زیبایی در چارچوب انیمیشن: قهرمانان انیمه از پرنسس دیزنی / استاندارد استاندارد لاغری

زیبایی در چارچوب انیمیشن: قهرمانان انیمه از پرنسس دیزنی / استاندارد استاندارد لاغری

Reyhaneh Eskandari: در دنیایی که رسانه ها نقش اساسی در شکل دادن به اعتقادات ، ارزش ها و تصویر ذهنی رسانه ها دارند ، انیمیشن فراتر از سرگرمی های ساده برای کودکان است. این قالب تصویر محبوب پیام های پنهان و گاه آشکار در مورد هویت ، زیبایی ، جنسیت و وضعیت اجتماعی دارد. به عنوان مثال ، در میان بزرگترین تولید کنندگان انیمیشن ، دیزنی نقش مهمی در ساخت و ادغام زیبایی زنانه خاص با ده ها سال داشته است.

تصویری زنانه که توسط دیزنی به السا از “سفیدی” ، چهره زیبا ، ساده ، ظریف ، ناقص ، چشم های بزرگ و الگوی تکراری از حرکات ملایم ارائه شده است. در عین حال ، نژاد ، کلاس و تنوع جسمی به ندرت در این تصاویر قابل مشاهده است. در سالهای اخیر ، این عدم تکرار و تنوع منجر به بحث جدی در مورد مباحث جهانی شده است. بسیاری از محققان هشدار داده اند که این تصویر ایده آل از زنان ممکن است بر عزت نفس و تصویر فیزیکی دختران جوان تأثیر منفی بگذارد. به خصوص هنگام مقایسه فرزندان خود با این شخصیت های بی عیب و نقص و به تدریج احساس عدم کفایت.

برخی از روانشناسان کودکان نه تنها شاهزاده خانم دیزنی را تشویق می کنند نه تنها یک مدل زیبایی غیرقابل دسترسی را تشویق می کنند ، بلکه مردان نیز در نقش های منفعل یا نجات ظاهر می شوند. این مفهوم تکراری ، که یک زن زیبا باید انتظار ناجی را داشته باشد ، می تواند به طور ناخودآگاه نوعی اعتیاد به جنسیت را در ذهن دختران تقویت کند. برای یک رویا ، عشق ، نجات و حتی تحقق هویت زنانه بدون معرفی یک مرد قهرمان امکان پذیر نیست.

از طرف دیگر ، انیمه ژاپنی زنان مختلفی را با ظواهر و شخصیت های مختلف از دهه 1980 و اوایل دهه 1980 توصیف کرد. در این مطالعات ، زنانی با تصمیم گیری بالا ، سن و تنوع جسمی و نقش های پیچیده تر وجود دارند. در این آثار ، تنوع بدن زنانه نه تنها شایع تر است ، بلکه نقش های زنانه نیز اغلب توسط رهبری ، شجاعت ، تفکر و حتی فداکاری تعریف می شود. در انیمه ، زنان انتظار ناجی را ندارند. آنها ناجی هستند.

در داستانهای Naushaica ، Sun ، Micasa و حتی در داستان های تاریخی یا فانتزی ، شخصیت هایی مانند “یوریتی” نه تنها قدرت جسمی بلکه پیچیدگی ذهنی و استقلال فکری هستند. آنها در لبه های روایت مرد نیستند ، بلکه در خط مقدم تصمیم گیری هستند. این ویژگی ها فضای باز را برای پذیرش هویت ، قدرت و تنوع فردی ایجاد کرده و انیمه را برای مخاطبان کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان ایجاد کرده است.

