چرا بحران آب حاصل از گلوله برفی بهمن شد؟

چرا بحران آب حاصل از گلوله برفی بهمن شد؟


دورجدید اخیراً ، و البته در شرایط فعلی ، دیدگاه های مختلفی را مشاهده کرده ایم که بر وضعیت آب بحرانی در ایران و به ویژه در کلان شهرها مانند تهران متمرکز است. به ویژه ، چند روز پیش ، وزیر انرژی عباس علی آبادی به دلیل فشار آب از شهروندان تهانی عذرخواهی کرد و در مورد کمبود منابع آب گفت.

به گفته انتخابتو؛؛؛؛ در همین زمان ، ISA Bozorgzadeh ، سخنگوی صنعت آب این کشور ، وضعیت فعلی سدهای تهران را در صد سال گذشته بی سابقه توصیف کرد. وی همچنین تأکید کرد که تهران اکنون در پنجمین سال خشکسالی است. به گفته برخی از کارشناسان صنعت آب در کشور ، این مسئله در 60 سال گذشته یک مسئله بی سابقه است. اگر برخی از دانشگاهیان در روزهای اخیر ، طی دو هفته یا در راه حل های جدی ، ذخیره نکرده اند ، ما نمی توانیم با وضعیت منفی تری در آبرسانی پایتخت روبرو شویم.

مسئله این است که رئیس جمهور ایران ، ماسوود مدیسیان تأکید کرد که بحران آب در این کشور جدی تر از آن است که بسیاری از مردم فکر کنند. حال ، علاوه بر همه موضوعاتی که در مورد جنبه های مختلف بحران آب در ایران گفته می شود و شغل را منفی می کند ، نباید فراموش کنیم که برخی از کاستی ها و کاستی ها وجود دارد که نقش مهمی در مختل کردن بحران آب در ایران در زمینه مدیریت آب در ایران دارند. در این زمینه ، سه انتقاد اساسی در ایران در مورد مدیریت آب وجود دارد.

1. قوانین ترجمه و تقلید

یکی از انتقادات جدی که کارشناسان آب در کشور به طور مکرر به آن اشاره کرده اند ، مدیریت آب در ایران ، قوانین ترجمه و تقلید در این زمینه تا حد زیادی در حال بازگشت است. این بدان معنی است که قوانین حاکمیت آب در چنین کشور اروپایی سالهاست که در ایران اجرا شده است. با این حال ، آب و هوایی ، جغرافیایی و موارد مشابه ایران متناسب با کشورهای اروپایی ایران نیست.

این امر بحران آب در ایران را از سال به سال به طبیعت شدیدتر تبدیل کرده است. با توجه به ظرفیت کارشناس و علمی ایران ، واضح است که باید نسخه ای از حقایق میدانی و مناسب ترین اصول مدیریت آب را نشان دهد. برای مدیریت منابع آب ایران ، می تواند در کوتاه مدت ، در میان مدت و البته در دراز مدت نتایج مثبتی داشته باشد.

2. مردم ؛ حلقه سحر

مردم بخش مهمی از حاکمیت آب هستند ، اما دیدگاه مدیریت آب در ایران عمودی است ، گویی در نوعی سیستم گرامر ، قوانین از بالا تعیین می شود و مردم باید آنها را بپذیرند. در حقیقت ، ذینفعان آب و به ویژه مردم در قالب مدیریت آب در ایران مفقود هستند و دولت تنها کمیته معتمد این منطقه است. این یک نقص بزرگ است. براساس اعلام وزارت زور ، 92 ٪ از آب این کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود و به یاد داشته باشید که تقریباً 8 ٪ در منطقه داخلی است.

اگر به این زاویه نگاه کنیم ، مردم نیازی به بحث در مورد نیاز مدیریت مناسب منابع آب در زمینه کشاورزی به همان اندازه که نیاز به پس انداز و مدیریت بحران دارند ، بحث نمی کنند. در اصل ، مدیریت گرامر در زمینه آب نمی تواند در هر زمان در مورد بحران آب احساس جدی کند. این تأثیر قابل توجهی در بحران بدتر با گذشت زمان داشت.

3. تحقیقات جدی گرفته نمی شود!

سرانجام ، گویا دیدگاه متخصص این بخش مورد غفلت واقع شده است ، سالهاست که نقد حوزه مدیریت آب در ایران بوده است ، و مأمورانی که در زمینه مدیریت آب تصمیم می گیرند منطقه را با بالاترین محافظه کاری مدیریت می کنند و تغییرات را به حداقل نمی رسانند. یکی از عینی ترین تظاهرات این گونه این است که چالش های موجود در زمینه بحران آب در ایران از دولت به دولت منتقل شده است و اقدامات جدی برای رسیدگی به این مسئله انجام نشده است.

بنابراین ، بحران آب مانند یک گلوله برفی که از قله جاری می شود و اکنون بهمن می شود ، به نظر می رسد و هم سخت و هم بسیار پرهزینه شده است.