پریسا ساسانیان: نمایش «من و گربه پری» به نویسندگی سیمین امیریان، کارگردانی و بازیگری شهره سلطانی با بازی بهروز پهننده و مجتبی رجبی معمار به همراه بازیگران و طراح صحنه در تالار «چهارسو» روی صحنه می رود. شیوا حسینی از این نمایش در جلسه ای در کافه بیرون آمد و درباره نمایش «من و گربه پری» صحبت کرد. در زیر می خوانید:
* آقای رجبی معمار بازیگر نقش ساسان که با شخصیت منعطف خود در این سریال حضوری ثابت و موثر دارد. لطفا در مورد این شخصیت و جذابیت آن توضیح دهید.
مجتبی رجبی معمار بازیگر نقش «ساسان» در سریال «بن و پری کدی»: هر نقشی جذابیت خاص خود را دارد و برای من سریال «من و گربه پری» به زندگی شهری نزدیک است. جذاب بود و یکی از دلایلی که من نقش ساسان را انتخاب کردم وجود همین فضای تمثیلی زندگی شهری مدرن بود. چون این فضا در بین زوج های جوان و حتی زوج های میانسال احساس می شد و این نزدیکی برای من بسیار جذاب و البته عینی بود.
* البته شخصیت پردازی شخصیت «ساسان» عامل مهمی در تجسم این شخصیت بود.
شخصیت هایی که حرکت یا بالا و پایین رفتن زیادی دارند و از لحظه ای به لحظه دیگر حالت خود را دائماً تغییر می دهند که معمولاً به دلیل شخصیت پردازی شخصیت در اجرا است. و ایفای این نقش ها همیشه برایم جذاب بوده و شخصیت ساسان هم از این لحاظ برایم جذابیت دارد. علاوه بر این، همکاری با دو فرد ارزشمند که دوستان صمیمی من در خارج از محیط کار هستند و با یکدیگر به زبان مشترک صحبت می کنند. فرصت بسیار خوب و لذت بخشی بود و از طرفی در مورد حیوان دوستی و روابط انسانی با یکدیگر به توافق رسیدیم و توانستیم به یک دیدگاه مشترک برای اجرای صحیح برسیم.
* در یکی از قسمت های سریال، درست زمانی که شخصیت ساسان و گربه داستان با هم قاطی شدند. نقطه اوج نمایش بود که مجتبی رجبی معمار و بهروز پهننده در رأس آن بودند. این اوج در نمایش چگونه بود و چگونه در اجرا به این نقطه رسیدید؟
پناهنده بهروز: ترکیب شخصیت های ساسان و گربه در واقع در نمایش نبود و خانم سلطانی این قسمت را به اجرا اضافه کردند. یعنی اینکه ساسان وقتی در خانه تنهاست خود را مسئول می بیند و بیشتر با گربه ارتباط برقرار می کند و این تنهایی و سردرگمی به اوج می رسد، با لطف سلطانی هانیم به نمایش اضافه شد. حتی وقتی نمایشنامه را می خوانیم، می بینیم که کارگردان به درستی برخی از تکرارها را حذف کرده، بر میزانسن تاکید کرده و خانم سلطانی اصرار دارند که این دو شخصیت با هم متحد شوند و یک کل شوند. دیدگاه سلطانی هانیم در بازخوردهایی که از اطرافیانم دریافت کردم ذکر شد. چون برخی می گفتند این نمایش مانند نقد رمان «مسخ» کافکا یا نمایشنامه «چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد» ادوارد آلبی است. در واقع هر فردی با توجه به تجربیات خود درک و پذیرش خود را از این نمایش بیان کرده است.
* تبحر و قدرت بازیگری هر دو بزرگوار به عنوان بازیگر و کارگردان با همراهی خانم سلطانی بسیار عالی بود. این نمایش، به ویژه با وسایل بر روی صحنه، تضاد زندگی آپارتمان نشینی را به خوبی منعکس می کرد.
پناهنده بهروز: من و مجتبی تا به حال با هم بازی نکرده ایم و در تمرینات مثل دو بچه شیطنت داشتیم و این حس خوبی در تمرین و البته در حین اجرا به ما می داد.
