عیاری نمونه افتخار سینمای ایران است

عیاری نمونه افتخار سینمای ایران است

به گزارش خبرگزاری در ابتدای این نشست فریدون جیرانی از روابط عمومی موزه سینما انتخابتو گفت: فیلم «بودن یا نبودن» در ابتدای دوره اصلاحات و سه سال پس از «شک گائو» کلید خورد. این فیلم جوایز بسیاری را در جشنواره خانه سینما کسب کرد اما در جشنواره فیلم فجر قرار نگرفت. نکته مهم این است که شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر نحوه کار هر فیلمسازی در هر دوره ای تأثیرگذار است و عیاری نیز از این قاعده مستثنی نیست. مهم این بود که فیلم توانست از فضای باز جامعه آن زمان به خوبی استفاده کند.
وی ادامه داد: «بودن یا نبودن» یکی از اولین فیلم های کیانوش عیاری است که شخصیت های آن متعلق به طبقه متوسط ​​هستند. بودن یا نبودن از این نظر از نظر مضمون نسبت به دیگر فیلم های او تفاوت هایی دارد.
این فیلمساز افزود: عیاری پیش از ساخت «ویلای کنار دریا» دو بار برای ساخت آگهی تبلیغاتی تلاش کرده بود که منجر به ساخت «روز باشکوه» و «دو نیم سیب» شد.

«بودن یا نبودن» و تبدیل خشونت به امید
مهرزاد دانش منتقد سینما نیز در ابتدای سخنان خود گفت: قسمتی از فیلم پله ها هندسه فوق العاده ای دارد و از لحاظ معنا تحرک زیادی دارد. این قسمت یکی از درخشان ترین میزانسن های تاریخ سینمای ایران را به نمایش می گذارد. عمق بخشیدن به فضا در تمام فیلم های آیاری تاثیر گسترده ای دارد و میزانسن راه پله نستر یکی از تاثیرات کلیدی در احساس فضا است و به شکلی مصنوعی پرداخت نمی شود.
وی با اشاره به فیلم «آبادانی ها» ادامه داد: در «آبادانی ها» محور روایت و داستان، بدبختی اطراف شخصیت ها بود و در زندانی اجتناب ناپذیر زندگی می کردند، اما در فیلم «بودن یا نبودن». شخصیت‌هایی از طبقات مختلف این امکان را دارند که سرنوشت خود یا دیگران را تغییر دهند در آثار عیاری، یک فرد انقلابی به دنبال تغییر شرایط اطراف خود است و شخصیت‌ها افرادی سرکش هستند.

عیاری نمونه افتخار سینمای ایران است

عیاری نمونه افتخار سینمای ایران است

این منتقد سینما خاطرنشان کرد: زمانی که دختر برای اولین بار وارد محله می شود صحنه ای وجود دارد که فردی در حال نخ ریسی است و این تصویر از نظر معنا هشدار دهنده است. اما در نهایت به تصویری از بلند شدن فرش می رسیم که معنایی امیدوارکننده دارد. عیاری با هوشمندی داستان ها را در وسط داستان اصلی قرار می دهد تا ارتباط درون داستان و بین شخصیت ها اتفاق بیفتد. در فیلم‌های قبلی عیاری برخوردها خشونت‌آمیزتر بود و مردم را در مقابل هم قرار می‌داد. اما در این اثر خشونت به نوعی تفاهم و امید تبدیل شده است.
دانش درباره توجه به جزییات در سینمای عیاری گفت: در حالی که برخی فیلمسازان تنها به نکته اصلی متن نگاه می کنند، توجه به جزئیات موضوع را برای مخاطب باورپذیر می کند.
وی ادامه داد: همچنین در فیلم بودن یا نبودن زنان موتور محرکه و اصلی ترین فعالیت هستند در حالی که مردان باعث رکود فیلم می شوند.
دانش گفت: عیاری به دلیل نگاه تیزش به روابط اجتماعی همواره بیش از سایر فیلمسازان مورد توجه بوده است. کیانوش عیاری نمونه ای از عیار شرافت در سینمای ایران است. در فیلم های عیاری همه عناصر و موتیف های اخلاقی نشان داده شده و در تار و پود درام بافته می شود.

محیط تحت تأثیر افراد یک جامعه است
شادمهر راستین نیز در این دیدار با بیان این مطلب گفت: از مسئولان موزه سینما به خاطر برگزاری چنین مراسمی و سلسله نشست هایی برای سینمای کیانوش عیاری تشکر می کنم. از سینمای ملی ایران هم تشکر می کنم که آثار مهم سینمای ایران را مرمت و مرمت کرده است. فیلم‌های 8 میلی‌متری عیاری سبک فیلم‌سازی غریزی با تأکید بر درک سینما از طریق تصویر و فرم دارند. استیون اسپیلبرگ در سینمای جهان این مسیر را طی کرد و کار خود را با ساخت فیلم های 8 میلی متری آغاز کرد.
وی ادامه داد: «بودن یا نبودن» قبل از تصویب قانون پیوند اعضا ساخته شد. این قانون هنوز در کشوری مانند ژاپن تصویب نشده است و ایران یکی از کشورهای پیشرفته در این زمینه است.
راستین گفت: “بودن و نبودن” تاثیر زیادی در تصویب قانون پیوند اعضا داشت و این مطالعه دو سال قبل از اجرایی شدن این قانون انجام شد رویداد، و برنده جایزه شد.

