ماژلان؛ داستان ملوان دیوانه!

ماژلان؛ داستان ملوان دیوانه

انتخابتو، این آقای ماژلان اصلا دوران کودکی سختی نداشت. او دوران کودکی بسیار راحتی داشت و در خانواده ای اشرافی در پرتغال به دنیا آمد. او عاشق جغرافی و نجوم بود. وقتی 20 ساله بود، دولت او را به هند فرستاد. ماژلان برای اولین بار در اینجا قایقرانی را تجربه کرد. این تجربیات جدید به دریانوردی محدود نمی شد و ماژلان نیز شاهد بهار جنگ ها در آفریقا بود. به زودی به ماژلان کنجکاو پست ناخدای داده شد و به یک ملوان ماهر تبدیل شد، اما کنجکاوی های فراوان او مانع از این کار شد و باعث شد که او در فرماندهی کشتی اشتباه کند و از سمت خود به عنوان کاپیتان برکنار شود. پس از آن، ماژلان در نبردهای زیادی شرکت کرد، اما هر بار با وجود شجاعت فراوان، به اتهامات مختلفی متهم شد. کم کم هیچکس در دربار پرتغال دیگر ماژلان را جدی نگرفت. ماژلان با خود گفت، چون دیگر ما را هیچ جا حساب نمی کنند، عصبانی می شویم و از اینجا می رویم. او به اسپانیا رفت و حتی نام پرتغالی خود را به نام مشابه اسپانیایی تغییر داد.
ماژلان توانست نفوذ زیادی در اسپانیا به دست آورد زیرا اسقفی از او حمایت می کرد که دشمن خونی کریستف کلمب بود. در سال 1516، ماژلان نقشه نسبتاً نادرستی پیدا کرد و تصمیم گرفت مسیرهای جدیدی را برای سفرهای دریایی بر اساس این نقشه کشف کند. او یک برنامه طولانی می نویسد و تمام خواسته ها، نیازها و اهداف خود را یادداشت می کند. حالا چه فایده ای دارد؟ این دریانوردی در سراسر جهان با یک کشتی و بازگشت به اسپانیا است! سرانجام در سال 1518 پادشاه اسپانیا نقشه ماژلان را پذیرفت و کشتی ها و ناخداهای تحت نظارت ماژلان شروع به حرکت کردند. پرتغالی ها می خواستند در کار ماژلان دخالت کنند. به همین دلیل چندین کشتی جنگی به دنبال آنها فرستاده شد اما ماژلان آنها را رها کرد و فرار کرد. ماژلان به جنوب برزیل پناه برد و این را دید: ای دل غافل! عجب هوای وحشتناکی در میان همه این مشکلات، عده ای از نیروهای ماژلان علیه او کودتا کردند و گفتند که از این صبر خسته شده اند و می خواهند به اسپانیا برگردند. البته این کودتا در مدت کوتاهی شکست خورد. خدمه به ماژلان وفادار بودند و می دانستند که او چقدر در کارش ماهر و دقیق است. سرنوشت کودتاچیان هم خیلی بد بود. دو نفر از آنها درجا اعدام شدند و دو نفر دیگر به ساحلی متروک تبعید شدند. پس از پایان فصل سرد، ماژلان به سفر اکتشافی خود ادامه داد و در نهایت اولین کشف خود را ثبت کرد. تنگه ای است که آنها را به آب های آرام جنوب متصل می کند و امروزه به نام تنگه ماژلان شناخته می شود. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ماژلان به دلیل علاقه ای که به آرامش این اقیانوس داشت نام این اقیانوس را آرام گذاشته است. متاسفانه ماژلان پس از چندین هفته کاوش و سفر به نقاط مختلف به فیلیپین رسید و در نبردی خونین شکست خورد و کشته شد.
با این حال، سفر کشف با مرگ ماژلان به پایان نمی رسد. کشتی های باقی مانده به راه خود ادامه می دهند. کشتی ویکتوریا، مهم ترین کشتی داستان ما، عازم اسپانیا است. پرتغالی ها که دفعه قبل ناموفق بودند، این بار با موفقیت به کشتی ویکتوریا حمله کردند. تعدادی از خدمه او در جنگ می میرند. برخی از آنها پس از فرار در طول مسیر بر اثر سوء تغذیه جان خود را از دست می دهند. و در نهایت 17 نفر از خدمه کشتی ویکتوریا وارد اسپانیا می شوند تا اکتشافات و خاطرات سفر به دور دنیا را ثبت کنند. آنها گذرگاه بین اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را کشف کردند. محیط زیست جهان را کاوش کنید. دیدن ابرهای جدید و ملاقات با حیوانات جدید مانند لاما و پنگوئن.
فکر می کنی ماژلان دیوانه بود؟ و یک سوال مهم تر؛ همچنین آیا اگر این دیوانه ها در دنیا وجود نداشتند، این همه اکتشاف و اختراع مختلف داشتیم؟

به گزارش سلامنو