عباس عبدی موارد زیر را در روزنامه Etemad نوشت: “پس از آقای Ejei ، من پیشنهاد خود را برای آزادی پیشنهاد می کنم تا از ثبت نام برای آزادی جلوگیری شود. پنج سال از زمان گذشته قانون اساسی گذشت و بیشتر مطالب هنوز در اختلافات سیاسی هستند.
من همیشه گفته ام که برتری قانون موضوعی است و اهمیت آن بسیار بیشتر از محتوا و تعصب قانون است. این شاهد دیگر است که چگونه و چگونه قانون اساسی است ، اما کاربردی نیست. اول ، ضمانت مأموران اجرای قانون باید فراتر از دولت ارائه شود. یکی از موارد یک جرم سیاسی است. طبق ماده 4 ، جنایات سیاسی و مطبوعاتی توسط هیئت منصفه اداره می شد. اولین کار -قانون مطبوعات انقلابی پنج سال پیش تصویب شد ، نه سالها.
سه سال بعد ، اولین قانون جرم سیاسی به تصویب رسید. چند مورد از زمان تأیید بررسی شده است؟! آنها می گویند ما 2 پرونده داریم. سوال این است که چند مورد و تصمیم گرفته شده است؟ نه. این هیچ ارتباطی با آنچه در قانون اساسی گفته می شود نیست. دلیل آن واضح است ؛ هیچ چیز یک جرم سیاسی محسوب نمی شود.
تعریف ممکن است دشوار باشد ، اما ممتنع نیست. اگر آنها می خواستند ، حتی می توانند آن را در ابعاد محدودی بسازند. مردم همچنین تعبیر خود را از محکومین سیاسی در مواجهه با رفتار دولت دارند و در حالی که به دولت یا قوه قضاییه نگاه می کنند ، این افراد را قضاوت می کنند. در ایران ، محکومیت های سیاسی (از جمله فعالان مدنی ، روزنامه نگاران ، حزب و فعالان تجاری) به طور کلی در یک یا چند مورد و عناوین مجازات زیر ذکر شده است.
ماده 2: تشکیل یا مدیریت یک گروه یا جمعیت با هدف مختل کردن امنیت کشور.
ماده 2: عضویت در گروههایی که هدف آنها مختل کردن امنیت کشور است.
ماده 2: به نفع گروه ها و سازمان هایی که مخالف تبلیغات یا سیستم علیه جمهوری اسلامی هستند.
ماده 2: همکاری با کشورهای دشمن.
ماده 2: برای تهیه دشمنان اطلاعات را جمع آوری کنید.
ماده 2: مردم را به شورش یا شورش تشویق یا تحریک کنید.
ماده 2 قانون جرم رایانه: انتشار مطالب علیه پناهگاه اسلامی یا امنیت کشور در حوزه سایبر.
ماده 2 قانون مطبوعات: “انتشار مواد تخریب شده توسط اصول اسلام یا حقوق عمومی”.
ماده 2: توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر عالی.
ماده 2: توهین به مقامات و نمایندگان دولتی هنگام انجام وظایف.
توافق علیه امنیت جامعه و کشور (ماده 1).
تخریب نظم عمومی (ماده 1).
مردم و انتشار اشتباه را اعلام کنید (ماده 1).
نکته مهم این است که این مواد به طور کلی با تفسیرهای جامع و جامع صادر می شوند ، و این برخلاف حس مشترک Kartal Balabian است ، زیرا مردم چنین برداشت هایی را ندارند ، به طوری که می توانند مسلح و مسلح باشند تا در یک تجمع مسالمت آمیز شرکت کنند و در شبکه های اجتماعی یک کار مهم را منتشر کنند. مهمتر از همه ، تصمیمات تا حد زیادی تحت تأثیر منافع و ترجیحات قضات ، به ویژه دفاع از انقلاب است ، البته ، قضات قضات دادگاههای انقلابی که به یک وظیفه غیرقابل انکار فکر می کنند ، و قانون نقش وسایل است و این حرکت خنثی قضایی است. در روند تجدید نظر ، ده ها تجدید نظر که اغلب قابل قبول نیستند و به شعبه های خاصی از دادگاه مراجعه می کنند.