در این گزارش ، وی یک جامعه شناس و محقق در زمینه زنان و خانواده است. ما با پرسیدن سؤالات Khazaei به دنبال سه محور کلیدی هستیم. اول ، چگونگی نمایندگی زنان در انیمیشن های دیزنی و چگونگی ترویج استانداردهای زیبایی. دوم ، مقایسه با انیمه ژاپنی و رویکردهای مختلف فرهنگی. و سوم ، نسبت بین انتخاب های هنری و اثرات ایدئولوژیک در طراحی شخصیت های زن است. در دنیایی که دختران در معرض بمباران بصری قرار می گیرند ، سوال مهم این است که آیا زنان می توانند تصویر رایگان ، انسانی تر و متفاوتی برای نسل آینده ترسیم کنند یا خیر؟

فکر می کنید دیزنی زیبایی زنانه را چه نوع استانداردی را تشویق می کند؟ این بدن زنانه استاندارد تا چه اندازه با واقعیت های بدن مغایرت دارد؟

به طور کلی ، این سوال یک سوال قطعی نیست. امروز ، انیمیشن های دیزنی نه تنها روی زنان تمرکز می کنند تا بگویند استاندارد دیزنی مربوط به انتقادات از زیبایی زنانه است.
دیزنی یک مجموعه انیمیشن پرنسس را در طول حرفه خود منتشر کرده است که مهمترین چیز است.
و البته ، این محدود به زنان نیست و بیشترین کار را در مورد مردان انجام می دهد. نوزادان دیزنی مردان و انیمیشن های دلپذیر و خوش تیپ به دور از مردان واقعی در جامعه ، حتی در جامعه غربی دارند.

او یک جامعه شناس و محقق در زمینه زنان و خانواده است. برو خازی

اما چرا فیزیک زن مشهود است اما مردانه نیست؟

برای پاسخ به این سؤال ، باید قاب پاسخ را تغییر دهم و فرمول دیگری ارائه دهم. این دیزنی نیست ، بلکه تمایل جامعه است که دیزنی منعکس می کند.
در حقیقت ، استاندارد دیزنی و زیبایی بلامنازع بیشتر برای دیدگاه جامعه از زیبایی زنانه است. این مورد برای بخش عروسک های دیزنی است. بله ، عروسک های باربی با معرفی این زیبایی اغراق آمیز و بدن زن اغراق آمیز که نشان می دهد این کار در دسترس نیست ، نوعی تنگی زنانه دارند. این یک جامعه استاندارد است که از زیبایی زنانه ساخته شده است و با افسانه این نوع زیبایی ، همه چیز زشت ، ناسالم و ناپایدار را معرفی می کند.
این استانداردی است که در بیشتر انیمیشن ها در عروسک دیزنی منعکس شده است. این اعتقادات بیشتر تحت تأثیر عروسکی قرار می گیرد تا اینکه تحت تأثیر انیمیشن ها در جامعه قرار بگیرند.
به طور خلاصه ، استاندارد اغراق آمیز که دیزنی از زیبایی زنانه آورده شده است ، نشان دهنده تمایل جامعه برای زیبایی زنانه است که در اواسط سال و اواسط دهه 1980 در اواسط قرن تشکیل شده است.
مدتها قبل از باربی ، توویگی ، یک مدل ، یک شخصیت واقعی با بدن اغراق آمیز بود. من به تأثیر تضعیف زنانه اغراق آمیز توویگی بیشتر از انیمیشن ها فکر می کنم ، حتی اگر کسی نشنیده باشد. در همین حال ، این توویگی بود که به عنوان معیار زیبایی از اندامهای زنانه (که به معنای بهترین شکل است) به سطح ساختاری جامعه نشت کرد و در نهایت زیبایی باریک ایجاد کرد.

علاوه بر این ، من تأکید می کنم که سبک زندگی غیر طبیعی بیش از زیبایی اغراق آمیز و غیر طبیعی است.
در گذشته ، در عصر ما ، این بیشتر با کتاب های مارتین ساخته شده بود. درست است که این کتاب ها نوعی زیبایی غربی را به زیبایی شرقی تشویق می کردند که منجر به بیان ضلع شرقی می شد ، اما از سبک زندگی از استاندارد زیبایی زنانه تشویق می شد.

