“دشت natorian”

دشت natorian

ورود التهابی و نشانه هایی که داستان را خیلی سریع مبهوت می کند. کارهایی که می خواهد داستانی مرموز ، مرموز و مرموز با شخصیت های مختلف نشان دهد.

تصویر دختری که دست نوشته را نمی بیند ، پدرش ، پرتاب یک داستان Dolambaç است. این داستان در دهکده ای اتفاق می افتد که قبلاً چنین چیزهایی را دیده است.

از ابتدا نمادها را نشان می دهد. نمادهایی که سعی می کنند ما را بهتر و بیشتر با شخصیت ها معرفی کنند ، و سپس نقاط عطف خود و سرانجام پایان فیلم را به آنها نشان می دهند.

گم شدن یک دختر جوان آسان نیست. این نکته اصلی “دشت natorian” است. مردم این داستان پرماجرا گذشته ای بازتاب دارند که ما در مورد جزئیات داستان می آموزیم. فیلمساز این روستا جغرافیایی را با یک فیلم به طور اتفاقی می سازد.

شخصیت هایی که در طول فیلم با آنها ملاقات کردیم مشکلات زیادی دارند. “آیان” تصمیم عجیبی برای گرفتن عشق قدیمی می گیرد و احمد در تلاش است تا کاری انجام دهد. او همچنین می فهمد که برای بهبود اوضاع باید در خودش تغییراتی ایجاد کند.

هادی حجازی و میرساید مولاویان ، نقش احمد و آیان ، به فیلمساز کمک کردند تا داستان را همانطور که می خواست ، حرکت دهد. علی صالحی نقش متفاوتی در نقش پدر یاسنا دارد و تأثیر بسزایی در روند فیلم دارد ، اما شخصیت سعید آحخانی به فیلمنامه کمک نمی کند.

برنامه ریزی تغییرات در سناریو این است که آینده توده با “Nore of the Plain” و شخصیت های آن. فیلمساز آنقدر خوب پیش می رود که چیزی فراتر از داستان نشان نمی دهد. از آنجا که این فیلمساز سعی می کند به حالت تعلیق درآید ، که باعث افزایش التهاب فیلم می شود و به جذابیت آن کمک می کند.

دیدگاه هایی که هیجان بیشتری را به عنوان درخواست های فیلمساز فعال می کنند. ما در حال نزدیک شدن به پایان فیلم هستیم که بیشتر نشان می دهد. در سری آخر ، سرنوشت داستان به نوعی است ، اما تمایل به نمادگرایی و اغراق در صحنه های مهم افزایش می یابد.

پایان فیلم نیز قربانی همان تلاش فیلمساز بیهوده برای ایجاد هیجان است. خاتمه داستان بر اساس سناریو ساخته شده است.

*روزنامه نگار

۲۴۵۲۴۵

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین