از تفل تا حافظ روز جمعه 25 آذر 1403; من یکی از طرفداران بزرگ تو هستم، جانا، و می دانم که تو می دانی…

از تفل تا حافظ روز جمعه 25 آذر 1403 من

از تفل تا حافظ روز جمعه 25 آذر 1403 من

بعدی- فال گرفتن از آثار ادبی یکی از باورهای قدیمی این کشور است. با گذشت زمان، ساکنان این سرزمین ها شروع به صحبت در مورد نویسندگانی کردند که فکر می کردند حق دارند صحبت کنند. اما با گذشت زمان تنها حافظ در فرهنگ عامه ما ماندگار شد.

من از طرفداران تو هستم جانا و می دانم که تو آن را می دانی
که هم نادیده می گیری و هم نانوشته می خوانی

متهم بین عاشق و معشوق چه می یابد؟
چشم نابینا رازهای پنهان را نمی بیند

بیفشان زلف و صوفی را به رقص می آورد
از هر منطقه هزاران بت پرتاب شد

کار وسیع کنجکاو بر آن پیشانی عاشق است
پروردگارا، نفس بکش و گره از پیشانی خود باز کن

مالک قصد بوسیدن زمین در سجده حضرت آدم را داشت
که در تو مهربانی فراتر از انسانیت می بیند

نسیم زلف جانان نور چشم ما
ای مولای غم ها، این انبوه جمعیت را تحت تأثیر باد پریشانی قرار نده.

لذت شب سپری شده در خواب سحری را فراموش نکنید
شما نمی توانید قدر وقت قلب خود را بدانید مگر اینکه آن را درمان کنید

از همسفر بودن با مدرک کاردانی خسته نمی شود
سختی خانه را به یاد کلمه آسان بکش

حافظ، توهم زنگوله زلفش تو را فریب می دهد
نگر به دایره بخت غیرممکن

توضیح کلمه: این غزل معنای لغوی ندارد.

تعبیر عرفانی:

1- هرتز حافظ در بیت هشتم و نهم می گوید:

* تنگدل از اصحاب و سنت و روش علم و تخصص نیست. برعکس، سختی و درد گذراندن مراحل سخت و طاقت فرسا به یاد زمانی که با دوستت به خوشی سپری کرده ای، تحمل می شود.

*ای حافظ، توهم کلاه گیس معشوق تو را فریب می دهد که بسیار فریبنده است. عاقل باش تا در خانه ناممکن را نکوبی زیرا رسیدن به زلف یار محال است.

حال باید قصد خود را تفسیر کنید.

تفسیر شعر:

نیازی به گفتن نیست. او فردی باهوش است و قلب شما را از اعمال و رفتار شما درک می کند. فرصت ها را از دست دادی اما هنوز وقت داری. سختی های جاده را به خاطر آسایش بعد از آن تحمل کنید و بدانید که نیت شما اگرچه به ظاهر غیرممکن است اما در واقع تا زمانی که از راه دور مانده اید عملی است.