زیبایی در چارچوب انیمیشن: قهرمانان انیمه از پرنسس دیزنی / استاندارد استاندارد لاغری

شاخه ، خواننده ، بازیگر و مدل

آیا نمایندگی زنان در انیمیشن های دیزنی می تواند نوعی مهندسی زیبایی شناسی در نظر گرفته شود که مفاهیم فرهنگی خاصی را در ذهن کودکان نهادینه می کند؟

بله طراحی شده است. با این حال ، در سخنرانی ما ، من نمی خواهم انتظارات جامعه مردسالاری بر زیبایی زنانه به حاشیه رانده شود ، و دوباره تأکید می کنم که این نمایندگی محدود به زیبایی و بدن زنانه نیست که فکر می کنم بیشتر تحت تأثیر جامعه مردسالار جهانی قرار گرفته است. با استفاده از انیمیشن های دیزنی ، عروسک های دیزنی و کتابهای دیزنی ، نکات مثبتی از جمله استقلال ، عزم و عزت و خود داشته است ، اما گاهی اوقات سبک زندگی بومی و الگوی متفاوت کودکان ، نوجوانان و حتی نوجوانان را به چالش می کشد.

و فراموش نکنیم که تمام فعالیت های موجود در زمینه فرهنگ و رسانه طراحی شده است. در اصل ، مسئله اصلی نظریه پردازان انتقادی و مکتب فرانکفورت همان رویکرد دستکاری رسانه ها از فرهنگ است که برای مهندسی فرهنگی رسانه ها و صنعت فرهنگی توضیح می دهد.
برای پیشبرد اهداف خود ، سرمایه داری باید نیازهای اشتباه را از این طریق استاندارد و القا کند و این زیبایی و استاندارد بخشی از این سیاست است.

عواقب این دیدگاه یک جانبه از تصویر ذهنی بدن دختران چیست؟

مشکل فقط انیمیشن ها و نوزادان و زیبایی اغراق آمیز آنها معرفی نمی شود. در این میان ، در سالهای اخیر ، زیبایی ذهنی دروغین در ذهن زنان و دختران ایجاد شده است ، که بسیار شبیه به انیمه و معیارهای زیبایی شناسی دیزنی نیستند.

هیچ ارگان اغراق آمیز و استانداردهای زیبایی وجود ندارد که منجر به ادغام بدن زن و مداخلات افراطی صورت شود که هیچ ارتباطی با القاء دیزنی از طریق جراحی ها و مداخلات بی شماری در اندام های خصوصی ندارد.

این خواسته های یک جامعه جنسیتی مردسالاری است که به بدن خصوصی زنان می رود و طبق استانداردهای آنها تشویق می شود. اگر می خواهیم یک فرضیه تحلیلی تری ارائه دهیم ، می توان یافت که این معادل چهره های زنانه و اندام های افراطی احتمالاً بیشتر از معیارهای زیبایی شناسی دیزنی تحت تأثیر فیلمسازان و تصاویر قرار دارد.

زیبایی در چارچوب انیمیشن: قهرمانان انیمه از پرنسس دیزنی / استاندارد استاندارد لاغری

نوزادان دیزنی

انیمه ژاپنی در طراحی شخصیت های زن از نظر اندازه بدن ، شخصیت و نقش متفاوت است. به نظر شما این تفاوت از کجا ناشی می شود؟

تنها انیمه ژاپنی که این رویکرد را تغییر می دهد نیست. این رویکرد با تقویت رویکردهای فمینیستی و خواسته های جامعه و انتقاد گسترده تغییر می کند. در سالهای اخیر ، کارتون ها و نوزادان خارج از استاندارد فوق تولید شده اند.

