بازگویی یک روز خونین؛ در 15 ژوئن چه گذشت؟

بازگویی یک روز خونین؛ در 15 ژوئن چه گذشت؟

روی پل بغر آباد ایستاده ام و ناخودآگاه 63 سال پیش به 24 خرداد 1342 برمی گردم. همین جا، در این مکان، با یک دست گره کرده در مشت و با دست دیگر در مشت گره کرده شعار می دادند و می گفتند ما بدون خمینی زندگی نمی خواهیم.

برافراشته شدن پرچم سرخ و سفید در ورامین 24 خرداد

به گزارش مهر، درست چهار ماه بعد محمدرضا پهلوی تلاش کرد تا اصلاحاتی در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، روحیه مذهبی و تغییر فرهنگ جامعه ایران ایجاد کند.

اما اکنون مردم به جای رنگ های سفید انقلاب، پرچم سه رنگ سبز (انقلاب و حاکمیت)، سفید (کفن) و قرمز (خون شهید بر کفن ها ریخته شده) را برافراشتند. همان پرچم دور تابوتشان بسته شده بود. آن روز ورامین سبز و سفید و قرمز از آسمان دیده می شد. بله، سال 1342 در تاریخ انقلاب اسلامی ایران از اهمیت خاصی برخوردار است و آن تاریخ 24 خرداد بود. امسال سالی است که قیام برپا شد و نهضت اسلامی آغاز شد.

ماجرا از آنجا شروع شد که سخنان افشاگرانه امام خمینی (ره) در آخرین روزهای سال 1320، ساواک و مزدوران حکومت پهلوی را در معرض خطر قرار داد و انقلابیون را بیشتر تحت فشار قرار دادند تا اینکه در شامگاه 14 خرداد تعداد زیادی از انقلابیون دستگیر شدند. کماندوهای پهلوی نیز در سحرگاه پانزدهم خرداد، منزل امام را در قم محاصره کردند و پس از دستگیری با ترس فراوان ایشان را به تهران منتقل کردند.

صبح 24 خرداد 1342 مصادف با دوازدهم محرم و روز بنی اسد، خبر دستگیری امام و انتقال یک شبه امام به تهران در سراسر کشور پیچید.

من در مورد تاریخ ایران صحبت می کنم. تاریخی که روزهای باشکوهی را به خود دیده است، هر روز تقویمی در تاریخ این کشور گواه روزهای غم انگیز و شاد ایران است، سحرگاهی شاهد دستگیری امام و قیام خونین 15 خرداد و 15 سال بعد بود. آمدن امام و انقلاب اسلامی را ببینید پیروزی اردوغان و وداع تاریخی مردمی که 11 سال بعد با آن پیرمرد سفر کردند.

مغازه ها در ورامین و پیشوا تعطیل شدند

اما اتفاقی که در 15 خرداد برای ورامین و پیشوا افتاد، ستون به ستون خاطرات 15 خرداد را فریاد می زند، هرچند ساخت و ساز شهر مثل امروز نبود.

پس از انتشار خبر دستگیری امام (ره) در ورامین و پیشوا، مغازه ها و بازارها بسته شد، همه به خیابان ها ریختند و با فریاد «یا مرگ یا خمینی» به این دستگیری و حتی پانزدهم خرداد اعتراض کردند. قیام شد.

خاستگاه این قیام از چه زمانی آغاز شد و این ریشه کجا بود؟ یکی از شاهدان عینی در 15 خرداد 1340 در گفت و گو با خبرنگار مهر اظهار داشت که با رحلت آیت الله بروجردی، کسانی که به دنبال آن هستند می بینند که بعد از آن چه می شود. مجتهد بزرگ کیست؟ به قم رفتند و پس از بازگشت نام آقا روح الله خمینی برده شد و این افراد مقلد آقا شدند و هسته مرکزی قیام 15 خرداد را تشکیل دادند.

حسین خلیلی افزود: بیشتر فعالیت های مقلدین از امام (ره) بعدازظهرهای جمعه در نماز سومات بود، قبل از 24 خرداد بیشتر صحبت ها در مورد نقشه های فلسطین بود، اما پس از مدتی کسانی که از امام (ره) تقلید کردند. شروع به مبارزه رسمی با امام کرد و وارد صحنه شد و دستورات را اجرا کرد.

