Teheran ؛ ویترین شهری یا زیستگاه انسانی؟/ بررسی سینمای مهرجی

Teheran ؛ ویترین شهری یا زیستگاه انسانی؟/ بررسی سینمای مهرجی

امیر حسین بهروز ، نویسنده و منتقد سینما گفت: “اول از همه ، این فیلم باید در هر یک از این قسمت ها دو بخش داشته باشد و توضیح دهد که چرا این دو کارگردان چنین فیلمی را ساخته اند. اگر ما از اصطلاح موج جدید برای یک لحظه در تاریخ سینمای ایران استفاده کنیم ، بدون شک یکی از فیلمسازان در این گروه ، Dariush Mehrjui است. مدرنیته در این انتقاد وجود دارد.

از “گاو” تا “درخت گلابی”: دوره فلسفی مهروجی

وی افزود: مهروجی در اوایل فیلم سازی متعلق به گروه اول بود. او سعی کرد روایات مدرن را از ادبیات مدرن از طریق سینما ارائه دهد و در نتیجه ، خوانش های مهم فلسفی ایجاد کند. به عنوان مثال ، مفهوم شیء لوکاچی در “گاو” و فلسفه وجودی در هامون. این روند تا “درخت گلابی” ادامه یافت ، هنگامی که مهروجی تصمیم به جشن دومین روند فیلمسازان گرفت.

این منتقد گفت: “او ابتدا فیلم” مخلوط “را ساخت ، که بازتاب ارزیابی مهروجی از حرفه حرفه ای وی و موقعیت وی به عنوان یک فیلمساز است. این فیلم یک نقطه عطف است که رکورد مهروجی را به مرحله جدیدی می رساند ، جایی که مهروجی سعی می کند در واقع گرایی اجتماعی فرهنگ ها ، سنت ها و نگرانی های جامعه ایرانیا تأمل کند.

از “میهمان مادر” تا “سانتوری” تا “تهران ، تهران”

وی افزود: “بنی” اولین نمونه از چنین رویکردی در سال 6 بود ، اما سازگارترین فیلم از این بخش از رکورد Mehrjui بدون شک “میهمان مادر من” است. فیلمی که موتور روشنگری روایی یک کلمه کلیدی کاملاً داخلی است: تعارف. نباید نادیده گرفت که اشکال مهروجی ایجاد شده در این دوره بسیار معنی دار بود. این نمادها در “میهمان مادر من” بسیار مهم هستند که مهروجی خاطرنشان می کند که ایده “سانتوری” به نوعی از شخصیت پارسا پیروزفر در “میهمان مادر من” گرفته شده است. پس از “سانتوری” ، مهروجی به تولید قسمت “تهران: روزهای دوستیابی” می آید. این دقیقاً همان چیزی است که می توان آن را انتهای مهر و موم نامید ، جایی که یک مدل را غیرقابل پیش بینی تر از خودش ارائه می دهد. اگرچه او بعداً کار گوگول را تکرار کرد و سعی می کند فیلم را “چقدر خوب برگردی” به “تجربه شیرین” مستاجران تبدیل کند ، اما اینگونه نیست.

بهروز گفت: “در پایان ، لازم به ذکر است که مسئله مدرنیته به اصطلاح نیز در همان قسمت مورد بحث قرار می گیرد. در این فیلم ، تعداد زیادی از افراد را می بینیم که به تاریخ کشورشان توجه زیادی نمی کنند و حتی به رستوران می روند و غذایی را که نمی دانند می خورند.

انتقاد قلم در تهران: روزهای آشنایی “

وی ادامه داد: قسمت دوم ، “تهران: آخرین سیم” ، رویکرد شخصی تری می گیرد ، در حالی که تهران به سادگی در پس زمینه باقی مانده است. بنابراین مهدی کارامپور امروز از ایده ترویج تهران برای ابراز نگرانی خود استفاده می کند. این فیلم نمونه خوبی از چگونگی وحدت سینما و موسیقی برای انتقاد از تضادهای حاکم بر جامعه است. استفاده از این فیلم از یک مدل خاص از موسیقی که در یک جامعه شرم آور است ، چه به خودی خود و چه از نظر موسیقی به عنوان یک ماهیت اجتماعی و اجتماعی.