حتی اندام ها در موارد کمی چاق تر هستند. از آنجا که برخی از خواسته های فمینیستی جامعه دیگر تحمل همان چهره زنانه را تحمل نمی کند ، این شرکت های غربی با فشار مطالبات در جامعه از این استانداردها جدا می شوند. اگرچه شخصیت های بد انیمیشن ها هنوز چاق و زشت هستند ، حداقل در نوزادان ، معیارهای دیگری معرفی شده اند و تغییر در اندام های زنان رخ داده است و شرکت ها در حال حرکت هستند.

انیمه ژاپنی همچنین استانداردهای خاص خود را اجرا می کند ، اما در جامعه امروز ، این استاندارد سازی بدون زیبایی انیمیشن یا زیبایی غربی کمتر قابل مشاهده است. در غیر این صورت ، زیبایی انیمیشن های ژاپنی مورد توجه قرار نمی گیرد.

استاندارد سازی زیبایی غربی در دهه های 1980 و 1980 تأسیس شد و من معتقدم که بیشتر تحت تأثیر هالیوود قرار گرفت.

آیا می توان گفت که با پذیرش تنوع بدن زن ، دیدگاه مهمی از استاندارد سازی غربی ها ارائه می دهد؟

این جامعه ای است که این تقاضا را دارد و یک تقاضای جدی فمینیستی برای کنار گذاشتن استاندارد سازی زیبایی زنانه و از همه مهمتر برای از بین بردن شاخص زیبایی از فمینیسم است.
این همان چیزی است که فمینیسم معتدل دنبال می کند. حالا او می خواهد غرب یا شرق باشد. اگر بازار سرمایه داشتیم ، احتمالاً همین کار را برای زیبایی های شرقی انجام می دادیم.

معمولاً من به فکر برخورد با زیبایی های زیبایی به عنوان حقوق ضد زن هستم. اکنون که تغییر کرده یا کمتر تغییر کرده است. به طور کلی ، ما باید به جای معیارهای مختلف زیبایی ، از معرفی یک زن زیبا به عنوان “زن نمونه” خودداری کنیم.

زیبایی در چارچوب انیمیشن: قهرمانان انیمه از پرنسس دیزنی / استاندارد استاندارد لاغری

دختران در انیمه ژاپنی

آیا زیبایی برای مردان وجود ندارد؟

با این حال ، شما هرگز نخواهید دید که انیمیشن ها یا نوزادان این زیبایی را در قالب استاندارد سازی انجام می دهند.

چرا ما با این کار می کنیم؟

ما باید به اولین بحث برگردیم. این یک جامعه مردسالاری است که زیبایی زنان را تشویق می کند و افسانه زنان را قادر می سازد تا به خواسته های جنسیتی جامعه پاسخ دهند.

انتخاب هنری و انتخاب ایدئولوژیک بدن زنان در انیمیشن ها چقدر است؟

من نمی توانم بگویم ایدئولوژیک اما القاء. یک انتخاب هنری از یک جهت وجود دارد. از آنجا که جامعه ، تحت تأثیر رسانه های قدیمی ، زیبایی های حساس و متعادل را برای مردان و زنان دوست دارد و نمی خواهد در رسانه ها در رسانه ها ، Badgol ، بدهی و رسانه های نابرابر ارائه شود. هرچه تصاویر متعادل تر باشند ، افراد بصری تر می شوند و این کاملاً طبیعی است.

حتی در بالا ، مخاطب می خواهد آنچه را که در تصویر رسانه وجود ندارد ، ببیند. دنیای سرمایه داری و رسانه های طراحی شده می خواهند آنچه را که جامعه دوست دارد ببیند ، معرفی و ارائه دهند. بنابراین ، یک دایره شرور برای تهیه تصاویر ریتمیک و زیبا از افراد واقعی (زن و مرد) ایجاد شده است ، و از طرف دیگر ، در حالی که جامعه مانند دیدن تصاویر ریتمیک است ، فقط از همان شخص لذت می برد ، اما به تدریج به یک معیار شخصیت تبدیل می شود و سعی می کند یکسان باشد.

5959

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین