امروز ، 9 ماه مه روز بازیگر ملی است و ما این انگیزه را از یک بازیگر به یاد می آوریم که روی مضرات زندگی تمرکز نمی کند ، اما Wapishee ، تا زمانی که او به جای زانو زدن در تهران سعی در محافظت از ارتفاع خود کند. او ورزش خود را از دست نداد و به مربی رفت. او به دلیل حرفه هنری خود بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به تبعید رفت و بیشترین افتخار را برای خوشحال کردن قلب مردم می دانست.
به گفته ایسنا ، ما بخشی از سخنان وی را با نسیم (سومایه) گزیزاده در شماره دوم مجله پاراگراف برای مورتزا احمدی می خوانیم. این سخنرانی پس از مرگ احمدی منتشر شد.
احمدی گفت وارد عرصه بازیگری است:
“دبیرستان شفی تنها مدرسه ای بود که در آن زمان کار می کرد و من در سال اول در تئاتر اول در آنجا کار کردم. تصمیم گرفتم تئاتر تئاتر را بخوانم ، اما گفتم. یکی” سپس او آن را به من داد و هفته آینده آن را نگه داشت. من به این فکر کردم که چگونه مردم به روش قبلی آنها را می خوانند. بنابراین من لباس یک فروشنده را پوشیدم و روز پنجشنبه با یک ارکستر به رهبری پروفسور رادمارد کار کردم و از سنت گرایی وی در صحنه بسیار خوشحال شدم. آن شب آنها با من قرارداد بستند. در آن زمان ، تومان پول زیادی داشت و بسیاری از بازیگران تئاتر به من حسادت می کردند. در آن زمان ما احترام می گذاریم زیرا این علاقه به خانواده ها بود ، اما از اواخر دهه 1980 ، مردم اشعار ما را نوشتند و وقتی دید که اصالت قبلی ناپدید شده است ، آنها در شب تحصیل می کردند ، کمتر می خوانیم.
موضوع بیشتر موارد فوق طنز سیاسی جدی بود. به یاد دارم که به دلیل عملکرد قبلی QDS شاهین در پاییز ، شش ماه به کرمان تبعید شدم. به دلیل این اجراهای سیاسی ، من به خانه رفتم و چندین بار مورد ضرب و شتم قرار گرفتم تا اینکه ترسیدم مادرم را با آن سر و شکل ببینم ، اما این تمرین پوست ما را پرتاب کرد. به هر حال ، من معمولاً سال گذشته خواندن را ترک کردم.
بعد از کودتا ، هنگامی که تئاتر بر ما آتش گرفت و ما را بیرون انداخت ، تصمیم گرفتم این چیزها را ترسیم کنم و به سر کار بروم. گذشته از بازیگری ، من می خواستم به آهاز منتقل شوم. به هر حال ، تمام حساب های من اشتباه بود. وقتی به آهاز آمدم ، روز دوم ، من آن را به رادیو آهواز ارسال نکرده ام و به شما گفتم که فرزندان کوچک ما را فشرده و برای بازیگری تمرین کنید. “من 5 سال برای آنها افتخاری کار کرده ام و تا زمانی که تهران به همان کاسه به تهران آمد و همان کاسه برای من اتفاق افتاد.”
و نه تنها یکی از زوج های تأثیرگذار کشور در رادیو و تلویزیون ، بلکه به یاد یک اثر فراموش نشدنی در زمینه بازیگری نیز می رسید. در مورد کتاب ها و تحقیقات وی ، خواهیم گفت که در مقاله دیگری ، او این فرصت را رعایت نمی کند.
۲۴۴۵۷
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