آینده– جاناتان ای. تزین محقق مرکز جان ال چین است. تورنتون» در مؤسسه و مدیر سابق بخش چین در شورای امنیت ملی ایالات متحده
به گزارش انتخابتو در مجله فارین افرز، اگرچه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در جریان مبارزات انتخاباتی وعده داده بود که پس از ورود مجدد به کاخ سفید، “آتش اقتصادی” بزرگی را بر سر چین شلیک خواهد کرد، اما برخلاف این تهدیدات، پکن سالی پر از موفقیت های دیپلماتیک را پشت سر گذاشت. دولت ترامپ جنگ تجاری اولیه خود با چین را احیا کرده و حتی تشدید کرده و اعلام کرده است که از چین به عنوان اهرم فشار در مذاکرات تجاری با سایر کشورها استفاده خواهد کرد. با این حال، چین به هیچ وجه در صحنه بین المللی تنها نبود و توانست حضور فعال خود را حفظ کند. در ماههای قبل از دیدار ترامپ و شی جین پینگ در ماه اکتبر در کره جنوبی، رهبر چین میزبان چندین سران کشورها به عنوان بخشی از نشست سازمان همکاری شانگهای و رژه نظامی بزرگ بود که تصویری از اعتماد رو به رشد پکن را منعکس میکرد.
ظهور چین در سایه تهدیدهای ترامپ
چین در مقابل این تهدیدات پا پس نکشید و میدان را ترک نکرد. پس از ماهها واکنش تدافعی در برابر سیاستهای تهاجمی واشنگتن، این بار پکن ابتکار عمل را در دست گرفت و به ضدحمله پرداخت. تنها چند هفته قبل از دیدار شی و ترامپ، چین با اعمال یک رژیم بیسابقه گسترده کنترل صادرات بر زنجیرههای تامین خاکی کمیاب، پیامی روشن به واشنگتن فرستاد.
به موازات این تحول، در حالی که دولت ترامپ اصرار داشت که چین اصلاحات ساختاری عمیق و پرهزینه ای در اقتصاد خود انجام دهد، شی جین پینگ بار دیگر بر اهداف فناوری و صنعتی چین برای برنامه پنج ساله آینده تاکید کرد و از آنها عقب نشینی نکرد. به گفته بسیاری از تحلیلگران، این برنامه می تواند سهم چین از تولید جهانی را افزایش دهد، به نابرابری های موجود در ساختار تجارت بین المللی دامن بزند و موازنه قدرت اقتصادی را به ضرر رقبای غربی تغییر دهد. در حالی که بسیاری از کشورهایی که هدف تعرفه های سنگین ترامپ قرار گرفتند، خیلی زود و گاه با عجله پای میز مذاکره نشستند، چین بر خلاف آنها، ایستادگی کرد و از دادن امتیازات عجولانه خودداری کرد و از عقب نشینی اجتناب کرد.
چین نه تنها تحت تأثیر این لجاجت قرار نگرفت، بلکه از آن سود برد. در حالی که شی جین پینگ موفق شد موافقت ترامپ را برای چندین سفر در سال 2026 به دست آورد، او همچنین توانست امتیازات قابل توجهی را از دولت واشنگتن در مورد موضوعات بسیار حساس، از تایوان گرفته تا رژیم های کنترل صادرات ایالات متحده، دریافت کند. به طور کلی، چین امروز از نظر دیپلماتیک، استراتژیک و فناوری در موقعیت بسیار بهتری نسبت به یک سال گذشته قرار دارد.
از سوی دیگر، استراتژی دولت ترامپ مبنی بر نوسان دائمی بین دو قطب، اعمال فشار حداکثری از طریق تعرفه ها و تلاش برای تلطیف موقعیت پکن با دادن امتیازات متوالی، به نتایج قابل توجهی نرسید. در نتیجه، پکن نه مرعوب شد و نه مماشات شد. ایالات متحده اکنون نسبت به گذشته قدرت کمتری برای بازدارندگی چین یا حتی ایجاد حداقل سطح اعتماد در برابر آن دارد. مقامات چینی در عمل آموخته اند که کاخ سفید ترامپ، علیرغم همه هیاهوها و تهدیدها، ثبات و عزم لازم را برای پیروی از بخش مهمی از خط، سیگنال ها و وعده های خود نشان نداده است.