* آقای پهننده علاوه بر کاراکتر گربه، نقش درون ساسان را هم بازی کردید. برخورد شما با این دو شخصیت چگونه بود؟
پناهنده: با شخصیت گربه و شخصیت ساسان درون ساسانی کار سختی داشتم اما فکر می کنم با تمرین و تامل متقابل کار می کند. همچنین ما از هیچ گونه مصنوعی، ماسک و عروسک روی صحنه استفاده نکردیم و از این بابت بسیار خوشحالم. چون تماشاگران معتقد بودند که گربه روی صحنه راه می رود. حتی گربه را از همان ابتدا با استفاده از رمزهایی مانند چهار دست و پا راه رفتن روی کاناپه یا روی صحنه به تماشاگران نشان دادیم و تماشاگران معتقد بودند که گربه است و من در حین انجام این کار بسیار خوشحال شدم. این تغییر نقش در صحنه ای که من هم نقش راوی دورون ساسان را بازی کردم بسیار لذت بخش و شیرین بود. در نهایت باید بگویم که ایفای دو نقش همزمان سخت و چالش برانگیز بود اما با اعتمادی که به خانم سلطانی دارم. این دو شخصیت به موقع ظاهر شدند و باعث شدند مخاطب هر دو شخصیت را دوست داشته باشد.
شهره سلطانی بازیگر و کارگردان: نکته جالب اینجاست که چون از نظر فیزیکی نمی توانیم گربه را در صحنه ببینیم و از عروسک استفاده نمی کنیم. بازخورد مخاطبان را دریافت کردیم، هر کدام با توجه به روحیه و ذهنیت خود گربه را یک رنگ تصور کردند.
پناهنده: در واقع شخصیت گربه به طور مستقل و بدون حضور فیزیکی قابل باور بود.
* آقای پهننده جدا از شخصیت واقعی خانم سلطانی، کار با همسرتان به عنوان کارگردان و بازیگر سخت نبود؟
پناهنده: بله سخت بود کار با خانم سلطانی، با وجود اینکه ایشان اساساً همسر من هستند. این خیلی سخت است. با هم قرار گذاشتیم تا در مواقع لزوم سر کار باشیم. مثلاً كاری را كارگردانی كردم كه شهره حضور نداشت یا چند كار ویدیویی را كه من حضور نداشتم كارگردانی كرد، اما اگر فضا باشد و نقش به من برسد، من هم در آن شركت می كنم.
* رجبی معمار عزیز، چطور با خانم سلطانی به عنوان کارگردان این سریال کار کردید؟
رجبی معمار: یکی از ویژگی های یک کار خوب داشتن زبان مشترک است و در مورد این نمایش ابتدا باید بگویم که شهره سلطانی سابقه ای عمیق در تئاتر دارد و با افراد فوق العاده ای در این زمینه کار کرده است که می توانند این تجربه را به ما منتقل کنند. ما من این فکر را در مورد خانم سلطانی داشتم و در این مسیر احساس کردم با یک کارگردان جدی در عرصه تئاتر کار می کنم و به محیط زیست اهمیت می دهم و در ابتدا و در طول کار به یک زبان مشترک رسیدیم. .
* در این نمایشگاه علاوه بر دغدغه های زیست محیطی، موضوع روابط انسانی نیز بسیار مهم و حیاتی است.
رجبی معمار: بله قطعا یکی از ویژگی های این بازی جلب توجه به این روابط انسانی بود. بنابراین موضوع این نمایشنامه در متن تغییری نکرده است، اما با اضافه شدن مضامین به نمایشنامه، نه تنها دغدغه مراقبت از حیوانات ضعیف را بیان می کند، بلکه از پایان یک رابطه بیمار نیز صحبت می کند. و ما این سبک را دوست داشتیم. با توجه به اینکه با ورود گربه، مردم از زندگی های سطحی که با آن دست و پنجه نرم می کردند آگاه شدند و فکر می کردند به آن علاقه مند هستند. برای ما مهم بود.
* رابطه ساسان با گربه هم جالب بود.
