جنگ: سربازان ، قربانیان اصلی جنگ

جنگ: سربازان ، قربانیان اصلی جنگ


در دنیایی که روایت های جنگ به طور کلی توسط کلیشه ها خدمت می شود و قهرمانان منقبض شده ، جنگ ، که توسط راندوزا و الکس گارلند اداره می شود ، سعی می کند تصویر یک ظلم جنگ برهنه را به زبانی خشونت آمیز اما واقع بینانه ارائه دهد. این فیلمی است که روایت او را در آشفتگی ذهنی سربازان معمولی و در قلب بی پایان سیاه میدان نبرد ایجاد می کند.








ویژگی های فیلم جنگ
مدیر ری مندوزا ، الکس گارلند
نویسنده ری مندوزا ، الکس گارلند
ریخته گری Diafaro Won-Tai ، Weil Polter ، Kosmo Jarvis ، Kate Conner
تاریخ انتشار ۲۰۲۵

بر اساس یک داستان واقعی ، این فیلم داستان گروهی از سربازان آمریکایی را نشان می دهد که در سال ششم از خانه ای در رمادی حمایت می کردند. با این حال ، همه چیز با موارد فوق مخالف است ، موقعیت آنها در حال جنگ با نیروهای دشمن است.

جنگ

این فیلم شروع خوبی دارد. بعداً ، تمام سربازانی که به مقام خود رسیدند ، گروهی از کلیپ رقص جذاب زنان را تماشا می کنند و با هیجان بسیار رقص می کنند. “ما زندگی خود را برای آنها به خطر می اندازیم!” در ابتدا این جمله کلیشه ای به نظر می رسد و تأثیر زیادی ندارد. با این حال ، هنگامی که مأموریت اصلی شروع می شود و این سربازان در یک آخرالزمان وحشتناک گیر می کنند ، می بینیم که جنگ فراتر از سلاح های جذاب و هیجان است که اغلب در بازی های ویدیویی معرفی می شود.

از همان آغاز مأموریت ، این فیلم با یک دوربین زندگی می کند و مخاطب را با گل ، خون و ترس ضبط می کند. روایت داستان محدود به یک کار خاص در یک خانه خاص است. این فیلم بیشتر هرج و مرج را ارائه می دهد و به تدریج مخاطب را با ریتم آهسته ، که ریتم آهسته است ، به عضویت این کار خطرناک تبدیل می کند. این ساختار منظم نه تنها تجربه مخاطب را به تجربه ذهنی یک سرباز نزدیک می کند ، بلکه در متن متن تجاری نیز آزادانه در متن متن تجاری مانند جنون ، بی معنی ، نجات و وحشت آزاد می شود.

مهمترین ویژگی فیلم استفاده از بازیگران جوان در نقش های اصلی است. در فیلم های جنگ ، شما عادت دارید که سی و یک سال ستاره را در نقش سربازان جوان که به جنگ می روند ، ببینید. با این حال ، بازیگران انتخاب شده در فیلم “جنگ” توسط جوان و سربازان کاملاً هشدار داده می شوند. کیت کانر 2 -سال -ولد مایکل گاندولفینی ، 2 -سال -ولد 2 -سال -ولد فین بنت و 2 -ساله -دیافارو پیروز شدند. کریستوفر نولان یک بار از این آیین نامه در دانکرک استفاده می کرد و سعی کرد بازیگران نزدیک سربازان را در جنگ انتخاب کند.

فضای مناسب برای شکل بصری و جنگ

در “جنگ” ، دوربین فقط یک ابزار روایی نیست بلکه بخشی از زبان فیلم است. حرکات مستند دوربین ، قاب های دقیق و زاویه های کم از مخاطب در موقعیت سربازان استفاده می کنند. هر مربع از تنگنا و ناامیدی فریاد می زند. این یک تجربه جنگ حسی را بدون پناهگاه جلوه های ویژه قهرمانان برق یا قهرمانان هالیوود ایجاد می کند.

یکی از انتخاب های شجاع فیلم این است که هیچ گونه شخصیت سنتی وجود ندارد. سربازان این فیلم بیشتر انواع ناشناس و ناشناس هستند ، هویت آنها بین گلوله ها و خون ناپدید می شود. در نگاه اول ، این از بین بردن عمدی فردیت می تواند از دوستی مخاطب جلوگیری کند ، اما با رویکرد ضد هئروئیک فیلم سازگار است. در اینجا هیچ “ناجی” یا “قهرمان نجات” وجود ندارد. ما فقط با افرادی هستیم که در یک سیستم پیچیده گرفتار شده اند ، با وظیفه کشتن و زندگی بدون دانستن چرا و چرا.

عصبانیت و اهمیت در جنگ

“جنگ” تصویری را ایجاد می کند که در آن مرز بین دشمن و خود ، خیر و شر ، معنی و معنای معنا به تدریج ناپدید می شود. سربازانی که بیگانه هستند و تنها با هدف خود زنده ماندن هستند حتی اگر دیگر امید و رویا نباشند. این فیلم یادآور یک سبک مدرن تر برای نشان دادن این رئالیسم با Remandua و Alex Garland و یادآور فضای فیلم واقع گرایانه مانند “All -flex -Following” یا “در جبهه غربی” است. یک زبان بصری برهنه با کمترین استفاده از تنظیمات سینمای صدا و بصری.