انتقام پکن؛ خویشتن داری چین در برابر واشنگتن پایان می یابد
تصمیم پکن برای “تلافی جویانه” به جای “تسلیم شدن” نشان دهنده تفاوت اساسی بین شی و ترامپ است. برخلاف ترامپ که توانایی مذاکره و «معاملهسازی» بخش مهمی از هویت سیاسی اوست، شی در اصل هیچ علاقهای به یک «معامله بزرگ» با واشنگتن نشان نداده است. نتیجه این رویکرد این بود که چین آمریکا را وارد یک سری مذاکرات تجاری حاشیهای و ثانویه کرد و شی ترامپ را پای میز مذاکره نگه داشت بدون اینکه اجازه دهد فشار واشنگتن به مسائل هستهای، ساختاری و واقعاً دشوار در روابط دو کشور سرایت کند.
چین از حمله روزافزون واشنگتن جان سالم به در برده است. کاخ سفید اکنون در بدترین وضعیت ممکن در برابر چین قرار دارد: مواجهه با سیاست آشفته ای که تنش ایجاد می کند اما فاقد رویکرد رقابتی منسجم است. او با شریکی در پکن روبرو است که امتیازات قابل توجهی نداده است اما کم و بیش توانسته ترامپ را به وضعیت سابق خود بازگرداند.
در دوره اول دولت ترامپ و ریاست جمهوری بایدن، واکنش چین به تعرفه های آمریکا و کنترل صادرات، و همچنین نزدیک شدن رو به رشد واشنگتن با متحدان و شرکای خود، نسبتا معتدل و حساب شده باقی ماند. اما این وضعیت تا پایان سال 2024 دوام نیاورد و وضعیت در آن زمان به طور جدی برعکس شد. در این مرحله، پکن با مجموعه ای از اقدامات متقابل به یک سری محدودیت های فناوری جدید که توسط دولت بایدن تحمیل شده است، پاسخ داده است. به احتمال زیاد، این اقدامات برای آماده شدن برای دور دوم جنگ تجاری با دولت آینده ترامپ طراحی و اجرا شده است.
اما پس از بازگشت ترامپ به کاخ سفید، سیاست چین بین قطب های خصومت و تعامل در نوسان بوده است. در ماه آوریل، دولت ترامپ تعرفه های موسوم به «روز آزادی» را اعلام کرد که در نهایت به جریمه 145 درصدی برای کالاهای چینی تبدیل شد. سپس، پس از توافق دو کشور برای کاهش تنشهای جنگ تجاری در ماه مه، واشنگتن تنها چند اقدام محدود ضد رقابتی، از جمله بستن برخی از روزنهها در رژیم کنترل صادرات که چین قبلاً از آن بهرهبرداری کرده بود، انجام داد.
با این حال، دولت ترامپ پس از مذاکرات ژوئن امتیازات قابل توجهی به چین داد. ایالات متحده در نهایت کنترل صادرات بر روی نیمه هادی های پیشرفته را کاهش داد و تصمیم قبلی خود مبنی بر ممنوعیت فروش تراشه های انویدیا به چین را تغییر داد. تراشه هایی که سطح پیشرفت فنی آنها کمی کمتر از آستانه قانونی برای اعمال محدودیت است. بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، ترامپ تا جایی پیش رفت که با فروش تراشه های بسیار پیشرفته بلک ول به چین در آستانه نشست اکتبر موافقت کرد تا اینکه مشاورانش به او نسبت به چنین تصمیمی هشدار دادند.
این پیامد بالقوه خطرناک متوقف شد، اما یک نتیجه نگران کننده دیگر ظاهر شد. آتش بس تجاری اخیر، که در آن چین اجرای کنترل های صادراتی گسترده را به تعویق انداخت، سابقه ای مخرب ایجاد کرد و یک اصل اساسی دولت بایدن را نقض کرد. سند اصلی بیان میکرد که کنترلهای صادراتی به دلیل نقش مستقیم آنها در حفاظت از امنیت ملی ایالات متحده، باید غیرقابل مذاکره باشد.
در همین حال، دولت ترامپ حمایت خود از تایوان را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. رئیس جمهور ایالات متحده لای چینگ ته را تحت فشار قرار داد تا سفر قبلی خود به ایالات متحده را لغو کند، زیرا نتوانست حمایت معنوی قابل توجهی در برابر فشار فزاینده پکن بر تایوان ارائه دهد.
علاوه بر این، تمرکز بیش از حد یکجانبه دولت ترامپ بر تجارت، به طور موثری مسائل حساس و پیچیده دیپلماتیک را کنار گذاشته است. در نتیجه مسائل راهبردی مهمی مانند فشار روزافزون و گام به گام چین بر مناطق مورد ادعای فیلیپین در دریای چین جنوبی و عملیات سایبری فراگیر و سازمان یافته پکن از دستور کار روابط دو کشور خارج شده است. در عین حال، نگرانی طولانی مدت و مداوم آمریکا در مورد نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر در چین نیز کنار گذاشته شده است. این تغییر تفاوت قابل توجهی را با دوره اول دولت ترامپ نشان می دهد، زمانی که کاخ سفید به شدت بر سرکوب شدید اقلیت اویغور در منطقه سین کیانگ تأکید کرد و مکرراً بر آن تأکید کرد.
چین بدون هزینه، آمریکا بدون اهرم. فلاش بک به قبل از روز استقلال
در عمل، به نظر می رسد دولت دوم ترامپ آماده است تا زمانی که واشنگتن ادعا می کند به یک “توافق پر سر و صدا” رسیده است، بدون توجه به سطحی، محدود یا شکننده بودن این توافق، پکن را از مسئولیت خلاص کند. پس از اجلاس سران کره جنوبی، تعیین اینکه آمریکا امروز در چه زمینه هایی به طور معنادار و جدی با چین رقابت می کند، دشوار است.
با این حال، دولت ترامپ در یک زمینه خاص به خاطر برداشتن برخی گامهای عقب افتاده برای کاهش وابستگی آمریکا به تسلط چین بر عناصر کمیاب خاکی و پردازش آنها، شایسته تقدیر است. اما دور کردن واشنگتن از وابستگی خود به مواد معدنی استراتژیک پالایش شده توسط چین احتمالا طولانی تر و دشوارتر از آن چیزی است که دولت رسماً اذعان کرده است. علاوه بر این، تصمیم پکن برای تعلیق محدودیتهای صادرات برخی عناصر کمیاب خاکی به مدت یک سال میتواند ایالات متحده، متحدانش و بخش خصوصی را در این مدت به آرامش خطرناکی سوق دهد.
در واقع، امتیازات تاکتیکی پکن به واشنگتن تنها منجر به بازگشت روابط دوجانبه به وضعیت قبل از «روز آزادی» شد. برای چین وضعیت قابل قبولی است، اگرچه کاملاً آرام و بی دغدغه نیست. پکن با درک میزان نفوذش بر واشنگتن و زنجیره های تامین جهانی، انعطاف قابل توجهی در اجرای رژیم کنترل صادرات خود نشان داده و تقریباً هیچ هزینه ای برای اجرای این کنترل های جدید پرداخت نکرده است. قیمت این موفقیت برای چین ناچیز بود. تصمیم دولت ترامپ برای به تعویق انداختن اجرای قانونی که مستلزم فروش یا ممنوعیت TikTok است و سرنوشت برنامه را به مذاکرات تجاری گره میزند، موقعیت پکن را بیشتر تقویت کرده و ابزارهای چانهزنی جدیدی را در اختیار چین قرار داده است که میتواند بدون تحمیل هزینههای جدی به منافع خود از آن استفاده کند.
واشنگتن آشفته پکن را محاسبه می کند. برتری چین در صبر و زمان
از دیدگاه پکن، مشکل اصلی ایالات متحده فقدان نفوذ نیست، بلکه نوعی ناآرامی مدنی در واشنگتن است. تحلیلگران چینی به خوبی می دانند که آمریکا ابزارهای فشار موثر و مهمی دارد. به عنوان مثال، میتواند دسترسی چین به زنجیرههای تامین حیاتی را که از قلمرو آمریکا میگذرد را قطع کند و آسیب جدی وارد کند. اما پکن معتقد است که دولت ترامپ هرگز تا این حد پیش نخواهد رفت زیرا از واکنش داخلی ناشی از تلافی اقتصادی چین و پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن می ترسد.
برخی از پژوهشگران و ناظران چینی اکنون بر این باورند که دولت ترامپ به دلیل فشارهای اقتصادی ناشی از تورم و فشارهای سیاسی داخلی ناشی از پیروزی دموکرات ها در انتخابات ایالتی و محلی سال 2025، مجبور خواهد شد نفوذ بیشتری را به پکن واگذار کند و در سال آینده به شیوه ای ملایم تر با چین برخورد کند. پکن احتمالاً دیپلماسی خود را با دولت ترامپ در مورد انتخابات میان دوره ای سال آینده در ایالات متحده سازماندهی و تنظیم خواهد کرد. با فرض اینکه ترامپ در رسیدن به توافقی که بتواند به نفع جمهوری خواهان در مبارزات انتخاباتی ارائه کند، بی تاب و عجول باشد و در این بی حوصلگی ممکن است از امتیازات عمده به چین چشم پوشی کند.
اما مانع واقعی برای رسیدن به یک سازش پایدار، دولت ترامپ نیست، بلکه خود پکن است. شی هیچ علاقه ای به یک “توافق بزرگ” یا “تنش زدایی” جامع ندارد زیرا معتقد است زمان به نفع چین خواهد بود و این کشور در سال های آینده در موقعیت بسیار قوی تری قرار خواهد گرفت. از دیدگاه او، هرگونه توافقی در مرحله کنونی تنها دستان پکن را بسته و دامنه مانور آن کشور را محدود خواهد کرد.
علاوه بر این، پکن نسبت به عناصر کلیدی هرگونه تنشزدایی عمیق، از جمله مذاکرات کنترل تسلیحات، بدبین است و این مکانیسمها را همان تاکتیکهایی میداند که واشنگتن برای فرسایش و در نهایت شکست اتحاد جماهیر شوروی در جنگ سرد استفاده کرد. این ادعا که رهبری چین خواهان “ثبات” در روابط دوجانبه با ایالات متحده است، به کلیشه ای تکراری در واشنگتن تبدیل شده است. اما چنین ارزیابی در بهترین حالت ناقص و در بدترین حالت گمراه کننده تلقی می شود. اقدامات چین از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید نشان می دهد که پکن در واقع می خواهد توانایی آمریکا برای مقابله و مهار چین را مهار و محدود کند.
ایالات متحده همچنان اهرم قابل توجه و قابل توجهی در برابر چین دارد و از این نظر در وضعیت ضعف مطلق قرار ندارد. اما سردرگمی استراتژیک پیرامون «روز استقلال»، کاهش تنشها در جنگ تجاری و تلاشهای دولت ترامپ برای آرام کردن پکن در آستانه نشست کره جنوبی، چین را به این نتیجه رسانده است که واشنگتن اراده و آمادگی برای افزایش فشار را ندارد.






ارسال پاسخ