پرونده اکبری ؛ قاتل سریال 11 مرد

پرونده اکبری ؛ قاتل سریال 11 مرد


خبر قتل چهار مرد در مازندران در سپتامبر 2008 ، همه سالها ، زنی به نام کو کولتوم اکبری. مانند یک بمب در سایبر.

داستان این مجموعه قتل ها در سال ششم آغاز شد ، اما همه قربانیان پیرمرد و بیشتر بیمار هستند. بازماندگان به مرگ آنها مشکوک نبودند و تا پنج سال از اولین برنامه کشنده ، این داستان را دنبال نکردند. هنگامی که پیرمردی به نام عزیز الله بابی به طرز مرموزی درگذشت. او دست این زن را گرفت.

پسر عزیز الله بابائی داستان راز راز قتل ها را روایت می کند: “پس از مرگ مادرم ، پدرم یکی از آشنایان را برای سازماندهی مجدد و ازدواج با کولتوم معرفی کرد. ما قبل از ازدواج آنها بیش از چهار یا پنج نفر را ندیدیم. ما در این زمان چهار یا پنج بار ندیدیم.

کولتوم چگونه رفت؟

پسر قربانی گفت: “وقتی پدر من ناگهان به رحمت خدا رفت ، داستان مرگ او برای ما بسیار مرموز بود.” ما نمی توانیم باور کنیم که به اندازه کافی حاد است که باعث شود بیماری پدرم ناگهان بمیرد. وقتی یکی از آشنایان قدیمی ما با برادرم تماس گرفت تا آرزوی تسلیت داشته باشد ، ما یک مراسم تشییع جنازه و عزاداری بودیم.

ناگهان وقتی سر او را باز کردند ، آنها صحبت می کردند و می گفتند پدرش با کسی ازدواج کرده است که سعی می کند پدرش را با خوردن نوشیدنی های مسموم بکشد. دوست ما گفت که پدرش فهمید که این نوشیدنی مسموم شده است و چیزی حل شده است ، بنابراین او از خوردن غذا خودداری کرد و سپس از خانم طلاق گرفت. “دوست قدیمی من ، که می داند پدر ما به زودی تجدید می شود ، گفت که نام پدرش کو کولتوم اکبری است که قصد دارد به سخنان خود بکشد.”

وقتی او این نام را شنید ، انگار او از خانواده برقی بابا پرید. این مرد همان زن پدرشان بود ، و اکنون معماها به این زن شکایت کردند که گویی آنها معما عرفانی مرگ پدرشان را حل می کنند: “ما به مقامات دادگستری رفتیم و گفتیم که ما به مرگ پدر خود مشکوک هستیم.” علاوه بر این ، ما پدر پدر خود را بررسی کردیم و داستان اقدام ناموفق را که در آن مأمورین پدر ما مورد بررسی قرار گرفت ، گفتیم. ”

شاید پدرش در همان زمان شکست خورده باشد ، یک خانواده ، شکایت ، حداقل قتل دیگران ، از جمله پدر خانواده پدر ، اما حقیقت این است که هیچ کس فکر نمی کرد که ابعاد این حادثه بسیار رایج باشد.

با این حال ، پیگیری خانواده پدر این بود که کولتوم دستگیر شد و یکی پس از دیگری در قتل های سریال اعتراف کرد و صحنه قتل را بازسازی کرد. کولتوم پس از عدم ساختن همسرانش به دنبال میراث و جهیزیه بود و در واقع انگیزه اصلی این قتل ها طراحی و انجام این توطئه های مالی بود.

داستان قتل ها چه بود؟

Kulthum Akbari از روستای ملکاباد در مازندران. شناسنامه در روز تولد ثبت می شود ، اما خانواده های قربانیان معتقدند سن آنها بزرگتر است. اولین قتل در سال ششم رخ داد. در آن زمان ، فرزندان كولتوم جوان بودند و همسرش هنگام ازدواج با مردی در سطح متوسط در یكی از روستاهای اطراف غمشهر درگذشت. فرزندان این مرد در شهرهای اطراف زندگی می کردند ، از جمله ژوبر ، هر یک از آنها مشغول کار و زندگی بودند ، بنابراین هیچ فرصتی برای دیدار با پدرشان نداشتند.

