عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه Etemad نوشت: موضع دبیرکل یکی از احزاب سابق در مورد بیان اولیه اصلاحات بنیادگرایان یکی از مهمترین ویژگی های رفتار سیاسی فعلی را ایجاد کرد. رفتاری که سیاست مانند پارچه در جامعه ایران را مختل می کند.
“حقیقت این است که بسیاری از طرف ها عبارتی را منتشر کرده اند و درست را ساخته اند. اما فکر می کنم طراحی چنین موقعیت هایی فقط باید دیده شود.” اکنون ، این عبارت صحیح یا کمتر ، کمتر ، اما کمتر ، اما کمتر ، این عبارت کمتر یا کمتر است ، اما کمتر ، این عبارت ، به نوعی یا کمتر ، با این عبارت به درستی یا کمتر ، این عبارت به درستی یا کمتر ، این عبارت به درستی یا کمتر ، این عبارت به درستی یا کمتر است ، یا حتی برای ساختار رانندگی یا حتی رانندگی یا حتی رانندگی. متوقف شد با این حال ، وقتی به سطح عمومی می رسند ، به یک نظر کاملاً متفاوت فکر می کنند.
نه تنها در سیاست ، در جامعه ، فرهنگ و حتی در اقتصاد. به تازگی ، من گزارشی ناگوار درباره سیاست های چادر اجباری برای دانش آموزان یک دبیرستان وابسته به یک مدرسه مذهبی شنیده ام. این مدرسه از نظر علمی زیاد بود ، اما از آنجا که استفاده از پوشش چادر پذیرفته شده بود ، بسیاری از خانواده هایی که به این دامنه اعتقاد ندارند و حتی کارهای مذهبی دیگری نیز ندارند ، ثبت نام فرزندان خود در این دبیرستان و گسترده بودن در چادر بود.
آنچه بعد از آن مهم است این است که پزشکان مدرسه این واقعیت را می دانند و از همه مهمتر ، این اجبار هیچ تاثیری در رفتار و دیدگاه دانش آموزان ندارد و چند درصد از آنها فارغ التحصیل شده اند و به دانشگاه می روند و اگر خانواده تازه نباشد ممکن است خانواده باقی نماند. چادر باقی مانده است. این اجبار می تواند موضع دختران و زنانی را که این دامنه را دارند ، تضعیف کند و آن را از دیدگاه وفادار رها کند.
مسئله این است که دولت این موضوع را به خوبی می داند ، اما آنها همچنان بر این سیاست اصرار دارند. چنین سیاست های منطقی چیست؟ طبیعی است که هر گروه های مذهبی و حتی قومی و فرهنگی را از برخی نمادهای برجسته و پنهان در ظاهری مذهبی که معیار تمایز بین مذهبی و بت پرستی را در نظر می گیرد ، متمایز کنیم. با این حال ، هرکسی که این نمادها را داشته باشد بخشی از این گروه نیست و هرکسی که از آنها استفاده نمی کند از آن گروه مذهبی خارج نیست.
در همین حال ، این نمادها به حاشیه رانده و متروکه هستند. پنج سال پیش به پوشش مردان ایرانی نگاهی بیندازید. دامنه 5 ٪ ما با پوشش ها متفاوت است. همه ما خودمان را ایران می بینیم. با این حال ، این برای بلوچ ها و کردها کمی متفاوت است ، اما بسیاری از آنها از دامنه سنتی خود استفاده نمی کنند. این اجبار برای چیست؟ برای فریب خود و دیگران. همه می دانند که حقیقت چیز دیگری است و به زودی میوه داده می شود.
در حقیقت ، ریاکاری روندی است که آگاهانه فدا می کند ، چه ریاکارانه و چه منطقی. نتیجه چیست؟ حافظ به خوبی توضیح می دهد. “ورم یک بادکنک است” و مگر اینکه او بگوید که قصد خالص ضد هیپوکرکسیت است. سیاست نیز واقعی است و ریاکاری نمی تواند واقعی را تغییر دهد. ریاکاری سیاسی منجر به سیاستمداران می شود. یکی از ویژگی های مهم جوامع توسعه یافته و پیشرفت امکان زندگی بدون نیاز به ریاکاری است. مضامین دیگر مانند باج خواهی در اینجا به سفید و ریاکاری توصیه می شود.
من برعکس اصولگرایان را فراخوانی نمی کنم ، اما اگر قدرت سیستم پشتیبانی خود را می خواهید ، سکوت نکنید و بدتر نشوید و حقیقت را که با ادبیات متوسط و مولد می بینید بگویید ، اما دیر یا زود شما با ضررها همکاری خواهید کرد.
ارسال پاسخ