آیا هواپیماهای بدون سرنشین روسی در اقتصاد اروپا زانو می زنند؟

آیا هواپیماهای بدون سرنشین روسی در اقتصاد اروپا زانو می زنند؟


دور – Yasser Etelene مشکلات بین المللی محقق ارشد مرکز تحقیقات استراتژیک و بین المللی

به گفته مجله پلیس فارندر تاریخ 7 سپتامبر ، روسیه از ابتدای جنگ اوکراین بزرگترین حمله هوایی را آغاز کرده است: یک شب با یک بمب افکن خودکشی با چندین موشک. با این حال ، این بار اهداف محدود به اوکراین نمی شوند. تنها دو روز بعد ، چهار انفجار هواپیمای بدون سرنشین لهستان وارد آسمان شدند و جنگجویان ناتو را مجبور به پرواز کردند. چند روز بعد ، یک سینه مشابه در فضای هوایی رومانی ثبت شد. این وقایع به طور تصادفی نبود ، بلکه بخشی از مدل جدید که در آن هواپیماهای بدون سرنشین ارزان و انبوه مسکو به ستون فقرات تبدیل شده اند.

در سه سال گذشته ، استفاده از هواپیماهای تهاجمی مسکو دیده نشده است. در ماه های اول جنگ ، تعداد پرتاب های مشکوک 1 تا 2 هواپیما در هر ماه. با این حال ، امروز ، این رقم به 6 آستانه پرتاب در ماه رسیده و از میانگین هفتگی هفتگی فراتر رفته است. سالانه فقط 2،000 پهپاد و نمونه های مشابه استفاده می شد. در مدت مشابه سال گذشته فقط پنج نفر بود. در همین حال ، پرتاب موشک های مسافرتی و بالستیک تغییر نکرده است ، که نشان می دهد محور اصلی اعتصاب هوای روسیه عمدتاً روی هواپیماهای بدون سرنشین و ارزان است.

این تغییر تاکتیکی تصویری واضح از منطق جنگ کرملین ارائه می دهد: یک استراتژی فرسایش مبتنی بر سیل های هواپیماهای بدون سرنشین. پرندگان خودکشی متوالی امواج ، سیستم های دفاعی ، دائماً به شهرها فشار می آورند و دشمن را به آستانه خستگی و تسلیم منتقل می کنند. از نظر مسکو ، هیچ پیروزی دیگری نتیجه زره های برقی یا حملات موشک نیست ، بلکه نتیجه یک جنگ طولانی و ساینده است. این جنگ با تعداد بسیار ارزان و تعداد زیادی سلاح است که با سلاح های گران قیمت جایگزین می شود. قدرت این استراتژی مقیاس پذیری هواپیماهای بدون سرنشین است.

جنگ هواپیماهای بدون سرنشین ؛ رقابت هزینه و مقیاس بین روسیه و اوکراین

ظرفیت و شتاب تولید هواپیماهای بدون سرنشین در روسیه اکنون به “عامل تغییر بازی” تبدیل شده است. خط تولید به طور گسترده ای فعال شده است تا مدل های مختلفی را بر اساس تجربه میدانی ارائه دهد و سیستم های فریب و گمراه کننده را به بسته پرتاب اضافه کند. تعدادی که اثربخشی سیستم های دفاعی را کاهش می دهد. نسخه های پیشرفته از خطوط تولید حدود 1.5 کیلومتر است. به عبارت دیگر ، این تهدید فراتر از مرزهای اوکراین است و اکنون کشورهای بالتیک و بخش هایی از اروپای مرکزی را در لهستان قرار می دهد. مهمتر از همه ، مسکو دیگر محدود به یک هدف واحد نیست. در عین حال ، با موج هواپیمای بدون سرنشین علیه چندین کشور ، امکان راه اندازی یک تهدید تصادفی و چند نقطه ای ایجاد شده است.

اما برای غرب ، نقطه درد واقعی نه تنها فنی است. اقتصادی و پایدار. در حالی که سرنگونی هر پهپاد توسط موشک های دفاعی یا ارسال هزینه بالایی است ، هزینه ساخت یک هواپیمای بدون سرنشین برای مهاجم فقط بین 5 تا 5000 دلار است و نسخه های فریبنده ارزان تر است. این عدم تعادل هزینه باعث می شود الگوی دفاعی پرتاب یا بسیج موشکی نیروی هوایی بلند مدت باشد و بر لزوم بررسی استراتژی های دفاع ناتو و اروپا و اقتصادی و اقتصادی و نظامی تأکید می کند.

