همه والدین دوست دارند فرزندانشان در مقابل آنها حرفی برای گفتن داشته باشند، اما وقتی می بینند که کودک نسبت به هر موضوع یا اشتباهی واکنش نشان می دهد یا حتی رفتارهای بی ادبانه نشان می دهد، پذیرش این رفتار برای بسیاری از والدین دشوار است و آنها شروع به خواستن آن فقط داشتن رفتارهایی که روی کودک تاثیری ندارد می تواند او را مغرورتر کند.
رفتار والدین در مقابل فرزندانشان چگونه است؟
به گزارش همشهری آنلاین، تمرین مهارت های کلامی و برقراری ارتباط با کودک بدون شک یکی از مهم ترین وظایف والدین است. بسیاری از والدین راه حل دیگری جز مبارزه یا تنبیه رفتار نادرست فرزندشان نمی بینند. از سوی دیگر، برخی از والدین به دلیل مشغله کاری، زمان کمتری را با فرزندان خود می گذرانند و ممکن است از برخی نیازهای کودک بی اطلاع باشند. در بیشتر موارد، این والدین می بینند که کودک به آنها گوش نمی دهد و بلافاصله پاسخ می دهند. این رفتار می تواند تنش بین والدین و فرزندان را تا حد زیادی افزایش دهد. بنابراین، والدین باید راه حلی برای مقابله با این چالش داشته باشند.
توصیه ما به والدین این است که در اولین قدم که کودک فعلی پاسخ می دهد آرامش خود را حفظ کرده و خونسردی خود را حفظ کنند. ممکن است دشوار به نظر برسد، اما عصبانی شدن و واکنش نشان دادن می تواند کودک را لجبازتر کند و در نتیجه اختلافات را تشدید کند. بعد از اینکه کمی آرام شد و تنش فروکش کرد، بهتر است در مورد مشکلی که او را آزار می دهد با او صحبت کنید. سعی کنید برای رفتارهای قابل قبول و نامناسب در طول مکالمه مرزهای مشخصی تعیین کنید و پیامدهای عملی آنها را در نظر بگیرید.
شما باید یک پدر و مادر محکم باشید. منظور از والدین متعهد والدین مستبد و سختگیر نیست. در عوض، باید خودتان قوانین را در خانه وضع کنید و با عواقب زیر پا گذاشتن آن مواجه شوید. به این ترتیب کودک می تواند به تدریج انتظارات و قوانین خانه شما را یاد بگیرد.
البته باید بگوییم بسیاری از مشکلات رفتاری که کودکان با آن دست و پنجه نرم می کنند، از رفتار و شیوه تربیتی والدینشان نشات می گیرد. والدین باید در اولین قدم شنونده فعال باشند. آنها باید نیازها و خواسته های کودک را درک کنند. کودک باید بتواند در محیطی امن احساسات خود را بیان کند و خواسته های خود را بدون ترس بیان کند. این به والدین و فرزندان اجازه می دهد تا گفتگوی سالمی داشته باشند.
نکته دیگر این است که خود والدین باید الگو باشند. رفتار محترمانه با دیگران و حتی کودک به آنها می آموزد که در تعاملات خود از والدین خود الگو بگیرند. علاوه بر این، برای پیشرفت کودک به سمت رفتار و گفتار بهتر، والدین باید رفتار مثبت او را تحسین کنند. به عنوان مثال، وقتی کودک با دیگران با احترام رفتار می کند یا آنچه را که خواسته شده است به درستی انجام می دهد، تشویق کنید. والدین باید به فرزندان خود بیاموزند که خواسته های خود را به درستی و بدون تنش و درگیری بیان کنند و بدون نیاز به پاسخ، پاسخ بخواهند.
سعی کنید محیطی امن برای کودک ایجاد کنید تا اشتباهاتش را بپذیرد. با کودک مکالمه ای با کیفیت داشته باشید و به حرف های او گوش دهید. از او بخواهید بدون ترس نیازها و خواسته هایش را بیان کند. این به شما کمک می کند کودک خود را بهتر درک کنید. زمانی که کودک احساسات و خواسته های خود را بیان می کند. با صدایی آرام و در محیطی امن، اشتباهاتی را که مرتکب شده است به او بگویید و دلایل هر کدام را توضیح دهید. به کودک توضیح دهید که همه اشتباه می کنند و باید سعی کنیم این اشتباهات را جبران کنیم و از آنها درس بگیریم.
پاسخ فعلی در چه سنی شایع تر است؟
اغلب در سال های اول مدرسه، از 6 تا 9 سالگی، کودکان ممکن است در مقابل والدین فعلی خود پاسخ دهند و اشتباهات خود را نپذیرند. اگر این رفتارها مدیریت نشود، ممکن است در دوران پیش از نوجوانی یعنی بین 10 تا 13 سالگی به اوج خود برسد. در این سن کودک به دنبال استقلال بیشتری است و می خواهد محدودیت های کمتری داشته باشد. برخی از این رفتارها، به ویژه در کودکانی که می خواهند وارد دوره نوجوانی شوند، طبیعی است. بنابراین والدین باید بدانند که با رشد کودک، سعی کنند او را بیشتر درک کنند و زمان با کیفیت بیشتری را با او بگذرانند.
چه عواملی بر این موضوع تأثیر می گذارد؟
همانطور که قبلا ذکر شد، بسیاری از کودکان به دلیل سبک تربیتی نامناسب قادر به اعتراف به اشتباهات خود نیستند و تمایلی به پاسخگویی ندارند. والدین باید در شیوه فرزندپروری خود تجدید نظر کنند. بهتر است والدین با کمک کودک قوانین، چارچوب های رفتاری و عملی را تعیین کنند و با مشورت کودک عواقب هرگونه تخلف از قوانین را مشخص کنند. مهمتر از آن، اگر کسی این قوانین را زیر پا بگذارد، این عواقب باید اجرا شود. ما به این والدین والدین قاطع می گوییم. والدین مستبد یا والدین مطیع، چارچوب صحیح رفتار را به کودک آموزش نمی دهند و نمی توانند با او رابطه سالم برقرار کنند. بنابراین، می بینیم که کودک با تکالیف یا صحبت های داده شده کنار نمی آید.
عوامل دیگری که ممکن است بر پاسخ کودک تأثیر بگذارد عبارتند از استرس و اضطراب کودک. چه بسا کودک از بی توجهی والدین، مشغله کاری و تنهایی آنها رنج می برد و می خواهد با این رفتارها خود را ابراز کند. علاوه بر این، برخی از کودکان با ورود به دوره نوجوانی می خواهند آزادی بیشتری را تجربه کنند و به دلیل علاقه به استقلال، دوست دارند حرفی برای گفتن داشته باشند. این کودکان نیاز به توجه، احترام و روابط بهتر والدین خود دارند. برخی از این کودکان به دلیل مشاهده رفتار و سبک تعامل بزرگترها به سمت بدرفتاری کشیده می شوند.
ارسال پاسخ