علاوه بر این ، نحوه رسیدگی به بیشتر آنها غیر ضروری و با جبهه غیر مسافر است. بدون هیئت منصفه البته ، باید تأکید کنم که همه محکومین بی گناه نیستند و برخی از آنها درست نیستند ، اما برای اعتماد به نفس مردم در تصمیمات ، تصمیمات باید غافلگیر شوند. قبلاً مانند پرونده های قتل. با این حال ، از آنجا که چنین چیزی وجود ندارد ، حتی همان جملاتی که متهمان در آن محکوم شده اند ، این شانس را دارند که با مردم تبرئه شوند.
یکی از بدترین مسائل این است که هیچ تحقیق قضایی تبعیض آمیز و یک روش واحد وجود ندارد. در تهران ، عمل و کار محاکمه نمی شود ، اما اگر از تهران دور شود ، احتمال مقابله با آن بسیار افزایش می یابد. در تهران بسته به قدرت ، تأثیر و قابلیت اطمینان شخص ، درگیری ها بسیار متفاوت است. در این موارد هیچ معیار مشخصی وجود ندارد.
جالب ترین چیز باید عدالت هیئت منصفه و جامعه متوسط را مشخص کند و بعید است که هیئت منصفه فعلی 5 ٪ از شهر را نشان دهد. اگر مانند نمایندگان تهران باشند ، 5 ٪ را نشان می دهند.
در چنین حالتی ، با انتقاد از دستگاه امنیتی ، یا دو نفر در کنار هم قرار می گیرند و می خواهند کار کشورها یا شهرها یا کلاس های خود را بهبود بخشند ، یا گامی برای انتشار اخبار بردارند ، یا یک کار عادی دیگر می تواند بلافاصله یکی از این مواد را معرفی و متهم کند. حتی هزینه عضویت برای رسمی شدن. اعتراض به اینکه مسیر قانونی مشخص نیست. علاوه بر این ، هرگونه تماس با بیگانگان می تواند به عنوان رفتار جنایی در نظر گرفته شود. پرسشنامه نیز یک جرم است.
نتیجه این رفتارها این بود که بسیاری از کسانی که فراخوانده شده ، محکوم ، بازداشت و زندانی شده از ابوباب بودند. علاوه بر این ، آیا دیدید که هیچ کس نمی خواهد دزد ، قاتل و از نظر مالی فاسد شود؟ آیا آنها حتی به آزادی خود اعتراض می کنند و ترک می کنند؟ آیا در بین مردم محبوب است؟ بنابراین ، چرا چنین محکومین و زندانیان سیاسی برای زندانیان محبوب تر می شوند و اغلب محبوب تر می شوند؟ مجازات و مجازات کشور و سیستم سیاسی خوب نیست.
این بدان معنا نیست که مواضع و رفتارهای چنین محکومین و زندانیان صحیح است. با این حال ، در دادگاه ، اگرچه آنها در زندان و شلاق اشتباه هستند ، اما راهی برای مقابله با هر کلمه ای وجود ندارد. من توصیه می کنم که همه این موارد را با رویکردی متوسط تر که با معیارهای عمومی سازگار است ، دوباره بررسی کنید و بقیه آنها را آزاد کنید به جز این حس قانونی که محکومیت آنها درست است. راه حل قانونی نیز بخشیده شده و نیازی به پردازش مجدد ندارد. این برنامه ها پاسخ نمی دهند.
پس از آخرین جنگ ، یک جوان تحصیل کرده (کالرویدی) به دلیل انتقادات منطقی دستگیر شد و سپس او را آزاد کرد ، اما برعکس وجود دارد. سیستم سیاسی برای زنده ماندن باید دایره خطوط قرمز را گسترش دهد. من اطمینان نسبی دارم که آقای آجی آنها را به خوبی درک می کند. در حقیقت ، بسیاری از انتقادات اشتباه محصول برجستگی آنها بوده است که امروز در گذشته نتوانستند پاسخ دهند. بسیاری از فساد و ناکارآمدی ناشی از پیشگیری مستقیم گذشته است. بیشتر سیاست ها و تصمیمات اشتباه محصول محدودیت های رسانه ای گذشته است. امروز بلوغ محدودیت ها است. همیشه تازه امروز اقدام کنید و فردا را ترک نکنید.
ارسال پاسخ