اوکراین تقریباً هرگز این واقعیت را در میدان نبرد آموخت: علی رغم قدرتهای مخرب خود ، بمب افکن های بی شماری یک شکار آسان برای حرکت آتش سوزی بود. همین تجربه دیدگاه جدیدی در مورد دفاع هوایی دارد. امروزه گزینه های ارزان تر مانند رهگیرها و سیستم های لیزر در صدر دفاع اوکراین قرار دارند. بسیاری از کارشناسان تأکید می کنند که غرب نیز باید برای مقاومت در برابر تهاجم بزرگ ، از همان مسیر پیروی کند.

در همین زمان ، هواپیماهای بدون سرنشین به ستون فقرات استعداد نظامی اوکراین تبدیل شدند. در آغاز جنگ ، کشوری مبتنی بر هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه Bayraktar TB2 و نمونه های تجاری اکنون کارگاه بزرگی ، مبتدیان و شبکه پشتیبانی دولت را با ابتکار پهپادها فعال کرده است. نتیجه یک جهش بی سابقه در تولید داخلی است: گزارش ها نشان می دهد که اوکراین به ساخت سالانه تا پنج میلیون هواپیمای بدون سرنشین گونه های مختلف رسیده است.

Drons ؛ ستون رستاخیز انسان در جنگ اوکراین

هواپیماهای بدون سرنشین برای اوکراین گزینه ثانویه نیست ، بلکه یک پاسخ استراتژیک به کمبود منابع انسانی است. این پرندگان اکنون ستون فقرات جلو را تشکیل می دهند: تانک ها ، سیستم عامل های توپخانه و سیستم های کم اما صحیح با خطوط دفاعی فوکوس و سرعت. رویکرد کیف ساده اما مؤثر است. اولین هواپیماهای بدون سرنشین تعریف برای کشف هدف ، کشف هدف و بلافاصله به هواپیماهای بدون سرنشین حمله می کنند. زنجیره ای از کشف برای ضربه ای که واکنش مدافع را به حداقل می رساند.

در مواجهه با تهدید روسیه برای جنگ الکترونیکی ، اوکراینی ها یک راه حل فنی و نوآورانه ارائه دادند: پهپادهای متصل به کابل های فیبر نوری. این پرندگان “سیمی” بی اثر هستند و می توانند در حدود 1 تا 2 کیلومتر عمل کنند که امکان حملات از راه دور را فراهم می کند. در عمل ، این ترکیب از هویت سریع ، تهاجم صحیح و وخیم تر ، برخی از کمبود مهمات توپخانه را با حملات هدفمند متعادل کرده است.

در سالهای اخیر ، اوکراین سرمایه گذاری های قابل توجهی را در سیستم های رگ طولانی انجام داده و اولویت را برای هدف قرار دادن زیرساخت های اساسی روسیه از پالایشگاه ها تا مهمات و پایگاه های نظامی قرار داده است. در مثال آخر ، کیف توانست در بیش از 2 کیلومتر یکی از بزرگترین پالایشگاه های روسیه را هدف قرار دهد. این جنبش که هدف از بین بردن تدارکات و توانایی اقتصادی مسکو است ، ادامه این نوع تأثیرات را دشوار می کند. در مقابل ، تولید انبوه هواپیماهای بدون سرنشین تقریباً معادلات نظامی روسیه را تغییر داد. کرملین از هر دو روز حمله برای حفظ فشار مداوم و تجزیه سیستم های دفاعی اوکراین و استفاده از تب جامع با موشک های بالستیک استفاده می کند.

SAVAGES هواپیماهای بدون سرنشین ؛ سلاح ذهنی مسکو علیه اوکراین و فراتر از آن

تجزیه و تحلیل مرکزی ما نشان می دهد که مدل پهپاد روسیه از اواسط -2 تا اواسط سال ، جهش قابل توجهی ایجاد کرده است. در ماه های اول جنگ ، هر فروش شامل تقریباً 100 هواپیمای بدون سرنشین یا موشک بود و در نهایت یک ماه مجدداً تکرار شد ، اکنون به بیش از 2 میانگین رسید و چرخه حمله تقریباً هر هشت روز تکرار شد. در بعضی موارد ، شکاف بین این دو حمله فقط به دو روز کاهش یافت.

