فلاپی بسیاری از مردان فقط مشکلات واقعی در ازدواج را در جلسات درمانی نشان می دهند ، که احساس امنیت برای ابراز نارضایتی دارند.
به گفته انتخابتو به نقل از یورتانگو ، در سالهای اخیر ، آگاهی از اهمیت سلامت روان مردان به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. هیچ کس معتقد نیست که مردان باید همان چهره دشوار و غیر ضروری گذشته را داشته باشند. چهره ای مبتنی بر کلیشه های مردسالاری و به مردان اجازه می داد اضطراب ، غم و افسردگی را پنهان کنند. با این حال ، احتمال بیماری روانی مردان هنوز کمتر از زنان است. با این حال ، خطرات مشکلات سلامت روان در مردان بسیار شدیدتر است. به عنوان مثال ، طبق آمار منتشر شده توسط بنیاد پیشگیری از خودکشی آمریکا ، میزان خودکشی در مردان 3.5 برابر زن است. این نسبت در بین مردان سفید پوست میانه به بالاترین سطح می رسد. به عبارت دیگر ، سلامت روانی مردان یک مسئله حیاتی و نگران کننده است. اما آنچه امیدوار کننده است شکستن تدریجی تابو مراجعه به روان درمانی در بین مردان است. امروز ، سازمان هایی در سراسر جهان در صدر آگاهی و دفاع از سلامت روانی مردان قرار دارند. هر مردی که تصمیم گرفت برای حل چالش های عاطفی و روحی خود به درمانگر برود ، قدم بزرگی به سمت شناخت و کیفیت زندگی پیشرفته برد. بنابراین مردان در مورد جلسات درمانی چه چیزی صحبت می کنند؟ وقتی صحبت از زندگی می شود ، شکایات اصلی چیست؟
همسر اول
انتقاد مداوم از سبک زندگی همسر ، انتخاب ها ، ارزش ها یا ویژگی های شخصیتی نه تنها روحیه شخص را تضعیف می کند بلکه می تواند منجر به روابط ازدواج شود. هنگامی که کانون عشق و روابط پذیرفته شده در قوه قضاییه و انتقاد تغییر می کند ، ویژگی های زیبای همسر به تدریج پنهان می شود. روان درمانگر معتقدند که حتی اگر مرد بخواهد رفتاری را که در آن مورد انتقاد قرار می گیرد اصلاح کند ، او معمولاً واکنش همسر را همراهی می کند. یا این تغییر نادیده گرفته می شود یا “خوب ، اما …” با عباراتی مانند به سرعت به نقص های دیگر کشیده می شود و سخت کوشی بی ارزش است. اما خبر خوب این است که می توان این چرخه انتقاد را اصلاح کرد. مردان همچنین می توانند ابزارهای ارتباطی مؤثر را برای انتقاد از خود و پاسخگویی به پاسخ غیر دفاعی اما تعیین کننده یاد بگیرند. اگر هر دو طرف یاد بگیرند که بیش از انتقاد تحسین کنند ، اساس درک متقابل و روند نجات ارائه می شود.
2. احساس آزمایش مداوم
اگر او بیشتر از تحسین محاکمه شود ، هیچ کس نمی تواند در ازدواج زنده بماند. این جمله به وضوح وضعیت مردانی را که دائماً توسط همسران خود در جلسات درمانی مورد ارزیابی قرار می گیرند ، توضیح می دهد. کتاب راز ملکه آلیسون آرمسترانگ بر اهمیت “قدردانی” و “شناخت” مرتبط تأکید دارد. مردان غالباً فکر می کنند که هرگز نمی توانند همسران خود را به طور کامل راضی کنند ، زیرا علائم ارزیابی و قوه قضاییه حتی در میان کلمات ملایم وجود دارد. برای یک مرد ، چنین ارزیابی مستقیم به مقدار بستگی دارد. در بسیاری از روابط ، هر دو طرف به جای درک متقابل که مانع از گفتگوی صادقانه و امنیت عاطفی می شود ، به نیازهای فردی خود پاسخ می دهند. یک تغییر ساده اما اساسی این است که طرفین با گوش دادن به ناشناخته ها به جای نتایج عجولانه ، درک عمیق تری از یکدیگر دارند.
1. اخلاص نیست
کمبود اخلاص یکی از رایج ترین شکایات مردان هنگام مراجعه به روان درمانی است. با این حال ، اخلاص به معنای چیزی فراتر از جنسیت است. برای بسیاری از مردان ، اخلاص نوعی تماس جسمی است که منجر به پیوند عاطفی می شود. برای بسیاری از زنان ، این گرایش برعکس است: اخلاص ، امنیت ، توجه و پیوند قلب یک فرایند عاطفی است که منجر به روابط جسمی می شود. این تفاوت ممکن است باعث سوء تفاهم شود. هنگامی که زندگی شدید ، والدین ، کار ، مسئولیت ها یا بیماری های خانوادگی وارد معادله می شود ، زنان ممکن است از نظر عاطفی خسته شوند و ممکن است انرژی لازم برای برقراری ارتباط صمیمانه را نداشته باشند. در چنین مواردی ، مرد احساس می کند که رد شده و نیازهای وی نادیده گرفته می شود ، در حالی که همسرش برای تأمین “نیازهای همسر” تحت فشار قرار می گیرد. درمانگران مضاعف بر این باورند که سخنرانی در مورد هدف مشترک و یادآوری اولین دلایل ازدواج می تواند به بازسازی صمیمیت و صمیمیت کمک کند.
1. لیست طولانی مشکلات ازدواج
اگرچه زنان غالباً حامی مشاوره ازدواج هستند ، اما درمانگران باتجربه به سرعت فضای لازم را برای شنیدن صداهای مردان فراهم می کنند. در این جلسات ، مردان معمولاً چنین شکایاتی را پیشنهاد می کنند:
ماه ها رابطه صمیمانه نداشته ایم.
همسرم دائماً صحبت می کند ، آنقدر تکرار می کند و ادامه می دهد که نمی توانم مسئله اصلی را به خاطر بسپارم.
تکالیف ، مراقبت از کودکان ، خرید ، تمیز کردن و غیره.
او کنترل احساسات خود را از دست می دهد و با پرخاشگری به من حمله می کند.
او دوستان من را دوست ندارد ، بنابراین او به هر دوستان انجمن اجتماعی محدود می شود.
این تعداد زیادی از کودکان را کنترل می کند و به آنها اجازه نمی دهد که با عواقب طبیعی روبرو شوند.
او خانواده اش را کامل می بیند و به خانواده من توهین می کند.
چنین شکایاتی نشان دهنده فشار مردان در زندگی مشترک است. نسخه ، که به طور کلی توسط جامعه دیده نمی شود ، یا حتی ناچیز تلقی می شود. اگرچه مردان کمتر در مورد مشکلات خود صحبت می کنند و گاهی اوقات احساسات خود را محرمانه نگه می دارند ، جلسات روان درمانی فضایی را برای بیان این فشارها ، ناامیدی و نیازها فراهم می کند. مهمترین شکایت مردان در این جلسات خیانت یا دروغ نیست ، بلکه عدم قضاوت ، انتقاد و ارتباط صمیمانه و عاطفی است. آنها می خواهند شنیده شوند ، درک شوند و احساس ارزشمندی کنند. آینده یک ازدواج موفق در توانایی ایجاد فضایی برای دیدن و شنیدن و همدلی و درک متقابل نهفته است ، نه کمال این دو.
ارسال پاسخ