15 ژوئن افکار عمومی را به وحشت انداخت

وی به تشریح وقایع پانزدهم خرداد پرداخت و افزود: این برنامه ها تا حوالی هشت صبح روز 15 خرداد روز حادثه ادامه داشت و من شاگرد مغازه مرحوم حاج حسن ابراهیمی بودم. پدر شهید اکبر ابراهیمی در حوالی میدان مرکزی ورامین در حالی که مغازه باز بود برای دستگیری امام صحبتی بین مردم و کسبه شروع شد و کاسبه ها دو به دو، سه به سه جمع شدند، نمی دانستند چه شده است. اما آنها گفتند که سابقه دستگیری مقامی به جعل هویت آنها وجود ندارد و این موضوع برای مردم بسیار جدی است.

این شاهد عینی در 15 خرداد ورامین گفت: این امر باعث شد تا برخی مغازه ها نیمه کاره تعطیل شوند تا اینکه موتورسوار تهرانی آمد و اعلام کرد تردد مردم تهران درهم کوبیده و سرکوب شده است. با کشتار تهران ادامه یافت. صبر مردم در مقابل دستگیری حضرت امام صبر.

هلیلی ادامه داد: از این لحظه شور و هیجان مردم به اوج خود رسید و مغازه ها تعطیل شد، مردم برای نماز به مسجد حاتم الانبیاء (علیه السلام) حرکت کردند و از همان لحظه سکوت حاکم شد. شکست و قیام آغاز شد. در واقع مردم دوران رضاشاه را دیده بودند و جرات اظهار نظر نداشتند.

وی گفت: در طول تاریخ اتفاقات زیادی وجود دارد که یک روز طول می کشد و بعد به پایان می رسد، اما این اتفاق به نظر من استثنایی ترین رویداد تاریخی معاصر در جهان بود و در یک روز تمام نشد. اوج گرفت و تازه‌تر شد تا اینکه منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.

سر و ته جمعیت روی پل ورامین مشخص نبود

یکی دیگر از شاهدان عینی به خبرنگار مهر گفت: منبری که امام (ره) در مدرسه فیضیه رفتند مردم را از خواب بیدار کرد، عالم این امر در ورامین، این تاجر محترم حاجی سید آقا احمدی، اما ملبس به لباس روحانیت بود. . با حرکت از «پاچنار» در خیابان طالقانی در 15 خرداد، با فریاد «یا حسین» وارد میدان اصلی ورامین شدند و با سر دادن شعارهای «مرگ یا خمینی» دور این میدان حلقه زدند.

محمد مهماندوست افزود: سر و ته جمعیت روی پل مشخص نیست و در اسناد و مدارک جمعیت بین 4 تا 5 هزار نفر ذکر شده است. ورامینی ها و پیشواها کفن شدند و معنای این کفن این بود. ما جانمان را در راه شهادت دادیم.

وی ادامه داد: در مسیر ورامین به تهران در سمت راست بکرآباد مسجدی بود، اینجا ژاندارم ها مردم را به این مسجد دعوت می کنند، پس از جمع شدن مردم، یکی از ژاندارم های بی انصاف و بی ناموس به لنگ شلیک می کند. از کمر بسته شد و دست و پایش را جلوی مردم روی زمین پهن کرد و چشم و گوش و لب و… را به روی مردم شهیدپرور 15 خرداد تهران گشود. او به من نشان داد و گفت: اگر می خواهی. زمان هایی برای حرکت وجود خواهد داشت

مهماندوست گفت: اولین بزرگواری که روی پل به شهادت رسید شهید طباطبایی بود. نیروهای رژیم به او گفتند برگرد وگرنه او را می کشیم. “آیا اردک را از آب می ترسانی؟” وی با پوشاندن سینه به شهادت رسید و این شهید در پانزدهم خرداد بر روی پل بگرآباد اولین شهید شد.

سپس امیر معصومشاهی به شهادت رسید و هواداران رژیم شروع به تیراندازی به سوی مردم کردند، جمعیتی که از ورامین می آمدند متفرق شدند، دروگران بیشتر به شهادت رسیدند و اجساد مردم را در چاه کانال ها انداختند. بالاخره قبل از غروب آفتاب این منطقه کاملاً مملو از شهدای 15 خرداد شد و کامیون های زیادی از ارتش رژیم آمدند و شهدا را جمع آوری کردند و به مسگر آباد بردند و در آنجا چهار گودال بزرگ حفر کردند و ریختند. آنها را در این چاله ها

حال و هوای 15 خرداد 42 شبیه روز عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام بود.