رجبی معمار: تصور ساسان از وجود حیوان این بود که رابطه ای تاریک، عجیب و بیهوده است، اما وقتی به این موجود نزدیک شد، احساس نزدیکی کرد و کم کم متوجه شد که آرزوی درونی او رسیدن به این منجی و بودن با اوست. خودت را بهتر کن
شهره سلطانی: در حین صحبت با سیمین امیریان، نمایشنامه نویس، از او خواستم اجازه دهد در راستای ایدئولوژی خود کار کنم. در این نمایش باید تاکید واضح و تاکیدی بر حیوانات وجود داشت. ضمن اینکه عزم آقای رجبی معمار درست بود و باید رابطه منفی تمام می شد. اما متأسفانه در حالی که تعبیر می شود که با ورود حیوان خانگی روابط افراد با یکدیگر سرد می شود، اینطور نیست. چون این ارتباط از ابتدا اشتباه بود و تاکید کردم که برخی از انتخاب های این بازی برای داشتن فصل مشترک زن و مرد از اساس اشتباه بوده است. چون فکر می کنند می توانند یکدیگر را تغییر دهند. حتی اگر اینطور نباشد، تصور اینکه تغییر دیگری در روابط زناشویی ایجاد شده اشتباه است. و می خواستم مخاطب بداند که این زوج مسیر اشتباهی را طی می کنند. در واقع، آگاهی که تیم ما در برنامه “من و گربه پری” بر آن تاکید دارد. ما آمدیم
* یکی از ویژگی های این نمایش طراحی صحنه بود. پس در طراحی صحنه همان زندگی انتقادی ذکر شده که یگانگی واقعی زندگی شهری و مدرن و در عین حال بی رحمانه است به دقت و با جزئیات دیده می شد.
شیوا حسینی طراح صحنه نمایش «من و گربه پری»: سعی کردم طراحی صحنه را مطابق میل و ایده خانم سلطانی پیش ببرم و در راستای ایدئولوژی و هدف ایشان حرکت کنم و از آنجایی که خانم سلطانی را به خوبی می شناختم، از دغدغه های محیطی ایشان آگاه بودم. وقتی در مورد بازی با من صحبت می کنی. به اشتیاق طراحی صحنه پردازی این نمایش پی بردم.
* خانم سلطانی دقیقا چه می خواست؟
حسین: شهره جان تاکید کرد که فضای نمایش باید بین فانتزی و واقعیت باشد. بنابراین آنها نمی خواستند واقعیت محض باشد، بنابراین من مطابق میل او عمل کردم و پس از اولین طرحی که ساختم، طراحی صحنه پذیرفته شد.
سلطانا: شیوا از زمانی که کار طراحی صحنه را شروع کرده به طرق مختلف با من کار کرده است و از نظر فکری خیلی به هم نزدیک هستیم و به همین دلیل وقتی نمایشنامه را خواند بلافاصله نسخه اصلی را تحویل داد و دیدم که او هم همین کار را کرد. ما درست فکر کردیم در نهایت همین طرح را تقویت و اجرا کردیم.
*استفاده از رنگ های سبز و آبی در صحنه انتخاب درستی بود. دلیل خاصی داشت که اینقدر از این رنگ استفاده کردید؟
حسین: من نمی خواستم در این نمایشگاه از رنگ های زیادی استفاده کنم، بنابراین استفاده از رنگ سبز و آبی بسیار هدفمند بود زیرا این رنگ، رنگ ایرانی است و ما اصرار داشتیم که بر ایرانی بودن کار تاکید کنیم و این رنگ به ما کمک کرد.
چگونه
حسین: ببینید، در طراحی صحنه، من در واقع سعی می کردم به هماهنگی بین انسان و طبیعت برسم. از آنجایی که من در خارج از کشور زندگی می کنم، متاسفانه باید این را بگویم. می دانم که در ایران دوستی زیادی بین مردم و طبیعت به خصوص حیوانات وجود دارد، بنابراین سعی کردم در انتخاب رنگ ها، طراحی صحنه و جانمایی آکسوار بر ضرورت این سازش بیشتر تاکید کنم.
سلطانا: در واقع صحنه عملکردی است و نکته مهم برای من این بود که مطمئن شوم لوازم روی صحنه مفید و کاربردی هستند. به همین دلیل است که ما در صحنه زیاد وسایل نمایشی نداریم. نکته دیگر این بود که توجه به جزئیات روی صحنه برای من بسیار مهم بود، شیوا در طراحی صحنه به جزئیات توجه خاصی داشت. و در آخر باید به این نکته هم اشاره کنم که این سریال به صلح بین انسان و طبیعت و انسان و حیوان توجه می کند و حتی بر آرامش انسان ها با خودشان تاکید دارد.
۲۴۳۵۷
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