فلاپی سقوط از آثار ادبی یکی از اعتقادات قدیمی این مرز است. با گذشت زمان ، ساکنان این سرزمین حق داشتند از ادبیات تفکر بهره مند شوند. با این حال ، با گذشت زمان ، فقط در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
به یاد داشته باشید که زمان سفر را به یاد نمی آوریم
من از وداع ظریف خود راضی نبودم
مرد خوش شانس که خوب را می پذیرد و می پذیرد و می پذیرد
سابق من نمی داند چه چیزی رایگان نیست
کاغذ -به کاغذبندی شده
راهنمایی از پای علم دست کشید
قلب ها به امید رسیدن صدا به شما
مواد غذایی Farhad را در این کوه قرار نداد
سایه تا زمانی که به چمن مرغ تبدیل شود
اشیان برش را بلعید
شاید پیک به شما یاد دهد که کار کنید
من فکر می کنم بیش از این جنبش باد نمی کند
نقش کلاس را بازی نکنید
همه کسانی که این حسن خماداد را اعتراف می کنند
او باز و ضرب و شتم عراقی ها.
او از این طریق کمک ما را به خاطر نمی آورد
غزل های عراق هافیز
او این دلسوزانه را شنید که فریاد نمی زد
توضیحات فرهنگ لغت: هیچ کلمه ای برای این غزل وجود ندارد.
نظرات عرفانی:
پیامبر هافز در نیش چهار ، هشت و نهم می گوید:
* شما یک آرایشگاه هستید که به شکوه خدا اعتراف نمی کنید ، تصور نکنید و رویای خود را انجام دهید.
* ای رمشگر ، دستگاه مورد نظر خود را تغییر دهید و آهنگ عراق را بزنید زیرا او فراتر از دوست من بود و من عزیزان او را به یاد نمی آوردم.
* گفتار پرشور نگهبان شعر دلپذیر عراقی است. او این آهنگ های شاد را می شنود و از زندگی او بیرون نمی رود.
اکنون باید اهداف خود را تفسیر کنید.
نظر غزل:
بین شما برای از بین بردن آن تفاوت وجود دارد ، اما تاکنون این تلاش شکست خورده است. حتی اگر قصد جبران این امر را داشتید ، این امکان را برای شما فراهم نکرد. درست همانطور که شما راز قلب خود را با هر کسی نمی گویید ، پس پنهان شوید و سعی کنید موفق باشید.
ارسال پاسخ