Minens -انفجار Maden و از دست دادن یک مخزن بازیابی شده بدون شک یکی از صحنه های مهم این فیلم است. پس از ورود طولانی و آهسته ، او یک بار واقعیت برهنه سیلی خود را بر روی مخاطب بازی می کند. سرگرم کننده به پایان می رسد ، بقا آغاز می شود. گویی خود شخصیت های اصلی انتظار چنین واکنشی بیش از حد به حقیقت ندارند.

از همان آغاز مأموریت ، این فیلم با یک دوربین زندگی می کند و مخاطب را با گل ، خون و ترس ضبط می کند. روایت داستان محدود به یک کار خاص در یک خانه خاص است. این فیلم بیشتر هرج و مرج را ارائه می دهد و به تدریج مخاطب را با ریتم آهسته ، که این ریتم آهسته است ، به عضویت این کار خطرناک تبدیل می کند.

اجتناب از روایت کلاسیک و خصوصیات سنتی می تواند یک تجربه سرد ، احمقانه و غیر ضروری را برای برخی از توده ها ایجاد کند ، اگرچه شجاع و مفهوم فیلم است. برخی از صحنه ها با تکرار خشونت و سردرگمی بدون موضوع غرق می شوند. چنین روایات خشن و وحشیانه می تواند برای برخی از توده ها آزار دهنده باشد. خوشبختانه (یا متأسفانه!) ما ، مانند سربازان ، نیازی به مقاومت و زنده ماندن در این جنگ کشنده نداریم. وقتی اوضاع از تحمل بیرون می آید ، ما همیشه این فرصت را داریم که از این دنیای داستانی دور شویم.

مشکل دیگر این فیلم این است که اگرچه واقع گرایی بسیار خوبی دارد ، اما برخی از صحنه های اکشن مصنوعی هستند و مخاطبان را از فضای واقعی دور نگه می دارند. هرچه فضای داخلی کامل تر باشد ، لنگ در صحنه های جنگ خارجی. این صحنه به ویژه با ورود نیروهای پشتیبانی دیده می شود. تقریباً بیست سرباز ، در منطقه آزاد خیابان ها ، از سیلی دشمنان شروع می کنند و حتی بدون آسیب دیدگی به خانه می روند!

علاوه بر این ، عدم تمرکز روی یک شخصیت اصلی می تواند مانعی برای ورود عاطفی مخاطب به دنیای فیلم باشد. با وجود فضاپیمای مشابه ، فیلم های بزرگ جنگی مانند “Ryan Soldier Rescue” یا “1917” توانستند با تمرکز بر شخصیت های خاص ، تجربه همزمان و روایی ایجاد کنند. با این حال ، “جنگ” ترجیح می دهد خود را از هرگونه ژنرال گرایی یا حسی دور کند و این تصمیم هم قدرت و هم ضعف است. در چند سال گذشته ، به ویژه در هالیوود ، این فیلم ممکن است یکی از معدود فیلم های بدون قهرمان کاملاً قطعی باشد! تمام ماهیت سربازان قهرمان اصلی فیلم است.

از نظر زیبایی شناختی ، انتخاب رنگهای خاکستری ، سبز تیره و قهوه ای به خوبی باعث خونسردی منطقه می شود. نورپردازی مینیمالیستی و طبیعی قاب هایی را ایجاد کرده است که شبیه نقاشی های جهنم است. استفاده از سکوت به عنوان یک ابزار روایی یکی دیگر از ویژگی های مهم فیلم است. لحظات سربازان یا صدای باد اثر بسیار عمیق تری نسبت به دیالوگ های پر رونق دارد.

سربازان ، قربانیان اصلی جنگ

در یک لایه دیگر ، “جنگ” نقد ناشناس بودن نهاد نظامی و مکانیسم مطلق اطاعت است. سربازانی که برای انجام دستور انجام شده اند حتی بدون اینکه بدانند هدف این عملیات چیست. فراتر از مبارزات دو جبهه سیاسی یا ایدئولوژیک جنگ ، این فیلم در مکانهایی خوب است که ساختار انسانی یک پدیده غیر منطقی و نهادینه شده است. یک سیستم خودآموزی سیستماتیک که خود را به روش های مختلفی بازتولید می کند.

به طور کلی ، “جنگ” فیلمی است که به دنبال سرگرمی نیست ، اما می خواهد زخم را در ذهن شما قرار دهد. اگرچه همه توده ها با آن همراه نیستند ، اما یک تجربه حسی ، سنگین و آزار دهنده ، که پیشنهادی ویژه برای افراد جوی سینمایی به زبان و محتوای متفاوت دارد. این فیلم جنگ علیه سینمای Common War War Rules ، چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا است. و شاید این ویژگی آن را به یک کار دائمی تبدیل کند. در دنیایی که خشونت عادی شده است و جنگ ها بعضاً پیشینه درام قهرمانانه است ، “جنگ” یادآوری می کند که جنگ یک ماجراجویی یا یک فداکاری بزرگ نیست. این یک فروپاشی تدریجی ، درونی ، ساکت و بی نهایت است.

جنبه های قوی:

  • پرداخت واقع بینانه
  • مدیر عالی
  • بازی های عالی

نقاط ضعف:

  • به نظر می رسید برخی از صحنه های اکشن مصنوعی هستند و می توانند بهتر انجام شوند.

منبع: مایک