بعدی- فال گرفتن از آثار ادبی یکی از باورهای قدیمی این کشور است. با گذشت زمان، ساکنان این سرزمین ها شروع به صحبت در مورد نویسندگانی کردند که فکر می کردند حق دارند صحبت کنند. اما با گذشت زمان تنها حافظ در فرهنگ عامه ما ماندگار شد.
من شنیدم که کنعان قدیمی خوب گفت
خداحافظ یار کاری را که می گوید انجام نمی دهد
حدیث قیامت که خطیب شهر گفته است
کناییست که از زمان هجران آواز می خواند
نوش یار سفر کرد، پرسیدم کجا؟
صبا هر چه گفت، گفت برو
آن مه بی رحم فریاد مهرگسل است
دوستانش چقدر راحت حرف نمی زنند
از این به بعد من و مکم رضا و شکر رقیب
او به درد تو عادت کرد و درمان را قطع کرد
از غم های قدیمی خلاص شوید
کشاورز پیر گفت این بذر خوشبختی است.
حتی اگر باد می وزد گره نزنید
این را مانند باد به سلیمان گفت
به محض اینکه بهت وقت دادم ادامه بده
این تو هستی که گفتی دست زال را رها کردی
Mazen Z، چون و چرا من خدمتکار بعدی هستم
هرچه جانان گفت قبول کرد
کی گفته حافظ برخاسته از اندیشه شماست؟
من این را نگفتم، کسی که این را گفته به شما گفته است.
توضیح کلمه: این غزل معنای لغوی ندارد.
تعبیر عرفانی:
1- از این نیت و فکر دست برنمی دارید. تمام حواس شما را به حدی درگیر کرده است که باعث ناراحتی عاطفی آنها شده است.
2- این علامت قطعا با تدبیر و درایت و صبر محقق می شود. تنها مشکل این است که مقدمات هنوز کامل نشده است.
تفسیر شعر:
مدتی است که از درد هجران در سفر بوده و به شدت نگران دوستش است. نگران نباش برمیگرده به پایه های نامطمئن دنیا اعتماد نکنید و اگر زندگی فرصت دیگری به شما داد از آن به خوبی استفاده کنید و از سوء استفاده از فرصت هایی که در اختیارتان قرار می گیرد بپرهیزید. برخی از کلمات خود را به کسی که دوستش دارید گفتید، قبل از اینکه دچار مشکل شود، هر چه زودتر حقیقت را به او بگویید.
ارسال پاسخ