یکی از قربانیان قربانی در آن زمان معلم بود و به شب سال گفته شد که پدرش بد است. او به سر پدر بیمارستان رفت و گفت پدر من خیلی زیاد است ، حتی یک برگ نیز از کتاب بیمه مصرف نمی شد ، اما از آن زمان مرد سطح متوسط هر روز تضعیف می شد. فرزندانش او را به خانه آوردند و به او نگاه كردند ، اما حالا وقتی دختر مقتول از خانه خارج شد ، هر روز تا زمانی كه به خانه بازگشت ، او همسر پدرش را دید و فهمید كه پدرش مرده است.

فرزندان قربانی حتی به کولتوم شک نکردند زیرا او با آنها و پدرشان مهربان بود. اما پس از آن اعتراف كرد كه قربانی قرص های صنعتی و الكل خورده است ، و آن روز كه قربانی خانه را ترک كرد ، حوله ای را در دهان مقتول گذاشت و او را كشت. دو هکتار زمین از قربانی به ارث برد.

پس از آن ، او قتل های دیگری را به همین روش انجام داد. وقتی او را در دادستان دیدیم ، دخترش پشیمان نشد ، از جمله قتل یک مرد سطح متوسط که پس از دستگیری کوگو گفته شد. قتل این مرد ده سال قبل از دستگیری کلتوم اتفاق افتاد. متهم فقط یک ماه با این شخص زندگی کرده بود.

او یک قرص داشت و باعث شد قربانی اسیر شود. مرد میانی برای اولین بار بهبود یافت و به موقع با یک عمل به خانه بازگشت ، اما کو کووموم دوباره قرص خورد و او را به قتل رساند. مرگ فرزندان پیرمرد مشکوک و حتی شکایت شد ، اما پزشکی پزشکی قانونی علت مرگ را کشف نکرد و پرونده بسته شد.

کولتوم یکی پس از دیگری به این قتل ها اعتراف کرد و در چهار قتل عمدی ، کیفرخواست آگاهانه صادر کرد و اقدام به قتل کرد. این پرونده برای تحقیقات تحقیقات به دادگاه انقلابی ساری هدایت شد.

در دادگاه

این چهار خانواده فداکار آمدند و خواستار مصیبت شدند. بقیه قربانیان در جلسه بعدی اعتراضات خود را ارائه می دهند. در حال حاضر ، بیش از 5 شکایت در این پرونده وجود دارد که برخی از آنها مقامات دم و وراث دم هستند.

متهم در ابتدا سعی کرد از پذیرش این اتهام جلوگیری کند ، اما وقتی در دادگاه برای بازسازی قتل به وی نشان داده شد ، وی اذعان کرد که اعترافات قبلی وی صحیح است ، اما سعی کرد جزئیات را رد کند.

سؤالات قاضی در مازندرانی و تنها حکم وی ، “اگر می دانستم که شما به اینجا می آیید این کار را نمی کردم.” گفت وکیل کولتوم گفت: “به نظر می رسد متهم به تحقیقات بیشتری نیاز دارد.”

با این حال ، در این بخش از محاکمه یکی از مقامات دم در این پرونده ، آقای واکیل واکیل گفت: “این زن دیابت ویژه و داروهای جنسی را ترکیب کرده و قربانیان را چندین بار گرفت تا بیش از حد از آن استفاده نکند.”

متهم سپس گفت كه چگونه داروها را بخرید و نگهداری كنیم ، “این داروها متعلق به خودم بود. من آنها را در یخچال نگه می داشتم و خودم را می خرم.” قضات دادگاه پس از اتمام تصمیم ، اشتیاق خواهند داشت.

شوخی نکن

خانواده فداکاری غمگین از این جنایت ناراحت کننده هستند زیرا طنز و شوخی ها ظاهر می شوند. یکی از مقامات دم می گوید: “این برای ما سخت بود زیرا آنها قربانی پدران ما بودند.” “اکنون ، ما آسیب شناسی این داستان را در اسرع وقت می بینیم و به جای دیدن آسیب شناسی این داستان ، شوخی های سهل انگاری را می بینیم که ما را گرم می کند.”

منبع: هفت صبح