این سینماگر ادامه داد: یکی از روش های فیلمبرداری امروزه بر اساس مستندهای داردن ها ساخته شده در بلژیک است. «بودن یا نبودن» در همان ژانر مستند مانند نگینی درخشان است اما آنطور که باید دیده نشد.
راستین با بیان اینکه به فرآیند «تکرار» در فیلمنامه نویسی بذر، داشتن و درو می گویند، افزود: به طور کلی در یک سوم اول فیلم تبلیغات در حوزه های مختلف انجام می شود و سپس تولید فیلم آغاز می شود. روند تغییر طبیعت با موتیف تکرار نشان داده می شود. در فیلم «روسمن پوتمکین» نیز سکانسی از پله های ادسا وجود دارد و نقش یکپارچگی فضا در رشد و توسعه داستان مشخص است. هر ورود و خروج به فضا با تغییر ماهیت و در نهایت تغییر در قضاوت بیننده همراه است.
روستین تصریح کرد: عیاری مدام در حال تجربه است و این ربطی به سینمای هیچکاک ندارد. در واقع ما در حضور سینماگری هستیم که سینما را برابر هیچکاک می بیند اما ویژگی های خاص خودش را دارد. موضوع پیوند قلب برای عیاری مهم است و او این موضوع را با پیوند اعضا بین مردم ایران و ارمنی به نمایش گذاشت. در این پژوهش ابتدا یک داستان کلی مطرح شد و فرم فیلم ساخته شد و به تدریج مضامین سناریو با یکدیگر تداعی شد.
این فیلمنامه نویس «به سادگی» ادامه داد: اگر عیاری در کنار یک فیلمنامه نویس بود شاید کارگردانی آنقدر در فیلم هایش اهمیت نداشت. در واقع او در آثار عیاری سناریو و تصویر را از آن خود می کند. فرم و محتوا در آثارش به هم گره خورده است و دلیلش این است که فیلمنامه آثارش را خیلی خوب می نویسد. محل قرارگیری دوربین و دلیل قرار گرفتن آن در نقاط و زوایای مختلف برای عیاری مهم است و به دلیل سناریو آن را انتخاب می کند.
روستین گفت: در طول کار عیاری فیلم های او از جایی به بعد شهری شد و این به تدریج اتفاق می افتد و شخصیت ها از محله های فقیر نشین وارد تهران می شوند. بعد از سریال Ev Ev و Bin Göz، آثار او وارد ساختمان آپارتمان شد. البته این اتفاق باعث شد تا درام در فیلم های او کم رنگ شود، دلیل آن این است که لوکیشن بیرونی شهر از نظر بصری دراماتیک تر از لوکیشن شهری است.
این فیلمنامه نویس گفت: درک بحران طبقه متوسط ​​پیچیده تر از درک بحران طبقه پایین است. در سینمای ایران و بعد از انقلاب مدام فیلم هایی درباره دغدغه های طبقه متوسط ​​ساخته می شود. با توجه به شرایط زمانه، «بودن یا نبودن» با پایانی امیدوارانه به پایان می رسد. ترفند دیگر عیاری این است که اگرچه ما به عنوان مخاطب می دانیم که قلب پیوند خواهد خورد، اما او از ابزار سینما استفاده می کند تا تماشاگر اشتیاق خود را برای تماشای فیلم تا پایان از دست ندهد.
راستین در ادامه صحبت های خود گفت: دورانی که عیاری در ساخت سریال پشت سر گذاشت در کارنامه کاری او بسیار حائز اهمیت است. عیاری کارگردانی است که بسیار تحت تاثیر شرایط افراد یک جامعه است. در آن زمان موضوع روز خبر پیوند قلب بود. احساسات اغراق آمیزی که برخی کارگردانان به مخاطب تحمیل می کنند در آثار عیاری وجود ندارد و او نوعی داکیودراما را دنبال می کند. بزرگ ترین امتیاز فیلم های او نه در کارگردانی و درام، بلکه در فضاسازی است. او با ایجاد فضایی خاص، جزئیات را طوری اعمال می کند که گویی تماشاگران روی صحنه هستند.
راستین با بیان اینکه مجموعه فیلم های کیانوش عیاری مضمون دیالوگ و همدردی را یدک می کشد، گفت: او سعی می کند امید و زندگی را در فیلم هایش القا کند و این مضمون در فیلم غمگین «خانه پدری» او نیز وجود دارد، اگرچه عیاری در حال پیر شدن است. او همچنان یکی از جوان ترین فیلمسازان و آوانگارد ایرانی است و شما برای ارزیابی فیلم های تجربی دعوت شده اید.

۲۲۰۵۷

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین