بعدی- فال گرفتن از آثار ادبی یکی از باورهای قدیمی این کشور است. با گذشت زمان، ساکنان این سرزمین ها به نویسندگانی روی آوردند که فکر می کردند کلمات درستی دارند. با اما با گذشت زمان تنها حافظ در فرهنگ عامه ما ماندگار شد.
بلبلی در منقار خود یک گلبرگ رنگارنگ داشت
و درونش برگی زیبا بود و ناله ای زیبا
از او پرسیدم این ناله و جیغ برای چیست؟
گفت در این کار ما را عاشق نشان داد.
دوست من اگر با ما ننشیند اعتراضی ندارد.
پادشاهی کامران از گدایی شرم داشت
شامل نیاز و دوست داشتن ما با حسن دوست نمی شود
خرم به برکت این مردم دوست داشتنی بود
برخیز تا آن نقاش را بکشی
کابل نقش باشکوهی در سفر پرگار داشت
اگر در راه عشق رفتی، به فکر ذلت نباش
شیخ صنعان خارکه و رهن و خماری پوشیده بود
آن وقت گشنیز شیرین شیرین است، سیر در جان است
تسبیح مالک در انگشتر ذکر شد
چشم حافظ زیر سقف آن قصر متولد شد
شیوه تجارت جنت جریانی پنهان داشت
توضیح کلمات: برگ و نوا: ویرایش
تعبیر عرفانی:
1- حضرت حافظ در بیت دوم می فرماید:
به بلبل گفتم: وقتی با معشوقم تماس می گیرم دلیل این در زدن ها چیست؟ بلبل پاسخ داد: پرتوهای نور نگرانی ما را در وصل گل برانگیخت.
2- این نیتت به دردت بخورد و برای من دعا کن تا سفر این ایام به میل قلبی تو باشد. همه چیز در دستان شماست، اما شما شکرگزار نعمت نیستید.
تفسیر شعر:
الآن که بحمداللَّه زندگیتان سر و سامان یافته دیگر جای فخرفروشی و ناله نیست. اگر دوست داشتید، اگر نادیده گرفته شدید، از اعتراض خودداری کنید. بدنامی و رسوایی تنها بخش کوچکی از فراز و نشیب های عشق است. هر چیزی را که از این راه به دست می آورید به عنوان یک گنج در نظر بگیرید و هر چه از یک دوست می آید خوب است.
ارسال پاسخ