از ترامپ و پوتین بازدید کنید. شکست دردناک برای دیپلماسی آمریکایی

چکمه


کف مکس ب.واشنگتن پست ، ستون نویس واشنگتن پست

به گفته واشنگتن پست ، ایالات متحده و رهبران اتحاد جماهیر شوروی و سپس روسیه برای هشتاد سال گذشته بارها و بارها نشسته اند. برای اولین بار در سال 2 ، هنگامی که فرانکلین برای دیدار با ژوزل ، جوزف استالین و وینستون چرچیل به تهران آمد. از آن زمان ، رهبران دو کشور در هر جلسه معنایی فراتر از یک جلسه عادی ایجاد کرده اند و گاهی اوقات مسیر تاریخ را تغییر داده اند.

از یالتا تا آلاسکا: آیا تاریخ تکرار شده است؟

دیدار اخیر رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ و رهبر روسیه ولادیمیر پوتین به عنوان یک نقطه تاریخی دائمی ثبت نمی شود و هیچ شکست فاجعه بار ندارد. حداقل از نظر کرملین ، نتیجه خیلی آزار دهنده نبود. این جلسه به یالتا 1 یادآوری نکرد. روزولت و چرچیل به ناچار به نفوذ شوروی اروپای شرقی واگذار شدند. نه مانند وین ؛ جلساتی که در آن نیکیتا کروشچف از جان اف کندی شجاع است برای ساخت دیوار برلین و پرتاب موشک های هسته ای شجاع است. و حتی کف هلسینکی نیست. ترامپ توضیحات پوتین در مورد عدم مداخله در انتخابات ایالات متحده روسیه را پذیرفت ، عملاً از اطلاعات کشورش سؤال کرد و ملی تحقیر شد.

جلسه آلاسکا را نمی توان به عنوان موفقیت برای واشنگتن پذیرفت. شاید بهترین حرف برای گفتن این باشد که می تواند بسیار بدتر باشد. دونالد ترامپ ، حداقل در رسانه ها ، ولادیمیر پوتین در ازای آتش بس از روسیه از تقاضای بازتر برای قلمرو اوکراین حمایت نکرد. با این حال ، برخی از گزارش ها در مصاحبه با رهبران اروپایی ، گزینه مشابه “سریعترین راه برای دستیابی به صلح” را توصیف کردند. همچنین توافق نامه ای در مورد لغو تحریم های ایالات متحده علیه مسکو وجود داشت. اگر ترامپ چنین هدفی را به ثمر رساند ، آلاسکا به راحتی می تواند به عنوان “yalta دوم” ثبت شود. اما یک فاجعه به معنای موفقیت نیست. در عمل ، دیدار آلاسکا یک شکست بود: پوتین توانست یک بار دیگر ابتکار عمل را بگیرد و توانست دست برتر را علیه رئیس جمهور ایالات متحده اداره کند.

لبخندهای آلاسکا ؛ پوشش برای شکست دیپلماتیک

علائم پیروزی فعلی پوتین ورود به پایگاه مشترک الماندرف-ریچاردسون بود. سربازان آمریکایی برای دیدار با رهبری فرش قرمز ، که مشروعیت بیشتری نسبت به آیین های دیپلماتیک نسبت به دادگاه بین المللی کیفری به مدت دو سال داشت ، گسترش یافت و از بازدید رایگان بسیاری از کشورها محروم شد. در این صحنه ، ترامپ با لبخندی گسترده و اشتیاق واضح پوتین را در آغوش گرفت و با دست طولانی از او استقبال کرد. او بلافاصله او را دعوت کرد تا به همان “هیولا” در لیموزین ریاست جمهوری بپیوندد. “هیولا در قلب هیولا” حرکتی است که یادآور است. چند ساعت بعد ، این دو رهبر هنگام حمل مشاوران خود از درهای بسته بیرون آمدند و در یک کنفرانس خبری مشترک علیه خبرنگاران جهان شرکت کردند.

با وجود هرگونه توافق رسمی از این جلسه ، صحنه در حال تبادل تعریف و ستایش است نه یک مذاکره جدی. پوتین ادعا کرد که اگر هنوز رئیس جمهور باشد ، روسیه هرگز به اوکراین حمله نمی کند ، محاسبه می شود تا ترامپ را برآورده کند. بلافاصله ، اما سؤال بی پاسخ ادامه می یابد: پس چرا حملات موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین کرملین بیش از دو برابر در دوره ریاست جمهوری ترامپ گسترش یافت؟

این بار ، ترامپ ، که کمی متوسط تر از حد معمول به نظر می رسید ، نتوانست علاقه طولانی خود را به رهبر کرملین پنهان کند. پوتین گفت: “من بسیار سپاسگزارم ، آقای رئیس جمهور.” خیلی عمیق بود باید بگویم که ما یک جلسه بسیار سازنده داریم. “سپس او با اصطلاحات نامشخص ادامه داد:” چیزهای زیادی وجود داشت که ما پذیرفته ایم … و مطمئناً مشکلات مهمی وجود دارد که ما هنوز موفق نشده ایم. “

تنها چند ساعت پس از پایان جلسه آلاسکا ، یکی از همان “مضامین بزرگ” برداشته شد: مشکل آتش بس در اوکراین. ترامپ در روزهای جلسه لحن تهدیدآمیز داشت و پوتین هشدار داد که اگر او حملات را متوقف نکند ، با “نتایج بسیار خشونت آمیز” روبرو خواهد شد. وی حتی در پرواز به آلاسکا ، در مصاحبه ای با Foxnews تأکید کرد: “حداقل اگر من جلسه را بدون نوعی آتش بس ترک کرده بودم خوشحال نمی شوم.”

اما نتیجه چه بود؟ نه آتش بس بود و نه نتیجه. برعکس ، ترامپ در مصاحبه با همان شبکه گفت که به دلیل “پیشرفت مثبت جلسه” نمی خواهد تحریم های جدیدی را علیه روسیه اعمال کند و سپس با اولین تقاضای خود در اواسط شب در رسانه های اجتماعی خود اعلام کرد: او و پوتین بلافاصله پذیرفتند که “متوقف شوند”. توافق نامه ای که “جنگ را تمام می کند”.

پوتین و هنر فریب ؛ ارباب غرب و رهبر کرملین

این عقب نشینی ترامپ در واقع فشار پوتین را برای جلوگیری از حملات خونین به اوکراین سوق داد. همانطور که رهبر کرملین در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام می کند ، مواضع وی یک قدم باقی نماند: هر “توافق صلح” باید به دلایل اصلی این درگیری مقابله کند. و البته ، از دیدگاه مسکو ، ریشه جنگ چیزی بیش از اصرار بر انتخاب مسیر دموکراسی غربی اوکراین و خلاص شدن از شر سایه روسیه نیست.

بنابراین ، پوتین موفق شد یک بار دیگر رئیس جمهور آمریکا بازی کند. منبع نخستین دیدار وی با جورج دبلیو بوش ، روند بازگشت در اسلوونی در سال 2 است. بوش در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: “من به چشمان پوتین نگاه کردم ، روح او را حس کردم و او را مردی صادق و قابل اعتماد پیدا کردم.” بعداً ، یک پاسخ به جان مک کین یک طعنه فراموش نشدنی داد: “من هم به چشمان پوتین نگاه کردم و سه حرف را دیدم: KGB”

حقیقت این است که ولادیمیر پوتین ، بر اساس دوره KGB و هوش سیاسی طبیعی ، مهارت باورنکردنی در فریب و دستکاری همکاران آمریکایی به دست آورد. آخرین نمونه از همان سخنرانی پس از جلسه ظاهر شد. جایی که دونالد ترامپ اعلام کرد ، پوتین به او گفت که در انتخابات واقعاً پیروز است و فقط نتیجه “نامه جعلی” را تغییر داد. پیدا کردن طنز دردناک تر دشوار است: مهمترین رقیب سیاسی ، دیکتاتور که در زندان می میرد ناگهان به سلامت سلامت انتخابات اشاره می کند. ادعاهای پوتین در یک کنفرانس خبری هیچ ارتباطی با این مزخرفات نداشت. وی ادعا كرد كه در قلب مردم اوكراین “برادر عشق” وجود دارد. این یک حکم مساوی اغراق آمیز و پوچ در دفاع از دموکراسی است.

علیرغم سردرگمی و تناقضات آشکار در رویکرد دونالد ترامپ به جنگ اوکراین ، هنوز امید بسیار کمی وجود دارد. وی در جلسه اخیر با رهبران اروپایی ، خاطرنشان كرد كه اوكراین ممكن است آماده باشد تا ضمانت امنیتی آمریكا را در چارچوب توافق صلح ارائه دهد. در صورت استفاده از آن ، ممکن است یک موفقیت استراتژیک برای کیف باشد.