت از مردم تخصص خاصی داریم.
و علیرضا: سیستم روانشناسی مجتبی شکوری حتی کد سازمانی هم ندارد، حتی نمی توان او را روانشناس نامید. اسمش تو روانشناسی زرد بود و این به خاطر استعداد و رتبه اش بود!
به گزارش رسانه انتخابتو
ارسال پاسخ