ریزا یزدانی اولین آلبوم خود را با عنوان “پرندگان پرنده” منتشر کرد ، اما آنچه این آلبوم و آهنگ های آن را محبوب کرد ، استفاده هوشمندانه از آن در فیلم “نویسنده” مسعود کیمی بود. تجربه موفقیت آمیز که باعث شد Rıza یزدانی خواننده فیلم “Sokakta Dava” شود. اکنون ، در کار Karampour ، رضا یزدانی به عنوان شخصیتی ظاهر می شود که مشکلات گروه راک در ایران را به روشنی ترین روش ممکن نشان می دهد. در نهایت ، این چالش یک رابطه و ماندن است ، و این دقیقاً همان چیزی است که فیلم بعدی Karmpour با عنوان “پل چوبی” نشان می دهد.

به نظر می رسد که مهروجی به پایان جاده رسیده است و کار روی کرم جدید شروع می شود. به نوعی ، هر دو فیلم یک مأموریت نجات است که به کارامپور واگذار شده است.

از خانه به شهر ؛ ادامه فلسفه زندگی در سینمای مهروجی

Mohsen Soleimani Fakhr ، کارشناس و منتقد این فیلم ، گفت: “تهران ، تهران” تلاشی برای معرفی چهره انسانی و فرهنگی شهر است ، اما در عمل به جای نزدیک شدن به تهران واقعی ، به ویترین جاذبه های شهری و ساختمانها تبدیل می شود. Tehran Mehrjui در این فیلم بیشتر شبیه یک کارت پستال است

وی افزود: مهروجی همیشه دیدگاه “شاعرانه و فلسفی” از مکان داشت. در این فیلم ، از خانه خود تا اجاره خود ، از میهمان خود به شهر ، برای او مکان فقط مکان نیست بلکه “روان مرد ایرانی” است. در این فیلم ، تهران نه به عنوان یک پایتخت مدرن بلکه به عنوان “صحنه شکاف” بین گذشته و حال دیده می شود. شهری که ساختمانها در حال فروپاشی هستند و مردم به دنبال معنا هستند.

شکستن خانه ، فروپاشی معنی

منتقد ادامه داد: فروپاشی خانه فقیر در ابتدای فیلم می تواند به عنوان تعبیر نمادین از فروپاشی خانه اجتماعی در تهران تلقی شود. شهری که دائماً در حال تجدید زندگی است اما برای زندگی در آن ایمن نیست. در طول هفته تهران ، این صحنه یک سؤال را برانگیخته است: در بازسازی فیزیکی شهر چقدر از معنای زندگی بشر نابود کرده ایم؟

وی خاطرنشان کرد: در این فیلم دو چهره یک شهر را می بینیم و افزود: قسمت اول نشان دهنده تهران و عاطفی است. شهری که گرما و دوستی هنوز زنده است. در قسمت دوم ، تهران سرد ، شعار و بی علاقه به نظر می رسد. تهران جوانان را بیگانه کرده است. این دو فصل را می توان به عنوان استعاره برای دو تهران مشاهده کرد. تهرانیه که هنوز امیدوار است زندگی کند و تهانی که بیگانه است.

آیا تهران ویترین است یا فضای زندگی؟

سولیمانی فخر اضافه کرد: تهران در قسمت آخر مهروجی به عنوان ویترین محیط زندگی خود. به نظر می رسد این فیلم ویترین جاذبه های شهری است. با این حال ، تلاش برای نشان دادن زیبایی های تهانی از زندگی واقعی تهرانیه دور است.

وی گفت: علی رغم تمام نقاط ضعف خود ، مهروجی هنوز هم برای مردم قلب دارد. یک مرد دلسوز در قاب های او ، حتی در یک فیلم خاص وجود دارد. مردی خسته ، سرگردان اما سرزنده و امیدوار.

از شخصی سازی گرفته تا سینمای شخصی ؛ دو تاران در یک فیلم

سرانجام ، وی گفت: “در تهران ، در تهران ، مهروجی تا حدودی در معرض حوزه سنت و عرف برای فیلم قرار دارد. همیشه یك نویسنده مستقل و متفكر ، در روابط پروژه درگیر بوده است كه هدف اصلی آن هنری نیست ، بلكه نشان دادن تبلیغات از تهران است. بنابراین ، در قسمت اول ، مبهم ، بعضی اوقات گزارش می شود. این فضای گرامری و پله های سینمای شخصی وی ، می توان در روابط پرداخت شده ، ریتم روایت سریع و دیدگاه انتقادی نسل جوان مشاهده کرد.

5959

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین