فلاپی سقوط از آثار ادبی یکی از اعتقادات قدیمی این مرز است. با گذشت زمان ، ساکنان این سرزمین حق داشتند از کلمه ای که فکر می کردند بهره مند شوند. با این حال ، با گذشت زمان ، فقط در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
دوش مرا از غم و اندوه نجات داد
من تعجب می کنم که تاریکی آن شب زندگی من را می بخشد
من به طبیعت شعر شعر رسیدم.
تجلی ویژگی های من
چه نعمت و چه اتفاقی افتاد
وقتی این جدید آن شب پیروزی را می دهد
بعد از آن و آینه جمال
جایی که آنها ظاهر طبیعی من را گزارش می کنند
اگر کامرووا تماس می گیرد و چه تعجب می کنم
من سزاوار بودم و آنها را به زکات دادم
Hatef آن روز خبرهای خوبی از آن دولت به من داد
این به من صبر و ثبات داد
همه این شهد و شکر در مورد من صحبت می کنند
صبر این شاخ قند من بود
تلاش هافیز یک جادوگر بود
که مرا با غم و اندوه نجات داد
فرهنگ لغت: شعر: تابش و روشن
نظرات عرفانی:
1- هافیز در نیش های چهارم تا ششم می گوید:
از این پس ، درخشان ترین ضمیر دوستی که در آن ویژگی های آینه من و ابدی ظهور می کند و ظهور جوهر حق در این آینه است.
* اگر به قلب قلب و خوشحال برسم ، این تعجب آور نیست. زیرا من سزاوار این خوشبختی بودم و آنها آنها را به عنوان خیریه دوست داشتند.
سوره انجیلی آن روز را به من داد ، جایی که آنها در درد عشق اثبات شدند.
اکنون باید اهداف خود را تفسیر کنید.
نظر غزل:
اخیراً ، شما به یک رونق فراوان ، نتیجه درد و زمان عزم خود رسیده اید. اگر در کار خود طولانی و صبر داشته باشید ، روز به خوبی به شما نشان می دهد و برای دیگران دعا می کند.
ارسال پاسخ