این غلظت یک منطق خاص دارد: هدف مسکو نه تنها از بین بردن زیرساخت ها بلکه ایجاد استرس روانی گسترده است. حمله همزمان بیش از 5 هواپیمای بدون سرنشین یک شبه نشانگر پایتخت و مراکز شهری اوکراین است. سیرهای مداوم ، انفجارهای متوالی و بی خوابی متوالی باعث وحشت در زندگی روزمره شهروندان می شوند. در چنین جو ، تشنج و آمار بلند کردن وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین برای عموم بسیار مهم نیست. آنچه اتفاق می افتد احساس ناامنی و بی ثباتی است. به عبارت دیگر ، کرملین سعی می کند روح طرفداران اوکراینی را بسازد و انعطاف پذیری جامعه را آزمایش کند.

در عین حال ، این تاکتیک به روسیه اجازه می دهد تا در چندین جبهه فشار بیاورد: در اوکراین ، مناطق مختلف همزمان مورد اصابت قرار می گیرند. و فراتر از مرزها ، نفوذ هواپیماهای بدون سرنشین به لهستان نشان داد که میدان نبرد می تواند به منطقه ناتو کشیده شود. علاوه بر این ، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین فریبنده به مسکو این فرصت را می دهد تا هنگام عبور از مرزها یا هواپیماهای بدون سرنشین مفقود ، مستقیماً مسئولیت را رد کنند.

هواپیماهای بدون سرنشین ارزان ؛ از ناکارآمدی عددی گرفته تا کارایی فرسایش

از دیدگاه “هدف” ، استراتژی هواپیماهای بدون سرنشین روسی در سطح عملیاتی محدود است و در بسیاری از موارد ناکارآمد به نظر می رسد. هواپیماهای بدون سرنشین “گران” کم هستند ، دامنه و دقت عملیاتی آنها کم است و بخش قابل توجهی از کارها زیر 10 ٪ باقی مانده است. میزان معمول این پرندگان معمولاً کمتر از 5 کیلومتر در ساعت و قدرت درگیری صحیح محدود است.

با این حال ، “اثربخشی” نه تنها با درصد اثر سازگار است. تاکتیک مسکو بیش از بازدیدهای قطعی مبتنی بر حجم و عود است: فشار روزانه بر شهرها ، تخلیه منابع دفاعی حریف و اعمال هزینه های سیاسی و اقتصادی برای هواداران اوکراین. حتی اگر اکثر هواپیماهای بدون سرنشین سرنگون شوند ، هزینه کم ساخت هر هواپیما به روسیه اجازه می دهد تا با تأثیر روانی و عملیاتی مورد نظر کار کند و با دیدگاه “فرسایش” و عود حملات کار کند.

هر از گاهی ، کیفیت و پیچیدگی هواپیماهای بدون سرنشین مورد استفاده نیز قابل توجه بوده است. نمونه های اولیه در حال پرواز بسیار کم بودند و نسبتاً ساده بودند ، اما نسخه ها و تاکتیک های جدید از جمله امواج انبوه و استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین ، میزان نفوذ و افزایش موفقیت عملیاتی را در چند ماه افزایش می دادند. مکانیکی ساده اما تعیین کننده: حتی اگر دقت هر پهپاد به تنهایی به طور قابل توجهی بهبود نیافته باشد ، احتراق جرم به تعداد قابل توجهی از پرندگان اجازه می دهد تا از سیستم های دفاعی عبور کنند. با افزایش حجم پرتاب و فعالیت تاکتیکی ، نفوذ عمق دفاع بسیار فراتر از مراحل جنگ اول افزایش می یابد.

این رویکرد همزمان با بزرگترین خطوط استراتژیک بلند مدت روسیه است: پیشرفت در سنسورها و سیستم های بدون سرنشین ، توزیع نیروها ، کودتای طولانی و “جنگ بی تماس”. هواپیماهای بدون سرنشین “گران” دقیقاً برای چنین منطقه ای طراحی شده اند. بنابراین ، امواج هواپیماهای بدون سرنشین و حقوق و دستمزد از روز به روز نباید به عنوان یک سری حملات بی دقتی تلقی شود ، اما نوع حاصل از “جنگ فرسایش” باید باشد. جنگی که فتح را هدف قرار نمی دهد ، تنها فرسایش تدریجی قدرت نظامی و انعطاف پذیری اجتماعی و جنگی است که از طرفداران اوکراین خسته شده است.