مهداد احمدی شیخانی در یادداشتی در روزنامه وطن نوشت: “آنها می گویند این مانند بحث نیست زیرا نمونه ای از ذهن به موضوع است ، نه اینکه بگوییم موضوع مانند آن نمونه است.” در این یادداشت ، من مثالی را بیان می کنم تا درک آن را آسان تر کنم.
طبق عقیده عامه ، اگر کسی به زیارت ، دعا و روزه بپردازد ، باید به طور منطقی از اطاعت خودداری کرد. اگر مردم این کار را انجام دهند اما از تعداد زیادی از اسیران خودداری نکنند ، از این رو نتیجه می گیرد که نمی توان از این امر جلوگیری کرد. اما تله ای نباشید زیرا دیگری قرآن است. “و دقیقاً چه کاری باید انجام شود تا رفتار خوب در نگاه جامعه به معنای” دام “نباشد.
کسانی که احتمالاً ده ها سال است با نوشته های من آشنا بوده اند ، معتقدند که من علیرغم انتقادات بزرگ از نحوه اداره کشور خود ، حتی به یک سطح افراطی و ناخوشایند ، انتخاب شدم. من بسیار ناراحتم که دوستانم باعث آشفتگی می شوند زیرا من قبل از شروع هر انتخابات فعال هستم ، و بسیاری از دوستداران من که روابط خود را با من قطع کرده یا به حداقل می رسانند ، حتی اگر به نظرسنجی برگردند ، برنمی گردند.
اما من هنوز به شرکت در انتخابات اعتقاد دارم و بارها درباره این موضوع نوشته و نوشته ام. حالا بیایید به نمونه ای که ذکر کردم برگردیم. به عنوان مثال ، حافظ در مورد زهد رحید می گوید که آنچه از رفتار رنج می برد ، همان آیین عبادت است که وقتی بر اقدامات روزانه مردم تأثیر نمی گذارد ، از نظر عموم به یک “دام و منافق” تبدیل می شود.
تمام تلاش من در انتخابات ارسال نماینده ای به ساختار حاکمیت برای منعکس کردن خواسته های مردم بود و ما فکر کردیم که می توانیم با انتخاب پزشکان به این هدف برسیم ، اما متأسفانه روند امسال نشان داد که مردم بیش از پزشکان به یک وارونگی کامل تبدیل شده اند. این نشان دهنده خواسته های افراد آنجا است ، این حاکمیت حاکمیت مردم را نشان می دهد ، و متأسفانه قابل پیش بینی است ، اگر در انتخابات 1403 تنها 39 درصد از مردم به نظرسنجی رسیدند و در این 47 سال کمترین میزان مشارکت را به ثبت رسانده اند ، و اگر می خواهید در مرحله دوم جنگ و افراط گرایی داشته باشید ، تنها با ایجاد جلییلی و افراط و تفریط. به نظرسنجی ها بیایید و برای ایجاد تغییراتی در سیستم مدیریت شرکت کنید.
اما اکنون که هر آنچه را که به مردم هشدار داده ایم تحقق یافته است ، در انتخابات بعدی ، من و دیگران مانند ما چه خواهیم کرد تا مردم را به نظرسنجی برسانیم و شبیه یک زائر نباشیم که به زیارت رفته ، دعا ، روزه دار ، روزه دار ، اما در عین حال دست طولانی دارد؟
چه چیزی را پشت سر خواهیم گذاشت و چگونه با جعبه رأی ، تله و ریاکاری تفاوت خواهد داشت؟ اگر قرآن ، با تمام تقدس ، می تواند به دام بیفتد و به یک منافق تبدیل شود ، چگونه می توان به افرادی که متفاوت هستند گفته شود که این بار به نظرسنجی می رسند؟ به عنوان مثال ، همان دعوت به شرییز الشخ ، که اعتراف کرد که اگر بخواهند بعد از 47 سال در این گوشه جهان بازی کنند ، مانند ایران عمل نمی کند. بنابراین ما در این زمینه به چه نتیجه خواهیم رسید ، به چه چیزی خواهیم رسید؟
پزشکان می گویند من به سازمان ملل می روم تا ظلم و ستم ملت ایران را فراخوانی کنم ، پس چرا همین کار را با شرم انجام نمی دهیم؟ ثروتمندترین خاک نیویورک؟ همه آنها ما را تحقیر کردند ، ویزا به ما ندادند ، گروه هایی را برای فریاد زدن شعارهایی علیه ما تشکیل ندادند ، بدترین محدودیت ها را قرار دادند ، پس چگونه وقتی آنها ما را دعوت کردند و عزت و عزت السسی به اینجا رسیدید؟
آقای عباس عبدی در مورد یادداشت صحیحی نوشت: “یکی از ویژگی های آقای مدیکال این است که او حتی در حضور خود می توان با سخت ترین زبان مورد انتقاد قرار گرفت.” بله ، درست است که او می تواند مورد انتقاد قرار گیرد ، اما من نمی دانم که هیچ علامتی وجود دارد که وی در طول سال انتقاد کرده است. متأسفانه ، خواه آن را دوست داشته باشیم یا نه ، ما به علت پزشکی نسبت به دیگری رای دادیم و متأسفانه رفتار پزشکان در عمل بسیار متفاوت بوده است. من منتظر 8 ماه دیگر از امروز هستم. با این برنامه معکوس ، به خودم می گویم ، چگونه می توانم این بار از صندوق رأی و انتخابات دفاع کنم؟
ارسال پاسخ